بهرغم تلاش بیهودهٔ سرکردهٔ حزبالشیطان برای شستن دستهای خامنهای و دربردن او از نتایج جنگافروزی، جهان هر روز بیشتر به ماهیت جنگافروز رژیم آخوندی پی میبرد. سرکردهٔ حزبالشیطان ضمن تصریح بر پیش بردن خط ولایت فقیه و اقتدا به سر مار، تحت عنوان «امام خامنهای»، تلاش کرد ریشههای جنگافروزی و «سر مار در تهران» را کتمان کند اما بسیاری از کارشناسان و سیاستمداران در جهان بهوضوح سر مار جنگافروزی و تروریسم را در بیتالعنکبوت خامنهای نشان دادهاند.
از جمله ژنرال جیمز جونز، فرمانده پیشین ناتو در یک سخنرانی و گواهی ارزشمند، ضمن نشان دادن سر مار جنگافروزی و تأکید بر اینکه «رژیم ایران کانون انکارناپذیر بیثباتی و هرج و مرج منطقهیی است»، گفت: «رژیم ایران ثبات خاورمیانه را خراب کرده و ترور و افراطگرایی را به خارج از مرزهای ایران صادر کرده است تا تسلط شکنندهاش را حفظ کند، تسلط شکننده فزاینده بر قدرت در داخل، و این در هیچ کجا به اندازه موضوع فلسطین مشهود نیست».
ژنرال جونز همچنین به خصومت رژیم آخوندی با راهحل صلح و تضعیف رهبری محمود عباس اشاره کرد و افزود: «در رابطه با موضوع فلسطین، رژیم ایران از این موقعیت استفاده راهبردی کرده و باعث ایجاد اختلاف بین فلسطینیها و تضعیف رهبری مشروع آنها شده است. رژیم تهران همواره با راهحلهای صلحآمیز مخالف بوده و تنها بهدنبال تقویت جناحهایی است که تمایلات تفرقهافکنانهٔ آنها را منعکس میکنند».
ژنرال جیمز جونز در این سخنرانی که در جلسهٔ سنای آمریکا با عنوان «سیاست ایران ـ مقابله با تهدیدات رژیم در دوران قیام مردم برای آزادی» برگزار شد، علاوه بر نشان دادن کانون بحران سازی و تفرقهاندازی در رژیم آخوندی، علل جنگافروزی این رژیم و مسیر مقابله با آن را نیز نشان داده است. او علت گروگانگیری، تروریسم و جنگافروزی رژیم را در ضعف و درماندگی ولایت فقیه در برابر قیام مردم و مقاومت ایران میداند و میگوید: «علت حمایت از گروههای نیابتی و استفاده از گروگانها چیست؟ جواب ساده است، یک کلمه: استیصال. رژیم تهران از این تاکتیکها برای انحراف توجه از ناآرامیهای داخلی استفاده میکند».
فرمانده پیشین ناتو دربارهٔ شرایط انفجاری در جامعهٔ ایران، بهویژه پس از قیام سراسری، میافزاید: «ایران با ترکیبی از استبداد، پریشانی اقتصادی، بیکفایتی و فساد، یک بمب ساعتی است. حوادثی مانند قتلعام سال۶۷ و گزینش رئیسی فقط به این ترکیب ناپایدار دامن زد. قیام۱۴۰۱، با وجود تلفات سنگین آن، قدرت در حال فروپاشی رژیم و همچنین عزم مردم ایران را برای تغییر به نمایش گذاشت».
بههمین علت جیمز جونز ثبات و آینده منطقه را در گرو پیشروی مردم و آینده ایران میداند و میگوید: «آیندهٔ خاورمیانه و ثبات جهانی، به مسیر حرکت ایران بستگی دارد. یک جمهوری آزاد، دموکراتیک و مترقی در ایران میتواند بهعنوان یک کاتالیزور عمل کند و صلح و همکاری منطقهیی را تقویت کند. بنابراین جامعه جهانی باید حمایت خود را از آرمانهای مردم ایران تجدید و تقویت کند».
ژنرال جیمز جونز پس از نشان دادن سر مار جنگافروزی و هرج و مرج در تهران، نقشهمسیر صلحی پایدار و دستیافتنی در منطقه را اینچنین ترسیم کرد: «به نظر من تنها راه صلح منطقهیی در حمایت از آرمانهای مردم ایران برای تغییر و یک جمهوری دموکراتیک عاری از هر گونه دیکتاتوری مذهبی یا سلطنتی نهفته است. خواسته مردم ایران به بهترین وجه در شعارهایی که طی سالیان گذشته در خیابانهای ایران سر دادهاند، آشکار شد، مرگ بر ستمگر چه شاه باشه، چه رهبر. در حالی که تهران سرکوب خود را افزایش میدهد، چراغ امیدی در قالب شورای ملی مقاومت و تشکیلدهندهٔ اصلی آن، مجاهدین خلق، نمایان میشود که روح واقعی ایران را تجسم میبخشد».