روز سهشنبه سوم اردیبهشت ۹۸ ظریف وزیر خارجه پوشالی آخوندها برای شرکت در یک نشست بینالمللی در مجمع عمومی ملل متحد به نیویورک رفت.
حرفهای قبل از دستور ظریف و استغاثه در پیشگاه «شیطان بزرگ»!
او تا پیش از برگزاری اجلاس اصلی کنفرانس از میکروفون و گوشی مجانی استفاده کرد و در یک پنل فرعی از اینکه هنوز سرنگون نشدهاند ابراز خوشحالی کرد و با لودگی ویژه خودش گفت: «سفیر بولتون در جلسه مجاهدین درست یک سال قبل از اینکه مشاور امنیت ملی شود به آنها قول داد که در ۲۰۱۹ او با مجاهدین در داخل ایران جشن خواهد گرفت. اکنون ۴ماه از زمان موعود گذشته است و من اینجا با شما صحبت میکنم. بهجای آن که او برای آنها در تهران صحبت کند».
ظریف از فرصت استفاده کرده به طرز زبونانهیی به التماس و درخواست از آمریکا برای مذاکره پرداخت و گفت: «آمریکا میز مذاکره را ترک کرده است. میز همانجاست». ظریف افزود: قوانین ما در تنگه هرمز تغییر نکردهاند و راههای مکالمه باز است. آمریکاییها میتوانند با هماهنگی با ایران وارد تنگه شوند و با هماهنگی با عمان خارج شوند. این انتخاب آنهاست... اگر آمریکا ثبات در عراق میخواهد ما هم همان را میخواهیم. اگر آمریکا ثبات در افغانستان یا تنگه هرمز میخواهد، ما هم همین را میخواهیم... ما هنوز دولت جدیدی در ایران نداریم. ما همان دولتی هستیم که با آمریکا به قراردادی رسیدیم که همه گفتند بینظیر بوده است».
البته اینکه هنوز کسی باقیمانده باشد که ظرفیت فریب خوردن توسط ظریف و کلا آخوندها را داشته باشد کمی بعید بهنظر میرسد. طبعاً مماشاتگران به هر میزان که باقی مانده باشند هماکنون و با شرایطی که آمریکا ایجاد کرده، جرأت رفتن درون جوال روحانی را نخواهند داشت و حداکثر میتوانند در دلشان برای او دست بزنند!
آخوندها و چند جانبه گرایی؟!
موضوع کنفرانس، «روز بینالمللی چندجانبهگرایی و دیپلماسی برای صلح» است چیزی که مطلقاً در ذات آخوندها وجود ندارد!
البته پذیرش آخوندها که اساساً نماد «من محوری به کمک ترور و جنایت» هستند در اجلاس چندجانبه گرایی، بدعت مندرسی است که از دوران مماشات به یادگار مانده است! چرا که:
- آخوندها حتی نزدیکترین مخالفان خود را هم تحمل نمیکنند، حتی اگر فرزندشان باشد.
- از دیپلماسی هم تنها چیزی که میدانند، زد و بند و استفاده از خاصیت پوششی آن برای تروریسم است.
«چند جانبه گرایی» در اصول اولیه
روز ۲۰دسامبر سال ۲۰۱۸ هفتاد و سومین مجمع عمومی ملل متحد قطعنامهای را که جنبش عدم تعهد به مجمع آورده بود، تصویب کرد و به موجب آن قطعنامه، روز ۲۴آوریل (مصادف با ۴اردیبهشت) را روز بینالمللی «چندجانبهگرایی و دیپلماسی برای صلح» نامید.
روح آن قطعنامه، تلاش برای جایگزینی «راهحل صلحآمیز» به جای «جنگ» برای موضوعهای مورد مناقشه بود با تکیه بر این اصل که: «همدیگر را با همه اختلافات و تفاوتهایمان بهرسمیت شناخته و تحمل کنیم».
نمونه آخوندی «چندجانبه گرایی»
نیازی به بحث و استدلال چندانی نیست تا روشن شود اولین و بزرگترین دشمن «چندجانبهگرایی و صلح» در چهار دهه اخیر، فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران بوده و هست، کشوری که پیوسته در حال دستاندازی به کشورهای دیگر بهویژه همسایگانش میباشد،
- در داخل کشور بیش از یکصد و بیست هزار نفر مخالف خود را اعدام و سی هزار نفرشان را بهرغم محاکمه و گرفتن حکم زندان، قتلعام کرده است.
- در سوریه (صدها کیلومتر دورتر از مرزهای رسمی ایرانی) دست در خون چندصدهزار نفر سوری مخالف دیکتاتوری بشار اسد دارد.
- در عراق و یمن و فلسطین و لبنان، به خونینترین شکل وارد درگیریهای منطقهیی و اختلافهای محلی، قومی و سیاسی مردم آن کشورهای شده است!
- با سوءاستفاده از امکانات دیپلماتیک و مزایای پوششی آن، دستاندر کار فجیعترین عملیات تروریستی بوده و کماکان هم هست!
و از این قبیل نکات درباره عمق اعتقاد! ظریف و حکومت متبوعش به «چندجانبهگرایی و دیپلماسی» به جای «یکسونگری و جنگ» میتوان چند خروار مثنوی نوشت. کاری که تماماً میتواند مستند به احکام تعقیب سران همین حکومت در کشورهای مختلف جهان بهعلت ارتکاب جنایت یا اقدام به جنایت باشد مانند آرژانتین، آلمان (میکونوس)، بلژیک و فرانسه و اتریش و نیجریه و علی برکتالله....،
و اکنون مارمولک بیاختیار دیپلماسی آخوندها که حتی برای چای بردن جهت بشار اسد در سفر دیپلماتیکش! به تهران هم خبرش نکردند! در سازمان ملل درباره «دیپلماسی و چندجانبهگرایی» داد سخن میدهد. مضحکهای که روشن نیست حضارش به چه اعتباری پای اراجیف چنین فردی وقت تلف میکنند؟!
بیتردید لفت و لیس آخوندها در شکافها و حفرههای جهانی که برای نفت و گاز و بازارهای بیشتر منطقهیی حاضر هستند دست به هر کاری بزنند تا آخرین لحظه حیاتشان ادامه خواهد داشت.
امام آنچه که به مردم ایران و تمامی دستهبندیهای صنفی، سیاسی و اجتماعیشان برمیگردد حسن استفاده حداکثری از امکانی است که به یمن رنج و شکنج آنها اینک در دسترس است و آن، فلج شدن سیاست مماشات است، سیاستی که چوب زیربغل آخوندها بوده و اینک مدتی است شکسته!
بنابراین میتوان و باید این هیکل بدقواره را که اینک نیز در حال از دست دادن تعادلش میباشد بر زمین زد. این، فرصتی است که نباید از دستش داد.