728 x 90

سه واقعیت ماندگار، سه سال پس از قیام

قیام سراسری ۱۴۰۱
قیام سراسری ۱۴۰۱

از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ تا امروز، تاریخ ۴۶ سال گذشته‌ی ایران با خون شقایق‌های آزادی نوشته شده است. هر برگی از این دفتر، گواهی است بر ایستادگی نسلی که در برابر استبداد ولایت فقیه سر خم نکرد و تا بهای جان پیش رفت. قیام‌های ۸۸، ۹۶، ۹۸ و سرانجام ۱۴۰۱ در امتداد همان راهی هستند که پیشگامان آزادی گشودند. امروز، وارثان آن مبارزه، چشم امید شقایق‌هایی‌اند که آرمان ناتمامشان را فریاد می‌زنند.

 

قیام ۱۴۰۱ سه واقعیت بنیادی را بر صحنه سیاسی و اجتماعی کشور حک کرد؛ واقعیت‌هایی که تا امروز، در سال ۱۴۰۴، همچنان مسیر آینده را تبیین و روشن می‌کنند:

نخست، قیام ۱۴۰۱ با رادیکال‌ترین مطالبات آغاز شد و در مدت کوتاهی عمق اجتماعی بی‌سابقه‌یی یافت. این قیام از کلیت نظام ولایت فقیه عبور کرد و هدف را به‌روشنی بر سرنگونی حاکمیت نشاند. از این منظر، همه‌ی پل‌های پیشین ــ از اصلاح‌طلبی‌های قلابی تا توهم تغییر از درون ــ در آتش خشم و مطالبات قاطع مردم سوخت. لذا تعادل قوا میان ۹۰ درصد جامعه ایران با حاکمیت، هرگز به دوران پیش از ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ بازنخواهد گشت.

 

دوم، دست‌آورد قطعیِ آن قیام در نفی کامل مشروعیت نظام بود. از آن پس، هیچ مانوری تحت عنوان «اصلاح»، نه کارکردی برای حاکمیت داشته است و نه اکثریت مردم ایران برای آن کوچک‌ترین ارزش و توجهی قائل شدند. کم‌ترین خواست جامعه، برچیدن اصل ولایت فقیه از قانون اساسی و برانداختن شخص ولی فقیه در رأس نظام، به‌همراه انحلال سپاه پاسداران که ستون فقرات سرکوب و فساد حاکمیت است. چنین مطالبه‌یی هم‌اکنون از شعارهای قیام ۱۴۰۱ تا به امروز، رادیکال‌تر و گسترده‌تر شده است.  

 

سوم، قیام ۱۴۰۱ مرزهای آینده را نیز روشن کرد. از درون آن، نفی هر گونه دیکتاتوری ــ چه بازتولید سلطنت و چه هر شکل دیگری از استبداد ــ به‌عنوان یک اصل خدشه‌ناپذیر سربرآورد. سه سال آزمایش، همه نیروها را در برابر آینه تاریخ قرار داد و مرزبندی‌ها را روشن کرد. امروز پاسخ مردم ایران چیزی جز یک جمهوری دموکراتیک، فراگیر و متکی بر تنوعات قومی، فرهنگی و فکری نیست. این مطالبه‌ی درونی، محصول تجربه‌ی تاریخیِ دهه‌ها سرکوب است و پشتوانه‌یی دارد به وسعت یک ملت.

 

اگر امروز بحران‌های لاعلاج در درون حاکمیت به اوج رسیده، این خود بازتاب مستقیم همان قیام و آثار استراتژیک آن است. اختلافات درونی، بن‌بست اقتصادی، انزوای بین‌المللی و جنگ قدرت در رأس نظام، همه نشانه‌هایی از لرزش پایه‌هایی‌اند که دیگر تاب ایستادن ندارند. این بحران تا نقطه‌ی سرنگونی ادامه خواهد یافت و امکان عقب‌گرد ندارد.

 

در چنین شرایطی، شقایق‌های آزادی، از ۳۰ خرداد ۶۰ تا خون‌های جوانان ۱۴۰۱، بیش از هر زمان دیگر به ما یادآور می‌شوند که مسیر رهایی، اگرچه هزینه می‌خواهد، اما روشن است. چشم آن شهیدان، همچنان به وارثان مبارزه و آرمان‌شان دوخته شده است؛ به نسلی که امروز در خیابان‌ها، دانشگاه‌ها و رسانه‌ها، پرچم آزادی را در برابر استبداد برافراشته نگاه داشته است. آینده‌ی ایران چشم به استقرار جمهوری دموکراتیک دوخته است. این حقیقتی است که از ژرفای تاریخ برخاسته و هیچ قدرتی توان پوشاندنش را ندارد.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/5477b452-8423-4175-a831-04d64f5bfeb7"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات