سیلابهای ویرانگری که بیش از یک هفته است بخش عمدهٔ کشور ما را عرصهٔ تاخت و تاز خود قرار داده، اکنون به یک مسألهٔ سیاسی و حتی امنیتی برای رژیم تبدیل شده است. زیرا هم مردم میدانند و هم مقامهای رژیم هم ناچار از اذعان به این حقیقت هستند که مسبب اصلی این فاجعه رژیم و کارگزاران و پاسداران آن هستند که با انهدام بسیاری از زیرساختها، تحت عنوان ساخت و ساز و منحرف کردن مسیر طبیعی سیلابها این فجایع را به وجود آوردهاند.
سیل و فضای پلیسی امنیتی
حکومت آخوندی اکنون تلاش میکند از یکطرف از انتشار واقعیتها و ابعاد ضایعات انسانی و خسارات مالی جلوگیری کند و از طرف دیگر با اقدامات گستردهٔ پلیسی و امنیتی در مناطق سیلزده جلوی انفجار خشم و تنفر مردم را بگیرد. آنچه که این روزها در کنار ابعاد تکاندهندهٔ ویرانیهای سیل، بهخصوص ضایعات انسانی زیادی که در شیراز بهبار آورده و همچنین ابعاد خسارات در استان گلستان و استان خوزستان و چندین استان دیگر کشور بهوضوح قابل رؤیت است، وحشتزدگی است که سراپای رژیم را دربرگرفته که میتوان انعکاس آن را در ایجاد یک فضای پلیسی – امنیتی شدید در مناطق سیلزده دید.
رژیم نه تنها خودش از دادن آمار تلفات و ضایعات خودداری میکند، بلکه درصدد است که با تهدید و ارعاب جلو اطلاعرسانی مردم را هم بگیرد.
سپاه پاسداران خامنهای: مجاهدین بهخاطر انتشار اخبار سیل باید مجازات شوند
در حالی که حرف مردم خشمگین این است که مسببان این وضعیت که یک بارندگی ۲۰۰میلیمتری را تبدیل به یک سیل ویرانگر میکند باید در برابر عدالت قرار گرفته و به کیفر برسند، پاسداران آخوندی برای جلوگیری از همین سرنوشت اطلاعیه میدهد و مدعی میشود که «مجاهدین» و «ایادی» آنها در داخل و خارج کشور بهدلیل انتشار اخبار سیل باید محاکمه و مجازات شوند.
سپاه فجر استان فارس در پی وقوع سیل بیانیهای صادر کرد و در آن آورد: «دشمنان قسمخورده ملت ایران بهویژه مجاهدین بار دیگر دست بهدامن شایعهسازی و دروغپراکنی شدهاند... دشمنان قسمخورده انقلاب اسلامی در خارج و ایادی ورشکسته و افسرده آنان در داخل و خارج از کشور با سوءاستفاده از حادثه سیل قصد مخدوش کردن ذهنیت، باور و اعتماد مردم نسبت به سپاه را دارند».
پاسداران وحشتزده خامنهای در استان فارس در ادامه این اطلاعیه همه دستگاههای سرکوب و جاسوسی رژیم را به کمک طلبیده تا مانع از «دروغپراکنی مجاهدین» شوند و در اطلاعیه خود آورده است: «لازم است مراجع ذیصلاح، سازمانهای اطلاعاتی - امنیتی و دستگاه قضایی ضمن حفظ هوشیاری و رصد این حرکت مذبوحانه بهخصوص در بستر فضای مجازی، برخورد قاطع را با دروغسازان و شایعهسازان در هر لباس و هر موقعیتی و برهمزنندگان اعتماد عمومی نسبت به نهادهای مردمی و انقلابی در دستورکار خود قرار دهند… دستگاه قضایی همانطور که وعده داده است با سرعت، دقت و بدون هیچگونه ملاحظهای مسببان بروز این حادثه را شناسایی و به کیفر مجازات برسانند».
معاون اجتماعی پلیس فتا گفت: «پلیس با افرادی که بخواهند با انتشار شایعه در خصوص حوادث سیل اخیر در فضای مجازی باعث تشویش اذهان عمومی و برهمزدن آرامش جامعه شوند، برخورد قانونی میکند».
وی خاطرنشان کرد: «به تمامی ردههای استانی اعلام شده با رصد فضای مجازی در صورت مشاهده هر گونه شایعه یا محتوایی که باعث تشویش اذهان عمومی و برهمزدن آرامش جامعه شود، سریعاً اقدام لازم صورت گرفته و با شناسایی منتشرکنندگان این تصاویر برخورد لازم با آنان صورت گیرد».
جلوگیری از انتشار آمار واقعی
در هنگام بروز فجایع و بحرانهای ملی ارائهٔ آمار بر عهدهٔ حاکمیت است چون ابزار و امکانات آن را در اختیار دارد، اما رژیم حاکم بر ایران در مورد این سیل که هنوز هم جریان دارد، آمار درستی نداده است.
روش رژیم لاپوشانی و کتمان است و آمار خسارات و ضایعات را بهتدریج و به روش قطرهچکانی میدهد. در مورد سیل اخیر هم با وجود اینکه ابعاد فاجعه تکاندهنده است، دستگاه تبلیغات رژیم حتی مواردی را هم که مقامها و منابع حکومتی اعلام کرده بودند، تکذیب کرد.
آماری که پنهان میکنند
در روز ۲۸اسفند ۹۸ فرمانده انتظامی خراسان شمالی از ۲کشته خبر داد. در دوم فروردین خبرگزاری رسمی رژیم جانباختن ۲کودک را در استان گلستان گزارش کرد. در همین روز رئیس پزشکی قانونی مازندران ۵کشته و یک مفقود را در این استان اعلام کرد. اما سرکردگان رژیم در روزهای بعد با وقاحت منکر این آمار و ارقام شدند.
تعداد قابلتوجهی در شهرهای مختلف مفقود شدهاند و از سرنوشت آنها اطلاعی در دست نیست. شاهدان عینی میگویند اجساد قربانیان در میان گل و لای باقی مانده اما هیچ تلاش مؤثری از سوی رژیم برای پیدا کردن آنها بهعمل نمیآید. مردم با امکانات اولیه خود در جستجوی قربانیان و مفقودان هستند.
رژیم آخوندی آمار واقعی را در وحشت از خشم مردم پنهان میکند. آمارهای نزدیک به واقعیت را خود مردم در شبکههای اجتماعی میدهند. آماری که از منابع مردمی به دست آمده، حاکی از این است که تعداد قربانیان سیل بیش از ۲۰۰تن است که اکثر آنها در سیل شیراز جان خود را از دست دادهاند.
علت وحشت رژیم از بازشدن بحث زیرساختها
روشن است که رژیم آخوندی آمار واقعی را در وحشت از خشم مردم پنهان میکند. مردمی که بهخوبی آگاهند که مسبب اصلی این فاجعه فساد و تبهکاری و بیکفایتی گردانندگان این رژیم قرونوسطایی و بهطور خاص سپاه پاسداران است که با ساخت و سازهای غیرکارشناسانه و منفعتطلبانه و با احداث جاده در بستر رودخانه خشک شیراز که مسیل طبیعی این شهر بود و با احداث خطآهن در شمال مسیر انتقال سیلابها به دریا را مسدود کرده و این فجایع را بهبار آورده است.
رژیم اما چه بهعلت جنگ باندی و چه بهدلیل شبکههای اجتماعی نمیتواند سانسور کامل اعمال کند. لذا بهعنوان سوپاپ اطمینان بخشی از خبرها را ناچار منتشر میکند. اما به روش تدریجی و با خفیف کردن واقعیتها در حالیکه آنچه منتشر میکند یا اجازه انتشار میدهد با واقعیتها فاصلهٔ زیادی دارد. اما انتشار همین واقعیتهای رقیقشده موجب بروز تناقض و تشدید جنگ و جدال باندهای متخاصم میشود که هر کدام میخواهند خود را مبرا جلوه داده و همهٔ تقصیرها را به گردن باند رقیب بیاندازند.
علت وحشت رژیم
علت وحشت رژیم از روشدن و گسترش اخبار درست و واقعیت علل فاجعه سیل این است که این قبیل فجایع که نقش رژیم هم در آن بسیار نمایان است، میتواند جرقه یک انفجار بزرگ باشد.
رژیم تجربه زلزلهٔ طبس(در ۲۵شهریور ۱۳۵۷) را دارد و میداند که آن فاجعه نقش مهمی در برانگیختن تودههای وسیع مردم علیه رژیم شاه داشت و به روند سرنگونی نظام سلطنتی شتابی چشمگیر داد.
البته رژیم از نعل وارو زدن و اشک تمساح ریختن برای سیلزدگان و مصیبتدیدگان غافل نیست. در همین رابطه روحانی دستور داده کمیته ملی تحقیق و ریشهیابی سیل تشکیل شود.
ترفندی لورفته و وعدههای پوچ برای آرام کردن مردم که مشابه آن در مواردی مانند واقعهٔ ریزش ساختمان پلاسکو، غرق نفتکش سانچی، سقوط پیدرپی هواپیماهای مسافربری و... بوده و هیچکدام به هیچ نتیجهای منجر نشده است.
روحانی به این ترتیب میخواهد با کنترل مستقیم خودش بر کار کمیته، آنچه را که باید گفت و به همان شکلی که باید گفت را مشخص کند و آنچه را که نباید گفت، همچنان پوشیده نگهدارند.
در واقع حتی دستور تشکیل چنین کمیتهای را هم باید امری دید که برای ساکت کردن مردم و تقلیل خشم تودهها ضروری است.
مانند وعدههایی که روحانی روز چهارشنبه ۷فروردین در آققلا داده و گفت: «انشاءالله همه خانهها، روستاها و شهرها را با کمک شما دوباره میسازیم». وی ادامه داد: «رئیس بنیاد مسکن همراه من است و به همه خانههایی که کامل تخریب شدهاند یا آنهایی که نیاز به نوسازی دارند کمک خواهد شد». یا در گرگان گفت: «خواستههای مردم به حق است... تلاش خود را برای بازسازی به کار میگیریم... مشکل اصلی این است که رودخانهای که اینجا باید همه آب را به سمت دریا بکشد، متأسفانه لایروبی نشده و دارای رسوب زیادی است».
این حرفها البته تماماً برای فریب شنوندگان است چرا که همین حرفها را در زلزله کرمانشاه در سال گذشته زد و اکنون کماکان مردم زلزلهزده در کانکس و چادر هستند و با توفان و سیل هم باید در چادرها و کانکسهایشان مقابله کنند! در حالیکه ساخت و سازهایشان در سوریه لحظهای قطع نشده است. این حرفها البته جز فریب، هیچ چیز دیگری نیست.
دیگر دروغهای روحانی
روحانی گفت: «نیروهای مسلح با همه امکانات به صحنه آمدند».
این یک دروغ آشکار است، پاسداران کارشان سرکوب مردم است و تاکنون کارنامهای غیر از این از خود نشان ندادهاند. به همین علت است که مردم گمیشان پاسداران را از منطقه خود راندند همانطور که مردم زلزلهزده کرمانشاه در سال گذشته پاسداران را از روستاهای خود اخراج کردند.
فراخوان مریم رجوی
از سوی دیگر خانم مریم رجوی با تجدید تسلیت به مردم مصیبتزده، عموم هموطنان را به همیاری ملی برای نجات محاصرهشدگان در سیل و پیدا کردن مفقودان و کمک به آسیبدیدگان فراخواند. وی از همه مردم بهویژه جوانان خواست با تشکیل شوراهای مردمی در هر شهر و محله و روستا با سیل و عوارض مصیبتبار آن مقابله کنند. این تنها راه غلبه بر عوارض سیل ویرانگر در اولین گام است.
خانم رجوی بار دیگر تأکید کرد، کلیه امکاناتی که در اختیار سپاه و بسیج و ارتش و دستگاههای حکومتی است تماماً متعلق به مردم ا یران و سرقت شده از مردم ماست، تمامی آن امکانات باید در اختیار مردم قرار بگیرد تا خود خرابیها را مرمت و از گسترش ویرانیها جلوگیری کنند.