در چند روز گذشته استانهای بوشهر، خراسان رضوی و جنوبی، سیستان و بلوچستان، فارس، کرمان، هرمزگان و یزد دچار سیل و آبگرفتگی شده و مردمان بسیاری از هستی و داراییهای زندگی محروم گردیدند. هزاران هموطن، بیخانمان، سیلزده، آواره و بیپشت و پناه در مناطق سیلزده بهسر میبرند. راههای ارتباطی بسته شده، تیرهای برق به زمین افتاده، زمینهای کشاورزی از بین رفته و کمک های مردمی هم به سختی به دست اهالی میرسد. بدتر اینکه مردمان سیستان و بلوچستان در کمتر از ۲ماه شاهد سیل خانه خرابکنی شدند که باقیمانده اسباب زندگیشان را به زیر آب برد. سیل در صدها روستا جاری شده و راههای ارتباطی را مسدود کرده است. نه آب سالمی برای خوردن است و نه برقی که بتوان از آن استفاده کرد. خسارت دیدهترین منطقه هم «زرآباد» است که زیرِ آب است! «زرآباد کانون توسعه مکران است، اما کوچکترین دستگاه و ماشینآلات حتی یک ماشین راهداری شاسیبلند که بتواند خودش را به روستاها برساند، ندارد»(هممیهن ۱اردیبهشت ۱۴۰۳).
یکی از معتمدین زرآباد میگوید: «یکی از دلایل اصلی این سیلابها، مدیریت نشدن روانآبها و لایروبی نشدن رودخانههاست. مشاوران طرحهای عمرانی جادهها اصلاً از دانش بومی مردم برای ساختوساز استفاده نمیکنند و به تذکرات آنها هم توجهی ندارند. در نتیجه بیشتر پلها شکسته و تمام زمین های کشاورزی و منازل مردم به زیر آب رفته است... بعد از سیل وزیر کشور به این منطقه آمد، اما چه خیری داشت؟ وقتی یک دستگاه مثل تراکتور در راهداری نباشد، آن راهدارخانه و تیم بحران چه کاری میتواند انجام دهد؟»(فرارو ۱اردیبهشت ۱۴۰۳).
شبیه این وضعیت را شهرستانهای کنارک، چابهار و دشتیاری دارند که مانند سیل اسفند ۱۴۰۲ خسارتهای کمرشکنی دیدند. مصیبت بیشتر آنجاست که در صحنه، حتی یک تانکر آبرسانی وجود ندارد. استفاده از امکانات اهالی مانند لودر و کمپرسی هم مقدور نیست چون دولت آخوند رئیسی، سوخت لازم را به آنها نمیدهد.
«گرگروکها» خندق بلای مردم
در منطقه دشتیاری سالهاست که شیارها و کانالهای عمیق به نام «گرگروک» ایجاد شده و با هر سیلی، عمق آنها بیشتر هم میشود و آبهای جاری را در خود میکشد و بحران بارندگیهای شدید را چندین برابر میکند. در نتیجه زمینهای کشاورزی نابود میشود و خانههای خشت و گلی هم فرومیریزد. «محدوده تحت تأثیر فرسایش خندقی یا گرگروک بر اساس آمارهای اداره منابع طبیعی و آبخیزداری مساحتی معادل ۸۰۰هزار هکتار بوده که در ۷۰کیلومتری شمال شرق شهر چابهار واقع شده است»(ایرنا ۲۳اردیبهشت ۱۳۹۹).
بلوچستان فراموش شده است
مردم سیستان و بلوچستان با کمبود غذا و نبود بهداشت و درمان روبهرو هستند؛ حجم تخریبهای ناشی از سیل گسترده است. جادههای بسیاری مسدودند و زیرساختهای بسیاری از بینرفته است. آب و برق و تلفن در دسترس نیست. کشته و مفقودین هنوز شمارش کامل نشدهاند. «اکنون بسیاری از مردم گروههای محلی تشکیل دادهاند و روستا به روستا دنبال مفقودیها میگردند»(دنیای اقتصاد ۱اردیبهشت ۱۴۰۳).
یک عضو مجلس آخوندی میگوید: «تاکنون ۱۰نفر کشته شدهاند»(انتخاب ۱اردیبهشت ۱۴۰۳). اما کمپین فعالان بلوچ تا اول اردیبهشت خبر از ۱۸کشته دادهاند.
«عبدالوهاب شهلیبر»، جامعهشناس و پژوهشگر آب، میگوید: «الگوی غلط توسعه، عامل اصلی تخریبگری سیلی است که هر چند سال یک بار، گریبان مردم سیستان و بلوچستان را میگیرد... از زمانی که سد زیردان و پیشین ساخته شد، ورود مداوم آب به دشت قطع شد. در همان زمان ساخت سد زیردان هم مردم محلی مخالفت کردند، اما به نظر میرسد منافع ناشی از سدسازی، مانع از این شد که دلیل مخالفت جوامع محلی شنیده شود»(اقتصادنیوز ۲۷اسفند ۱۴۰۲).
امروزه بسیاری از مناطق بلوچستان خالی از سکنه شده و جز مشتی خاک پراکنده و بدونزرع، چیزی از فراوانی باغها دیده نمیشود. آنچه که در این استان اتفاق افتاده، مربوط به سیل امسال و پارسال نیست و تبعات و بحرانهای آن، بسیار گسترده است. یکی از آثار این اوضاع بحرانی مهاجرتهای گسترده و حاشیهنشینی در شهرهاست که خود آغاز مصیبتهای بیشتری برای مردم ستمزده این بخش از ایران است.
بحران در مدیریت بحران
با اینکه اداره هواشناسی برای بارشهای فروردین هشدار قرمز صادر کرده بود و جان و مال هزاران نفر از مردم استانهای جنوب کشور در تهدید قرار داشت و میزان بارندگی را در نیم قرن پیش بیسابقه ارزیابی کرده بود، اما کارگزارن رژیم آخوندی اعتنایی به این فاجعه نداشتند و جز اقدامات فرمالیستی و تبلیغاتی در عمل، مردم بلادیده را به امان خدا رها کردند. استاندار رژیم در سیستان و بلوچستان نیز اعتراف کرده بود که در طی ۲روز، ارتباط ۳۴۶روستای کنارک، چابهار، دشتیاری و زرآباد بر اثر بارش شدید باران و بروز سیلاب قطع و برخی از منازل کنارک دچار آبگرفتگی شدند.
به گفته معاون ستاد بحران سیستان و بلوچستان، برآورد اولیه خسارت سیل در این استان ۱۸هزار میلیارد ریال بوده و همچنان با توجه به حجم بارندگیها در حال افزایش است.
سخنگوی سازمان مدیریت بحران کشور با اشاره به مناطق درگیر سیل گفت: «بر اثر این بارشها حدود ۱۵۰۰روستا و ۱۹شهرستان در جنوب و مرکز کشور و ۶شهرستان در شمال کشور درگیر سیل و آبگرفتگی شدند».
جدال باندهای حکومتی بر سر سیل!
رژیم آخوندی در بحبوبه آوار خرابیها و از هستی ساقط شدن تعدادی از مردم از پیامدهای سیل، لحظهای از کشمکش باندها را از دست نمیدهد: «عضو مجمع نمایندگان استان سیستان و بلوچستان با تأکید بر خدمترسانی به سیلزدگان در دولت رئیسی(!) گفت: بیتوجهی به توسعه زیرساختهای این استان در دولت قبل باعث شده تا امروز با مشکلات جدی پس از وقوع سیل مواجه شویم»(ایرنا ۱اردیبهشت ۱۴۰۳).
۲ماه پیش بود که کارشناسان از تکرار پیامدهای رویدادهای طبیعی هشدار داده بودند اما رژیم آخوندی سرگرم جنگافروزی در خاورمیانه و سرکوب زنان آزاده میهن به بهانه بیحجابی است. در حالی که مقاومت ایران همواره هموطنان شریف را به یاری مردم ستمدیده از جور آخوندهای دینفروش و پاسداران جنایتکار دعوت کرده است.
خانم مریم رجوی در پیام خود گفتند: «با تسلیتها و همدردیهای صمیمانه با خانواده جانباختگان سیل در سیستان و بلوچستان، کرمان و دیگر استانها، از عموم مردم بهویژه جوانان غیرتمند میخواهم به کمک هموطنان سیلزده بشتابند. بهخصوص نجات کسانی که در محاصره سیل گرفتار هستند. تنها راه برای مهار کردن آثار سیل و زلزله و دیگر حوادث طبیعی سرنگونی رژیمی است که حرث و نسل این میهن را نابوده کرده و تنها چیزی که برایش اهمیت دارد حفظ نظام منحوس ولایت فقیه است».