۷ آبان روز گرامیداشت کوروش بزرگ است. گرامی داشتن نامی و روشی از حکومتمداری برای نگاهبانی از حقوق بشر.
کوروش بنیانگذار مبانی حقوقبشر در ایران و بخش وسیعی از جهان بود. اصول سیاستمداری و مملکتداری و حتی قوانین جنگی که کوروش منادی و مجری آن بود، تمام قوانین مرسوم اعصار کهن ماقبل تاریخ را نفی میکرد و سنتشکنی و اسلوبی نو در کیفیت رویکرد و نگرش سیاسی محسوب میشود.
گرامی داشتن چنین جایگاهی از اعتبار سیاسی و تاریخی، موجب مباهات ایرانیان و نیز مرجعی برای همبستگی ملی آنان پیرامون هویت ملی و تاریخی و فرهنگیشان است.
ویل دورانت در جلد اول تاریخ تمدن [مشرقزمین گهوارهٔ تمدن] درباره کوروش نوشته است: «او سلطهٔ مهر و انسانیت را بر انتقام و تحکیم قدرتش خوشتر میداشت. کوروش حتی حاکم مجروحی را که در حملهٔ وی شکستخورده بود، مداوا نمود و او را به مشاورت خویش خواند».
پندار و گفتار و کردار کوروش نشان داد که میتوان منش انسانیت را محور قانون اساسی و حکومتمداری قرار داد تا در دایرهٔ قدرت، به مهلکهٔ مطلقگرایی و انتقادناپذیری که حاصل آن بیدادگری و فساد و جنایت است، سقوط نکرد.
منشور و منش کوروش باطلالسحر حکومتهایی است که باورهای مذهبی و شخصی را منشأ قدرت سیاسی و اعتبار و مشروعیت اقتدارشان بر مردم قرار داده و میدهند. در چنین حاکمیتهایی تنها معیار و ملاک و سنجشی که هیچ جایگاه و منزلت و مشروعیتی ندارد حق آزادی، اختیار، برابری و عدالت اجتماعی است.
منشور و منش کوروش آینهیی است که میتوان سیاست اجتماعی و مدنی حاکم بر هر جامعهیی را در آن باز بینی و نقد نمود. آنچه که از نقد تاریخ بر دفتر کوروش بهجای مانده است، برتری انسانیت و مهر و عشق بر سلطهگری و کینه و نفرتی است که منافع قدرتپرستان تحت عناوین قانون، تشرع، نژاد، جنسیت بر جوامع بشری تحمیل کرده و میکنند.
منشور و منش کوروش را باید معدل باورهای متعدد آدمی در سیر حیات تاریخی آن دانست. این منشور و منش با هدف حیات اجتماعی ما انطباق دارد. گرد آمدن پیرامون این قانون اساسی مشترک، میتواند نویدبخش فرو کاستن رنجها و دردهای مشترک و تجلیبخش قانون اساسیِ انسانی برای تحقق آرزوهای فرهمندمان باشد...