این روزها شاهد استمرار بیش از قبل و شتاب گرفتن تجمعات و اعتراضات اقشار مختلف مردم ایران علیه حاکمیت فاسد و بیکفایت آخوندی هستیم. دامنهٔ اعتراضات و به موازات آن همبستگی مردم و فریادشان با محور دردهای مشترک، دستگاه نظام تمامیتخواه ولایت فقیه را آماج مطالبات و حقخواهیشان کرده است.
روزهای اول و دوم بهمن ۹۷ از همین روزهای خاص در شتاب گرفتن اعتراضات بودند. نمونههایی از این تجمعات دادخواهی و اعتراضاتی که هر کدام کیفرخواستی علیه حکومت ارائه میدهند، شامل موارد زیر بوده است:
- تجمعات اعتراضی اول بهمن ۹۷:
- صدها تن از اپراتورهای پستهای فشارقوی برق سراسر کشور
- غارتشدگان مؤسسه کاسپین در تهران
- واحد آموزشی سازمان منطقه ویژه در عسلویه
- غارتشدگان مؤسسه «بدر توس» مشهد
- کارگران شهرداری لوشان
- کارگران پالایشگاه بیدبلند خلیجفارس بهبهان
- تجمعات اعتراضی ۲بهمن:
- جمعی از کارگران شرکت قفلکار شهرستان البرز
- کارکنان شهرداری بروجرد
- غارتشدگان کاسپین در رشت
- کشاورزان خوراسگان اصفهان
- جمعی از کارکنان فضای سبز شهر اندیمشک
- کارگران و کارکنان شهرداری مریوان
- جمعی از پیمانکاران
- حدود ۵۰۰تن از بازنشستگان مقابل وزارت کار در تهران
- تجمع اعتراضی ۳بهمن(تا ساعت ۱۰ صبح):
- بازنشستگان و فرهنگیان مقابل مجلس آخوندی
تجمع بیش از ۵۰۰تن از بازنشستگان تهران در مقابل وزارت کار آخوندی و فریادزدن خواستههایشان، گویی بازتاب تمام مطالبات مردم گرفتار رنج معیشت در ایران بود. بازنشستگان ـ که بسیاری از آنها دچار مشکلات جسمی و بیماری بودند ـ در یک اتحاد و همبستگی ستودنی کلیهٔ شعارها و فریادهای اقشار مختلف را بانگ زدند و خشمشان را از یک دستگاه سراسر فاسد و دزد ابراز نمودند.
از ساعت ۱۰ صبح روز ۲بهمن بیش از ۵۰۰بازنشسته ـ با وجود بیماری و مشکلات جسمی ـ برای داشتن یک زندگی انسانی، حاکمان غارتگر را به چالش کشیدند. بازنشستگان تصویری همهجانبه از یک میهن تلخ تباهشده از استثمار، اختلاس، فساد، غارت، تطاول و تجاوز رسمی و دولتی را به نمایش گذاشتند. خواستههایشان شامل مطالبات همهٔ اقشار زخمخورده و خیانتشده است. شعارهایشان تمام طیف سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و صنفی را که مبتلابه زندگیشان شده است، شامل میشود. تمام ترفندها و حیلهگریهای دجالگرانهٔ سالیان حاکمیت آخوندی آماج افشاگری روشنگرانهٔ خود نمودند. ریشهٔ اصلی و بنیاد تمام فساد سیاسی، اقتصادی و اداری ناشی شده از حکومت ولایت فقیه را نشانه گرفتند:
«معیشت، منزلت، سلامت، حق مسلم ماست!
اختلاسا حذف بشه، مشکل ما حل میشه!
فریاد فریاد، از این همه بیداد!
تا حق خود نگیریم، از پا نمینشینیم!
معلم زندانی آزاد، باید گردد!
معلم، کارگر، دانشجو، پرستار اتحاد! اتحاد!
کارگر زندانی، آزاد باید گردد!
صدا و سیمای ما، ننگ ما! ننگ ما!
این همه بیعدالتی، هرگز ندیده ملتی!
دولت خیانت میکند، مجلس حمایت میکند!
زندانی سیاسی، آزاد باید گردد!
بودجه سهم شما، آتیش به جون بچهها!
ما همه همبستهایم، از وعدهها خستهایم!»
۲نکتهٔ قابل توجه و مهم در تجمع اعتراضی بازنشستگان تهران آشکار بود:
نخست اینکه بانگ حقخواهی، عدالتطلبی و روشنگرانهٔ بازنشستگان، بازتابی همهجانبه از مطالبات اعتراضات سراسری مردم ایران را طنین داد. این طنین با خود گویاترین تحلیل و برآورد از شرایط سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ایران در زیر سلطهٔ ولایت فقیه را بازتاب داد. این طنین که از شعارها و فریادهای سالخوردگان ایرانزمین برمیخاست، گویای تعیینتکلیف شدن تمامیت نظام آخوندی در ذهن و عین مردم میباشد.
دوم اینکه این تجمع و تکرار سرجمع مطالبات سالهای اخیر اقشار مردم نشان داد که حاکمیت آخوندی در بنبست مطلق، در بیکفایتی مطلق، در بیحمیتی و رذالت و پلشتی مطلق نسبت به بحران معیشت سراسری مردمان ایران قرار دارد. این است دستاورد ۴۰سال فساد همهجانبه در حاکمیتی که حتی قادر نیست به اولیهترین تعهدات حکومتمداریاش نسبت به پایهایترین نیازهای زیستی مردم پایبند و پاسخگو باشد!