در پی استمرار و اوجگیری قیام مردم عراق بر ضد دستگاه فاسد سیاسی وابسته به رژیم آخوندی، روز ۵دی رژیم و دستنشاندگانش یک کلانضربه دیگر دریافت کردند. در حالیکه بر اساس طرح آخوندها، جنایتکاران قراضه و اسقاطی سپاه پاسداران، مانند هادی عامری، نوری مالکی و فالح فیاض یکی دیگر از مزدوران رژیم به نام «اسعد العیدانی» را بهعنوان کاندید نخستوزیری معرفی کردند.
مردم قیامکننده در مقابل آنها عقب ننشسته و موج جدیدی از خیزش شهرهای عراق را فراگرفت.
در ناصریه ساختمان استانداری توسط جوانان شورشی به آتش کشیده شد.
در دیوانیه مراکز باندهای تروریستی وابسته به رژیم در آتش خشم مردم سوزانده شد.
در کوت مردم شعار میدادند: «ما اسعد ایرانی را نمیخواهیم»!
در بصره، بغداد، ناصریه، دیوانیه، کربلا و امالقصر جادههای اصلی توسط جوانان شورشی بسته شد.
در همهٔ شهرهای بپاخاسته مردم کاندید وابسته به رژیم آخوندی را قاتل و فاسد نامیدند.
و در پی این موج خروشان مردم عراق، طرح قالب کردن «اسعد العیدانی» بهعنوان نخستوزیر شکست خورد.
اینگونه قیامی که از روز ۲۵اکتبر-۳آبان زبانه کشید، یک پیروزی خیرهکننده دیگر برای مردم عراق و یک شکست فضاحتبار دیگر برای رژیم آخوندی را رقم زد.
این در حالی است که طی این ۲ماه، رژیم آخوندی با تمام توان در پی خاموش کردن قیام مردم عراق و پیش بردن طرحهای شوم خود در این کشور بوده است. اما مردم و جوانان شورشی عراق با گسترش و تعمیق قیام، تا امروز ۶شکست استراتژیک را به رژیم آخوندی تحمیل کردهاند:
۱. برکناری عادل عبدالمهدی بهعنوان نخستوزیر مورد حمایت رژیم
۲. استمرار قیام و برپایی اعتصابات عمومی که نتیجهٔ آن پشتیبانی مرجعیت دینی عراق از قیامکنندگان شد
۳. تلاش رژیم برای سوءاستفاده از نام مرجعیت که با موضعگیری نمایندهٔ آقای سیستانی به شکست انجامید
۴. شکست سرکوب خونین قیام در ناصریه که با ورود عشایر مسلح و تسخیر مراکز سرکوب، قیام را وارد فاز جدید کرد
۵. شکست حملهٔ خونین نیروهای سرکوبگر به مردم در میادین بغداد و پل سنک که منجر به ورود صدهاهزار تن دیگر از مردم عراق به میادین قیام و شورش شد
۶. شکستهای پیدرپی کاندیدای نخستوزیری مورد نظر رژیم که آخرین آن اسعد العیدانی بود
تحمیل این شکستهای پیدرپی به رژیم آخوندی چند نکته را برجسته میکند:
یکم: آگاهی مردم عراق نسبت به دشمن اصلی، یعنی رژیم آخوندی
دوم: حفظ مرز سرخ کنار آمدن با هر جریان و طرف وابسته به آخوندها
سوم: اصولی بودن خواست اصلی مردم عراق، یعنی اخراج رژیم ایران و برچیده شدن کامل ساختار سیاسی برپاشده توسط آن
چهارم: تضعیف بیشازپیش رژیم بهویژه در مواجه با استمرار قیام در عراق و لبنان و همچنین شعله کشیدن قیام در داخل ایران
این را هم باید یادآوری کرد که پایه همهٔ این شکستهای رژیم، آگاهی مردم عراق نسبت به نیات شوم آخوندهاست. بهویژه اینکه مردم عراق در این ۱۶سال جنایات و غارتگری رژیم آخوندی در کشورشان را به چشم دیدهاند. از سوی دیگر سالیان طولانی حضور مجاهدین(بهعنوان آنتیتز آخوندها) در عراق و فعالیتها و افشاگریهای گستردهٔ این سازمان دربارهٔ نیات شوم آخوندها، به بلوغ آگاهی مردم عراق کمک شایانی کرده است.
اکنون رژیم درماندهٔ آخوندی به چشم میبیند که چگونه عمق استراتژیک نظامش در عراق در حال فروریختن است. بهویژه با شکست پیدرپی طرحهایش شاهد است که تمامی تیرهایی که برای مقابله با قیام در آستین داشته، یک به یک از دور خارج شده است.
حال آخوندها با قیامی آتشین در داخل ایران و قیامی فروزان در عراق و لبنان روبهرو هستند. این است وضعیت رژیم آخوندی در فاز پایانی خود که غرق در بحرانها، اینگونه با سیل خشم مردمی روبهرو است که جملگی خواهان خلعید و سرنگونی آن هستند.