روز جمعه ۷تیر ۹۸نشست کمیسیون برجام در وین پس از ۴ساعت به پایان رسید. در مورد نتیجهٔ این نشست، اظهارنظرهای مختلفی شده است. اینکه در وین چه گذشت و چه نتایجی حاصل شد، قدری مبهم است.
دستور کار اجلاس وین
به نظر میرسد در اجلاس وین دو موضوع مطرح بود؛
- یکی اینستکس یا ابزار و سازوکار اروپایی برای تسهیل مبادلات تجاری با رژیم. رژیم شاکی است که این سازوکار بهرغم گذشت حدود یک سال، هنوز به مرحله اجرا نرسیده است.
- موضوع دوم این اجلاس هم این بود که رژیم بهدلیل اینکه اینستکس اجرایی نشده و بهقول رژیم، طرف اروپایی به تعهداتش در این مورد عمل نکرده است، در نتیجه رژیم هم تهدید کرده که بهطور گامبهگام از برجام خارج میشود و اولین گام را هم روحانی در ۱۸اردیبهشت ماه گذشته اعلام کرد و به اروپاییها ۶۰روز مهلت داد که اگر به تعهداتشان عمل نکنند بعد از ۶۰روز یعنی در تاریخ ۱۶تیرماه جاری، گام دوم را در جهت کاهش یا توقف تعهدات برجامیاش برمیدارد.
این نشست میخواست به رژیم تفهیم کند که نباید این کار را بکند و خروج از برجام، عواقب وخیمی برایش خواهد داشت و مشمول بند ۷منشور ملل متحد خواهد شد.
نتایج اجلاس وین
در مورد نتایج اجلاس نکات مختلفی گفته شده که فاصلهٔ آنها با هم زیاد نیست. رژیم و مشخصاً عراقچی از نتیجه اجلاس ابراز نارضایتی کرده، ضمن اینکه آن را یک گام به جلو توصیف کرده، اما گفته است این پیشروی تنها دو سه مورد اجرایی را شامل میشود و در تهران بایستی راجع به آن تصمیم بگیرند. نمایندهٔ روسیه آن را تا حدی رضایتبخش توصیف کرده است، اما اضافه کرده که پیشرفتی هم حاصل نشد».
خبرگزاری روسی اینترفکس گزارش داده که اجلاس وین بدون هیچ پیشرفتی پایان یافت.
در مجموع بهنظر میرسد حاصل اجلاس وین اگر هیچ هیچ نباشد، خیلی هم بیش از هیچ نیست و طرفهای مربوطه بیشتر حفظ ظاهر میکنند.
تصمیم اجلاس وین در مورد اینستکس
ظاهراًدر اجلاس وین، موافقت شده که اینستکس کار خودش را شروع کند. اما کم و کیف آن روشن نیست و تنها عراقچی گفته است دو سه مورد اجرایی حل شده است.
اما اگر حتی اینستکس در بهترین و مطلوبترین شکل آن اجرایی شود باز هم هیچ مسألهیی از رژیم حل نمیکند، چرا که اینستکس تنها واسطهٔ مبادلهٔ کالا در برابر کالاست (غذا و دارو)؛ بنابراین مسأله این است که رژیم اساساً قادر به صدور نفت و استفاده از اینستکس برای فروش نفت نیست. شرکتهای اروپایی نفت ایران را نمیخرند. در آستانهٔ اجلاس وین، برایان هوک رئیس گروه اقدام ایران در وزارتخارجه آمریکا به اروپا سفر کرد و در لندن گفت: ایالات متحده هر کشوری که نفت ایران را وارد کند، تحریم خواهد کرد و هیچ استثنایی وجود ندارد.
هوک تصریح کرد: «در حال حاضر هیچ معافیتی برای نفت وجود ندارد، ما هر گونه خرید غیرقانونی نفت خام ایران را تحریم خواهیم کرد».
رژیم و خروج از برجام؟!
در مورد ماندن رژیم در برجام، اقوال مختلفی مطرح است. خبرگزاری رویتر گزارش داده که «مذاکرات برای متقاعد کردن تهران که از محدودیتهای هستهیی طی چند روز بالا نرود، به سمت شکست روانه شد».
نماینده چین در این نشست گفت: «رژیم ایران پیامی روشن را منتقل کرد که ما در توافق برجام میمانیم». رژیم تا بهحال در این مورد چیزی نگفته است. واقعیت هم این است که ماندن یا خروج از برجام چیزی نیست که در این نشست بتواند حل و فصل شود. رژیم تلاش میکند از تهدید به خروج از برجام برای وادار کردن اروپا به معامله و داد و ستد استفاده کند، اما اروپا حتی اگر بخواهد، باز هم بهعلت تحریمهای آمریکا قادر نیست کمک چندانی به رژیم بکند، مگر اینکه رژیم به خواستهها و شروط اروپا (ممنوعیت اتمی، موشکی، دخالتهای منطقهیی و نقض حقوق بشر) که در واقع همان شروط ۱۲گانهٔ آمریکاست گردن بگذارد. که این هم برای رژیم مترادف مرگ و نابودی است.
بررسی یک نظریه
(سیاست کشدادن وضعیت تا ۲۰۲۰)
برخی ناظران معتقد هستند بهرغم اینکه وضعیت بحرانی رژیم روشن است،
و بهرغم آن که اخیراً رئیسجمهور آمریکا در ملاقات با نخستوزیر هند گفت من هیچ عجلهای در رابطه با رژیم ایران ندارم و رژیم وقت به اندازه کافی دارد که برای مذاکره تصمیم بگیرد.
پس میتوان نتیجه گرفت که با این وضعیت رژیم میتواند کماکان سیاست کجدار و مریز را با هدف زمان خریدن ادامه بدهد و چه بسا به همان هدفی که دارد، یعنی کشاندن شرایط به انتخابات ۲۰۲۰آمریکا برسد. بنابراین میتوان گفت این یک راه برونرفت برای رژیم است!
این، آن احتمالی است که برخی به آن نظر دارند. در این باره باید گفت: طبیعی است که رئیسجمهور آمریکا خیالش راحت باشد و عجلهیی هم نداشته باشد چرا که میداند رژیم در تلهٔ اتمی و تلهٔ تحریمها گرفتار شده است و راه خلاصی از آنها ندارد. همچنانکه میداند زمان هم بهشدت علیه رژیم در جریان است.
اقتصاد رژیم هم که از پیش از تحریمها ویران بود، بر اثر تحریمها (که گفته میشود ۸۰درصد اقتصاد را به تعطیلی کشانده) اکنون بهحالت احتضار افتاده است. رژیم تا چه زمانی میتواند با این وضعیت ادامه دهد؟
بهخصوص که با یک جامعهٔ انفجاری هم روبهروست.
سیاست دفعالوقت و در عینحال دست زدن به ماجراجوییهای تروریستی مانند چسباندن بمب به بدنهٔ کشتیهای تجاری و نفتکشها یا حملات نیابتی به مراکز نفتی عربستان و امارات، سیاستی سترون است. حتی در شق اینکه هیأت حاکمه کنونی آمریکا در انتخابات ۲۰۲۰شکست بخورد، (که بسیاری از ناظران احتمال آن را پایین میدانند) سیاست دفعالوقت همراه با جفتک پرانی تروریستی، رژیم را قادر به حل بحرانهای گریبانگیرش نمیکند:
نه بحرانهای اقتصادی و اجتماعی رژیم در این احتمال چشمانداز حلی یپدا میکنند نه جامعه جهانی حاضر خواهد بود بیش از این جنگافروزی، تروریسم و تلاش برای دستیابی به بمب اتمی و توسعه پروژههای موشکی رژیم را بپذیرد و مانند دوران توافق برجام به امید آن که تغییر رفتاری در رژیم به وجود بیاید بر آنها چشم بپوشد. انزوای منطقهای رژیم و تعارض سیاست مداخلهجویانه رژیم با کشورهای منطقه نیز که در اساس تابعی از متغییر هیأت حاکمه آمریکا نیست و در این زمینه هم رژیم نمیتواند با دفعالوقت تا ۲۰۲۰مسأله یی از انزوای منطقهیی خود حل کند. بیانیه کشورهای اسلامی در اجلاس اخیر مکه که با تکتک سیاستهای رژیم آخوندی و اشاعه تروریسم این رژیم زیر پرده دجالگریهای اسلام پناهانه مخالفت کرده بودند شاخصی از این حقیقت است.
به همین علت باید مطمئن بود که رژیم حداقل در نهان خویش بهخوبی میداند که «کش دادن» شرایط نه تنها تغییری در سرنوشت محتوم آن نمیگذارد، بلکه اقدامات تروریستی رژیم در منطقه آنچنانکه اکنون بهخوبی میتوان دید، تعادل سیاسی در صحنهٔ منطقهیی و بینالمللی را بهشدت علیه رژیم به هم میزند و رژیم را بسا بیشتر از پیش در دنیا مطرود و منزوی میسازد.
اما مهمتر از عامل بینالمللی، تهدید اصلی برای رژیم عامل اجتماعی و شرایط انفجاری جامعهٔ ایران و به حرکت درآمدن ارتش گرسنگان است. طبعاً رژیم به سرکوب و اعمال شیوههای ارعاب و اختناق پناه میبرد، اما این در شرایطی که مقاومت سازمانیافته در هیأت کانونهای شورشی در جامعه حضوری فعال دارد، تودههای خشمگین و به جان آمده را هر چه بیشتر به جانب تشکل و سازمانیافتگی و رادیکالیسم انقلابی سوق میدهد و در هر حال رژیم از سرنوشت محتومی که فرجام همهٔ دیکتاتوریهاست، گریزی ندارد.