واعظان کاین جلوه بر محراب و منبر میکنند
چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند
...
گوییا باور نمیدارند روز داوری
کاین همه قلب و دغل در کار داور میکنند
روش سوخته و لو رفته
شیخ شیاد، حسن روحانی روز دوشنبه ۲۸بهمن ۹۷ در دیدار با وزیر، معاونین و مدیران وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات رژیم ادعاهایی را بر زبان راند که تداعیکنندهٔ دجالیتهای او در جریان فیلترینگ تلگرام بود.
بهطور عام این روش کار لو رفتهٔ سردمداران نظام شده است که برای انحراف افکار عمومی از مسائل مهم و از جمله موضوع عاجل قیام و سرنگونی، به طرح موضوعات دیگر میپردازند؛ از جمله این موضوعات بحث داغ فیلترینگ شبکههای اجتماعی است. آنها در سال گذشته آنقدر با موضوع فیلترینگ تلگرام بازی کردند تا از یکسو این موضوع را از حساسیت بیاندازند و از سوی دیگر در پوش آن جامعه را از توجه به سرنگونی مانع شوند. حال دارند زمینهسازی میکنند که در وحشت از گسترش پیامهای مقاومت و اعتلای کانونهای شورشی، اینستاگرام را نیز فیلتر کنند.
جنگهای فرعی در برابر جنگ اصلی
وقتی رسانههای زنجیرهای نظام را بررسی میکنیم میبینیم پر است از موضوعاتی که در یککلام میتوان آنها را جنگ حیدریـنعمتی نامید؛ جنگهایی که برای منحرف کردن جنگ اصلی به میان کشیده میشوند.
جنگ اصلی همان جنگ بین هر ایرانی با موجودیت و فلسفهٔ وجودی این نظام قرونوسطایی است. شیخ شیاد که بهخوبی از میزان و عمق تنفر مردم نسبت به حاکمیت آگاه است، با سرقت شعارها و خواستهای مردم و مقاومت ایران درصدد سوءاستفاده از آنهاست. حرفها و سخنانی که او مطرح میکند به سراپای نظام و طینت ضدبشری آن نمیآید، زیرا اساساً اعتقادی به آن ندارند.
مردم ایران بهخوبی بهیاد دارند در جریان قیام دی ۹۶ فرمان فیلترینگ تلگرام از سوی حسن روحانی صادر شد. آری، همگان بهخاطر دارند که رئیس جمهور ارتجاع، در وحشت از عواقب قیام و فعالیتهای مجاهدین در رسانههای اجتماعی، طی نامهای به تاریخ ۲۵دی ۹۶ به وزیر ارتباطاتش، آذری جهرمی، از او خواسته بود که «با توجه به وقایع اخیر و تأثیر فضای مجازی بر افزایش هیجانات جامعه» اقداماتی را «به قید فوریت» انجام دهد. همچنین در اردیبهشت ۹۷ بخشنامهای از سوی روحانی خطاب به وزیر ارتباطات در فضای مجازی منعکس شد که در آن رئیسجمهور ارتجاع خواهان برخورد با فیلترشکنها شده بود.
اذعان به شکست فیلترینگ
در اظهارات اخیر روحانی به شکست و استیصال حاکمیت آخوندی در مواجهه با فوران اعتراضات و ناکارآمدی سانسور و فیلترینگ اشاره شده است، از جمله:
«امروز زندگی همه مردم جهان در بستر فضای مجازی شکل و شیوه جدیدی یافته که دائم نیز در حال تغییر و تکامل است؛ تغییر و تحول عرصه فضای مجازی با زندگی مردم عجین شده و دیگر نمیشود فضای مجازی را از زندگی مردم جدا کرد. دیگر این امر قابل تحقق نیست که حاکمیت از مردم بخواهد بهعنوان مثال موبایل را بهخاطر برخی آسیبهایش کنار بگذارند».
توجه کنید: «دیگر این امر قابل تحقق نیست که حاکمیت از مردم بخواهد...»؛ یعنی در این زمینه دیگر کار از کار گذشته است.
سخنان بیمصرف و تاریخگذشتهٔ روحانی در درون نظام نیز با تمسخر مواجه شد. کیهان پاسدار شریعتمداری در مطلبی با عنوان «فیلترینگ واقعی؛ فراموشی وعدهها و سانسور مشکلات مردم است!» گفت:
«روحانی بهگونهای از ضرورت شفافسازی و کیفیت آن سخن میگوید که گویی مردم بایستی این کار را انجام دهند و یا منتقدان دولت مسئول به سرانجام نرسیدن این خواستهها یا کند بودن انجام آن هستند! از رئیسجمهور بایستی پرسید مخاطب این تأکیدها و بایدها کیست؟! جز دولتی که روحانی ریاست آن را پنج و نیم سال است به عهده دارد؟!».
و به این ترتیب اعتراف کرد که هدف روحانی از طرح چنین مسائلی ایزگم کردن و پاسخگو نبودن به وضعیت فلاکتبار مردم در نظام ولایت فقیه است.
روی آوردن مردم به فیلترشکنها
حسن روحانی در قسمتی دیگر از اظهاراتش بهطور مشخص اذعان کرد که با فیلترینگ تلگرام، توجه بیشتری به این رسانه شده و روی آوردن مردم به فیلترشکنها، مرزهای خودساخته رژیم برای دامن زدن به سانسور و اختناق را بیشازپیش شکسته است. در این میان باید به استقبال مردم و جوانان ایرانی از اخبار و اطلاعات مقاومت ایران اشاره کرد. این چیزی است که حاکمیت ولایت فقیه آن را برنمیتابد. اعتراف روحانی به شکست در فضای مجازی بهترین دلیل بر این واقعیت است:
«باید قبول کنیم که اشتباه کردیم فکر کردیم اگر بگوییم استفاده از فلان امکان ممنوع بوده و فیلتر است همه به آن گوش میکنند. دیدیم که پس از فیلتر هر امکانی، فیلترشکن آن ایجاد شد و هر چه تلاش کردیم بهطور روزانه فیلترشکنهای جدید ارائه شد و در نتیجه، زیان و آسیبی که بهویژه به جوانان و فرزندان ما از ناحیه استفاده از فیلترشکنها وارد شد، بیشتر از زمانی است که بهطور عادی مثلاً از همان نرمافزاری که فیلتر کردیم، استفاده میکردند».
خود گویی و خود خندی / تو عجب مرد هنرمندی!
رئیسجمهور ارتجاع با شیادی خاص خود گفت: «راه پیشگیری از مخاطرات ابزارهای ارتباطی جدید، فیلترینگ نیست». اما یادش رفته بود که در جریان کشمکشهای درونی نظام، آخوند علمالهدی لو داد که این تنزهنماییهای روحانی صرفاً یک نوع فریبکاری است:
اظهارات علمالهدی در نماز جمعهٔ ۱۷فروردین ۹۷: «بعد از ۴سال به این نتیجه رسیدید که تمام مفاسد این مملکت و تمام ناامنیهای کشور، اشکالات اقتصادی و مفاسد فرهنگی و اخلاقی بهخاطر این شبکهٔ اجتماعی خارجی است و اکنون به این نتیجه رسیدید که فیلتر کنید. حالا میخواهید به گردن رهبری بیاندازید که میخواهید فیلتر کنید؟ خودتان به این نتیجه رسیدید... بعد از ۴سال هم به این نتیجه برسید و عمل کنید، باز هم متشکریم اما بیخودی روزی گفتید که هیچ زمانی دست ما روی دکمه فیلتر نخواهد رفت و حالا مجبور شدید. به رهبری فرافکنی نکنید».
آنچه را که آخوند علمالهدی بیان نمیکند این است که دستگاه سراپا بنا شده بر سرکوب، سانسور، تزویر، عوامفریبی و دجالگری، بهرغم بکشبکش و بهچاپبهچاپ و کلاندعوای دزدها و قاتلان برای غارت و جنایت بیشتر، آنجا که پای مردم و مقاومت و مجاهدین به میان میآید، عملکرد یکسانی دارند. آنها در یک تقسیمکار اعلام نشده، هدف مشخصی را پیش میبرند. حفظ نظام.
آنان که زندانی بوده و شکنجه شدهاند، میدانند که بازجویان و شکنجهگران در د۲نقش ظاهر میشوند: بازجوی مهربان و بازجوی خشن. شکنجهگر سفید و شکنجهگر سیاه اما در نهایت هر دو یک هدف را پیش میبرند: تخلیهٔ اطلاعات زندانی.
اما دیگر زمان این نوع دجالیت و عوامفریبی بهسر آمده است. آخوند روحانی هنوز دارد مثل کبک سرش را در زیر برف میکند و بر این گمان است میتواند در آن واحد هم حاکم شلاق بهدست باشد و هم نقش قربانی و اپوزیسیون را بازی کند.
مردم در قیام دی ۹۶ پیشاپیش پاسخ این نوع دودوزه بازی را دادهاند:
«اصلاح طلب، اصول گرا، دیگه تمومه ماجرا»!