بخش صنعت نیز مانند سایر بخشهای اقتصادی طی ۴دهه حاکمیت آخوندی بهشدت عقب مانده و به تعبیر یک مقام سابق حکومتی زمین خورده است.
از همان روزهای به قدرت رسیدن این رژیم آنچه برای خمینی و اعوانش اهمیت داشت، صدور تروریسم، ارتجاع و بنیادگرایی و آتشافروزی در منطقه بود تا جایی که خمینی جنگ را که پدیدهای شوم و خانمانسوز است برای نظامش نعمت و موهبت الهی دانست.
بنابراین این رژیم به جای اینکه پیشرفت و آبادانی کشور و توسعه اقتصادی از جمله توسعه صنعتی را مد نظر قرار بدهد، جنگافروزی را وجهه همت خود قرارداد.
بر اساس این سیاست ضدمردمی و عقبافتاده که لاجرم همه سرمایه مردم ایران به پای جنگ و صدور تروریسم و دخالت در کشورهای منطقه هزینه شده است، چیزی باقی نمیماند که برای مردم ایران و اقتصاد کلان کشور از جمله صنعت هزینه شود. بنابراین با گذشت ۴۰سال از عمر ننگین این حاکمیت بسیاری از کارخانهها و مراکز صنعتی با رکود و تعطیلی مواجه شدند.
توسعه نیافتن صنعت در حالی است که ایران دارای منابع غنی نفت، گاز، مواد اولیه معدنی خصوصاً فلزی نظیر سنگ آهن، مس، سرب روی و کروم است که ۶۰درصد مواد اولیه صنایع را تشکیل میدهد.
با این وجود بسیاری از بنگاهها در صنایع کوچک و متوسط تعطیل و یا نیمهفعال و صنایع بزرگ نیز با نصف ظرفیت خود فعال هستند.
سیاست بهاصطلاح خصوصیسازی و بهقول رسانهها و کارشناسان اقتصادی حکومتی «خصولتی کردن» ضربه اساسی را بر پیکر صنعت ایران زده و خصولتیها، اقتصاد و صنعت کشور را قبضه کردند.
عدم شفافیت در امر خصوصی کردن کارخانهها و مؤسسات تولیدی و واگذاری آنها به ثمن بخس به نهادها و مهرههای حکومتی که صلاحیت چرخاندن و مدیریت آنها را نداشته و ندارند، چرخ بسیاری از کارخانهها و مؤسسات تولیدی را از کار انداخت و نیروهای کار زیادی را بیکار کرد.
در جریان این سیاست خائنانه و ضدمردمی آنچه که مد نظر بود منافع باندها و مهرههای حکومتی و آنچه که مد نظر نبود پیشرفت امر صنعت و بهکار افتادن بیشتر چرخ صنایع و کارخانهها برای تولید بیشتر بود.
نهادی هم که این کارخانهها را بهاصطلاح خصوصیسازی کرد از طریق رانت و رابطه با نهادها و عوامل رژیم، بدون هیچ نظارت جدی مراکز تولیدی را به خصولتیها خصوصاً سپاه پاسداران ضدمردمی واگذار کرد.
به گفته رئیس سازمان خصوصیسازی «۸۰درصد از واگذاریها بهصورت خصولتی انجام شده است و تنها ۱۸درصد از واگذاریها مربوط به بخش خصوصی واقعی است».(روزنامه همدلی ۶تیر ۹۸)
در این زمینه یک اقتصاددان حکومتی به نام محمد طبیبیان در گفتگو با روزنامه حکومتی رسالت میگوید: «در نتیجه واگذاریها به افراد غیرمتخصص بسیاری از کارخانههای بزرگ از بین رفته و اوراق شدند و طرح خصوصیسازی شکست خورد. افرادی با استفاده از ارتباطهای خود بهدنبال رسیدن به کارخانههایی با قیمت مفت بودند».(رسالت ۲۲مرداد ۹۸)
بزرگترین نهاد خصولتی هم که صنایع و تولید کشور را بلعید سپاه پاسداران ضدخلقی است که بسیاری از کارخانههای بهاصطلاح خصوصیسازی شده و درصد بسیار بالایی از تولید سوخت کشور را هم در چنگ خود گرفته است.
پاسدار سعید محمد، سرکرده قرارگاه موسوم به خاتمالانبیای سپاه پاسداران، میگوید: «۳۵درصد تولید بنزین / ۲۰درصد تولید گاز / ۲۲درصد تولید گازوییل / ۳۲درصد خطوط انتقال نفت و گاز / ۵۰درصد سدهای کشور و... در اختیار قرارگاه خاتم سپاه میباشد».
به اعتراف سرکرده سپاه قرارگاه ضدخاتمالانبیای سپاه، این قرارگاه «در حوزههایی مانند پروژههای نفت، گاز، پتروشیمی، حوزههای صنایع و معادن، حوزههای حملونقل مانند آزادراهها، خطوط ریلی بینشهری خطوط ریلی درونشهری مثل متروها، پروژههای سدسازی، خطوط انتقال آب، خطوط انتقال نفت و گاز و اسکله و بندرسازی تقریباً در همه حوزههای فنی و مهندسی قرارگاه امروز فعال هست...».(تلویزیون شبکه خبر ۱۰مهر ۹۷)
قرارگاه ضدخاتمالانبیای سپاه با چنگانداختن روی بسیاری از سرمایههای کشور و با داشتن امکانات انحصاری و اختصاصی، اجازه رشد را به هیچ نهاد یا فرد غیردولتی و غیرخصولتی نمیدهد.
هر جایی که بحث مزایده مناقصههای دولتی پیش میآید این نهاد ضدمردمی است که با داشتن امکانات بالا از یکطرف و از طرف دیگر دستداشتن در قدرت، مانع وارد شدن بخش خصوصی میشود.
ضربه جدی دیگری که سیاست ضدمردمی خصولتی کردن بر صنایع و کارخانههای ایران زده، عدم نوسازی تجهیزات و دستگاههای تولیدی واحدهای صنعتی است.
هرجومرج در زمینه سیاستگذاری در میان سیاستگذاران و فقدان یک راهکار مشخص برای توسعه صنعتی، نه تنها آسیبهای جدی به نوسازی و بازسازی صنایع وارد آورده، بلکه بسیاری از صنایع و کارخانجات موجود را هم همچنان عقبمانده نگاه داشته است.
سردمداران حاکمیت و برخی از اقتصاددانان حکومتی تلاش دارند عقبافتادگی توسعه صنعتی در ایران را مصادره به عوامل مختلف تاریخی کنند، در صورتی که این حاکمیت ضدمردمی است که با سیاستهای عقبمانده و غارتگرانهاش روزگار صنعت را به وضعیت کنونی انداخته است، طوری که ۷سال پیش مهدی غضنفری، وزیر صنعت دولت احمدینژاد، از قول صاحبان صنایع گفت: «صنعت کشور در حال زمین خوردن است».(خبرگزاری ایسنا ۱۶اردیبهشت ۹۱)
قطعا پس از گذشت ۷سال پس از این گفته وزیر پیشین صنعت رژیم وضعیت صنایع بیشازپیش خراب و ناهنجار و زمین خوردهتر از قبل است.