شما وقتی وارد مراکز خرید بزرگی مانند اطلس مال ایرانیان یا مگامال و امثالهم میشوید میتوانید هرچی خواستید بخرید،
بچهها هم میتوانند تا خرید بزرگترها تموم بشود، از بهترین امکانات پارک کودک «مال» استفاده کنند.
بهترین رستورانها، اشرافیترین خوراکیها و حتی سینما و هتلهای ۵ستاره برای اقامت همراه با استخر و سالنهای پیشرفته ورزشی و تفریحی و هزارجور امکانات دیگر که در هیچ جای دیگر شهر حتی خوابش را هم نمیتوانید ببینید، در «مال»ها هست
فقط به یه شرط!
پولدار باشید!
نه در حد آقاها و آقازادههایی مثل حداد عادل و فرزندانش، آنها خریدهایشان را از خارج انجام میدهند.
اینجا عمدتاً مال اعضای بدنه نظام است، پاسدارها، نیمچه آقازادهها و امثال آنها
وگرنه که با «یک میلیون و نهصد حقوقِ پایه کارگری» و دستمزد معلمی و پرستارهای قرارداد موقت و حتی استادهای روزمزد موقت، مطلقاً نمیشود حتی از جلوی این مراکز خرید رد شد!
در اطلس مال یا مگامال یا یاس و غیره آنچه میبینید فقط گوشهیی از اموال بهغارت رفته مردم ایران است که پاسداران و آخوندها از دستمزد به سرقت رفته کارگران و بقیه دستمزدبگیران رویهم جمع کردهاند.
صدها مجموعه تجاری - تفریحی عظیم برای تمامی روزهای سال
این قبیل «مراکز خرید»ی که همه نوع امکانات اقامتی (هتل) و تفریحی و بدنسازی و آرایشی و ... را در کنار نمایندگیهای بزرگترین و معروفترین «برند»های خارجی دارند، در زبان انگلیسی «مال- Mall» نامیده میشوند. (مثلا مگامال= مرکز خرید بسیار بزرگ)
ایران مال!
مگامال!
اطلس مال!
معین مال!
تات مال!
رزمال!
و یا میگویند:
پالادیوم! (PALADIOM)
هایپرمی! (HYPERMI)
و...
«یاس» یا «یاسِ نوین»
یا
«یاسِ نوینِ پارسه» که متعلق به بسیج است!
بهنوشته روزنامه حکومتی شرق ۴تیر ۹۹ این مراکز خرید به حدود ۳۶۰ مرکز تجاری دیگر به اضافه ۴۵ مرکز مشابه در حال احداث و به ۴۰۰ فروشگاه زنجیرهیی که قبلاً وجود داشتهاند، اضافه شدهاند! عددی که باز هم حداقلی است چرا که بهنوشته همان روزنامه، فقط در مناطق یک تا پنج تهران ۲۵۰ مرکز تجاری وجود دارد و بهگفته مسجدجامعی مجوز ساخت ۵۰ مجتمع تجاری دیگر هم در همان منطقه ۲ صادر شده است!
آنهم در جایی که بهعنوان نمونه فقط در یک خیابان (خیابان موسوی در میدان هروی) ۵ «مال» مشغول به کار است! و جالبتر اینکه این «مال»ها در شهرهای دیگر هم شعبه دارند و گاهی اوقات مثل «هایپرمی» اصفهان، از خیلی از «مال»های تهران و مهمترین شهرهای جهان هم بزرگتر هستند!
در فیلمهای تبلیغاتی این مراکز خرید، شما با صحنههایی روبهرو میشوید که این مراکز از جمیعت موج میزنند اما باید دانست گردانندگان این مالها فقط روز افتتاح، مردم عادی را دعوت میکنند تا با درست کردن یک صحنه شلوغ و فیلمبرداری از آن، یک تبلیغ اساسی کرده و یک فیلم تبلیغاتی مناسب برای انتشار تهیه کنند و بعد...
در بقیه روزها نه تنها کارگران بلکه تمامی دستمزدبگیران دیگری که در پرداخت اجارهخانه و تهیه نان و آبشان هم معطل هستند، و جمعیتی در حدود ۹۰درصد جمعیت ایران را تشکیل میدهند، اصلاً راهی به این قبیل اماکن ندارند.
سؤال اصلی: این مراکز خرید عظیم متعلق به کیست؟
این مراکز خرید متعلق به کیست؟
اسناد موجود نشان میدهند:
«اطلس مال» یا «اطلس ایرانیان» متعلق به سپاه پاسداران است
«مگامال» متعلق به نیروی انتظامی است
«یاس نوین» متعلق به بسیج است
و در بقیه این قبیل مراکز هم تمامی این ارگانهای مسلح، یا سهامدار اصلی هستند یا اساساً مالک کلی هستند. فقط تک و توکی از این مراکز که ابعاد کاملاً کوچکتری نسبت به «مال»های بزرگ دارند متعلق به سرمایهدارانی هستند که آنها نیز در تبادل مستمر با سپاه و نهادهای حکومتی اجازه تأسیس چنین مراکزی را یافتهاند.
سازندگان «مال» در ایران آخوندی را بشناسیم
بانی اصلی این مراکز به شکل گسترده کنونی در ایران، سپاه پاسداران است.
سرکرده فعلی قرارگاه ضدخاتمالانبیاء یعنی پاسدار «سعید محمد» متخصص اجرای پروژه لاکچری (یعنی اشرافی) و «مال»ها در ایران است. این پاسدار بهعنوان رئیس هیأتمدیره شرکت «شیوا اطلس» در واقع هسته مرکزی گروه «ایرانیان اطلس» را مدیریت میکند که بخشی از مهمترین وظایفش از این قرار است:
نظارت، مهندسی، خرید، مهندسی سازه و تأسیسات و معماری داخلی.
پاسداری که نامش در هیأتمدیره چندین کمپانی دیگر هم بچشم میخورد مانند:
شرکت عمران «اطلس ایرانیان»
شرکت «ستاره آرمان توس»
شرکت «باغ فردوس ایرانیان»
شرکت «پردیس اطلس پارس» که مجری پروژه اطلس تبریز و چند پروژه دیگر است
و شرکت «سرمایهگذاری ایران اطلس کیش»
شاید لازم باشد کمی توقف کنیم و دوباره سؤال کنیم: در شرایطی که بهقول شهردار قبلی تهران قالیباف، ۳۰درصد تهرانیها شبها سر گرسنه به زمین میگذارند و حتی نان شب ندارند بخورند! خامنهای بهعنوان سرکرده کل نیروهای مسلح، این مراکز را برای کی میسازد؟!
آن هم در مملکتی که تعداد فقیر فقرایش اکثریت جمعیت کشور را تشکیل میدهند!
بهنوشته رسانه حکومتی اعتماد آنلاین: «خط فقر در اردیبهشت ماه ۹۸ هشت میلیون تومان اعلام شد اما متأسفانه امروز نسبت به مدت مشابه سال گذشته خط فقر برای یک خانواده ۴نفره به مرز ۹میلیون تومان نزدیک شده است».
بنا به اعلام رسمی وزارت کار رژیم، دستمزد پایه کارگر ایرانی یک میلیون و ۹۰۰هزار تومان است این مبلغ با دلار ۲۰هزار تومانی میشود ساعتی ۳۹ سنت. آن هم در مملکتی که بیش از نیمی از جمعیتش را کارگران و خانوادههایشان تشکیل میدهند.
دستمزد ماهانه یک پرستار ایرانی با دو ونیم میلیون تومان برای ۳۹۲ساعت کار در ماه میشود ساعتی ۳۱ سنت!
روزنامه فاشیستی وطنامروز در تاریخ ۳تیر ۹۹ نوشت ۸میلیون خانوار در ایران مستاجر هستند.
روزنامه مستقل ۲۱اردیبهشت ۹۹ خبر از ۲۰میلیون بیمسکن، بدمسکن و حاشیهنشین میدهد.
عددی که آمار به روز شده آن ۳۸میلیون نفر است! (محبوب فر. روزنامه حکومتی جهان صنعت شماره ۶۵۱۵۷)
برای درک بهتر آنچه که در دیکتاتوری آخوندها روی میدهد یک لحظه خود را در نقش یک «پشتبامخواب» فرض کنید که روی بام یک ساختمان چندطبقه چادرنشینی میکنید. دیدن بامهایی که چند چادر روی آنها برپا شده اکنون به یکی از صحنههای نسبتاً عادی تهران تبدیل شده است. هر چادری که در عکسهای این قبیل ساختمانها میبینید خونه یه مستاجره که برای هر شبش بین ۵۰ تا ۸۰هزار تومن اجاره میده! یعنی ماهی یک و پونصد تا دو میلیون و ۴۰۰هزار تومن!
پشت بام خوابی ارمغان نظام آخوندی
حتماً که این مستاجرها نمیتوانند کارگر باشند چون دستمزد روزانه کارگر در بهترین حالت روزی ۶۳هزار تومان است! (نرخ رسمی پایه و اعلام شده دولت! در حالیکه بیشتر از ۹۰درصد کارگرهای ما اصلاً استخدام رسمی نیستند یعنی قرارداد موقت هستند و خیلی کمتر از این میگیرند)
به این ترتیب باید نتیجه گرفت که:
این مستاجرهای «چادرنشینِ پشت بوم خواب» باید قاعدتاً دبیر و کارمند میان رتبه باشند و دستمزدی بالای ماهی سه چهار میلیون داشته باشند که بتوانند چنین اجارهای را بپردازند
حالا دوباره برگردیم به یکی از آن «مال»ها
به راستی با آن وضعیت دستمزد و شدت فقری که دیدیم، شاید الآن کمی روشن باشد که چرا «مال»ها آنقدرها هم شلوغ نیستند!
چون این مراکز خرید عمدتاً برای خونواده پاسدارها، آخوندها و سایر افراد وابسته به رژیم ساخته شدند که مشکل اجارهخانه و دستمزد پرداخت نشده کارگری و حقوق ناچیز کارمندی ندارند.
مزدورهایی که حتی برای یکبار هم که شده مردم آنها را در صف مستاجرها، کارگرهای دستمزد معوق یا پرستارها و معلمها و استادهای دو شیفته و سه شیفته معترض و اعتصابی ندیدند.
مراکزی که از زمین آن تا سرمایه و آخرین آجرش مسروقه هستند
اراضی عباسآباد که محل بنای یکی از همین «مال»ها به اسم «اطلس مال»های سپاه پاسداران است یک نمونه قابل بررسی برای درک واقعیت حجم فساد مالی و رانت قدرت آخوندهاست.
سایت حکومتی سلامت نیوز در گزارشی به تاریخ ۱۶اردیبهشت ۹۶ نوشته بود:
«مجموعه ۷۰ هکتاری اراضی عباس آباد با تأکید خامنهای به پروژههای فرهنگی، گردشگری اختصاص داده شد. . . این زمین که اسمش در نقشههای شهرداری با عنوان «تی او دی (TOD) حقانی» آمده، در متن طرح جامع اراضی عباسآباد، مجموعهیی چند عملکردی است، شامل کاربریهای تجاری، اداری، بخش خصوصی، حمل ونقل، پارکینگ و فضای سبز که در تلفیق با ایستگاه مترو بهصورت مجموعهیی واحد عمل خواهد کرد... بعدا اراضی عباسآباد با بانک انصار «تهاتر» شد ... نماینده وزیر دفاع میگوید قرار بوده شهرداری تهران بهازای دوهزار و ٥٠٠میلیارد تومان، مجوز یکسری اراضی را صادر کند و قرارگاه خاتمالانبیا نیز برود از بانکها تأمین اعتبار کند»
و به این ترتیب خامنهای ۷۰هکتار زمینهای عباس آباد و همینطوری مفت و مجانی داد به قرارگاه ضدخاتمالانبیای پاسداران و پول ساخت و سازش را هم گفته است که پاسدارها بروند از بانکها بگیرند!
اما ادامه داستان را دنبال میکنیم، چرا که کمی بعد بین سپاه و شهرداری بر سر تقسیم غنایم آن زمینها اختلاف پیش آمد.
سایت حکومتی سلامت نیوز ادامه میدهد:
«مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران در روز یازدهم اردیبهشت۹۶ با اشاره به اطلس مال عباسآباد گفت: مقرر بوده این ساختمان در دو طبقه با هشت طبقه پارکینگ باشد، در حالیکه اکنون میخواهند آنجا ساختمان ۲۷طبقه ایجاد کنند (که البته) تخلف است. ولی چون پیمانکار بر این موضوع واقف شده که میخواهند از ساخت این ساختمان جلوگیری کنند، بهسرعت در حال ساخت ساختمان است»!
و اینچنین بود که اطلس پلازای عباس آباد را پاسداران با زمین مصادره شده مردم توسط خامنهای و پول بانکها که همان سپردههای مردم باشد ساختند!
هزینه اولیه پروژه اطلس مال بهنوشته رسانهها در سال۹۳ معادل نیمی از یارانه تمامی مردم ایران در یک ماه بود.
زمین از مردم!
پول از مردم!
استثمار کارگرهایی که بنای اطلس مال را میسازند هم روی آن!
اما این آخر قضیه نیست!
آخوندها و پاسدارانشان بعد هم یک ایستگاه مرکزی راهآهن چند استانی و ایستگاه مرکزی متروی شهری را هم کنار همانجا ساختند تا همه چیز چفت و جور و دم دستشان باشد!
«اطلس مال» سپاه با «مگامال» ناجا چه فرقی دارد؟!
به این «مال»ها که نگاه میکنید عموماً دو ویژگی بینظیر دارند:
اولا در مناطق میانی یا بالای شهر ساخته شدند
ثانیا راههای وصولی اصلی مثل اتوبان و مترو و میدانهای دور و برشان خیلی تصادفی؟! به آنها نزدیکند!
راستی آیا این تصادفی است؟
مشابه همین وضعیت را میتوانید در مگامال اکباتان هم ببینید که دور تا دورش را ایستگاه مترو و اتوبان و فرودگاه و ترمینال گرفته است!
همین وضعیت را در بقیه «مال»های سپاه و بسیج و ناجا و دیگر ارگانهای سرکوبگر رژیم هم میتوانید ببینید
آنهم در مملکتی که اکثریت مردمش اکنون در زیر خط فقر زندگی میکنند و اساساً حتی فرصت تماشای این مراکز را ندارند، تا بتوانند از آنها خرید کنند!
کارکرد واقعی «مال»ها برای خامنهای
این البته فقط بخشی از واقعیت پروژههایی مثل اطلس مال و مگامال و یاس نوین و امثالهم است
و نه همه واقعیت!
چون این مراکز با اینهمه هزینه و با تعداد اندکی مشتری در شرایط معمولی، یکشبه ورشکست میشوند.
بخش ناگفته واقعیت در مورد این «مال»های پرهزینه و کممشتری پاسداران، نقش آنها در پولشویی و در توزیع و «آب» کردن اجناس قاچاقی است که پاسداران وارد کشور میکنند، قاچاقی که حداقل ۲۰درصد واردات کشور را تشکیل میدهد و عموم مردم هم این را میدانند!
قاچاق کالا و پول! در ابعاد نجومی!
سالها پیش پاسدار احمدینژاد در تشریح ابعاد این قاچاق گفته بود: «عددهای (این قاچاق) هم یک قرون دوزار نیست... . (هر کسی را وسوسه میکنه) چه رسه به برادرهای قاچاقچی خودمون»!
اعتراف دادستان کل رژیم به ورود هزاران کانتینر و کامیون بدون بازرسی
آخوند منتظری دادستان کل رژیم سال۹۵ گفته بود روزانه ۳۸۵۰کانتینر جنس قاچاق وارد کشور میشود!
این ۳۸۵۰کانتینری که این آخوند جنایتکار گفته روزانه بدون بازرسی کالا وارد کشور میکنند میتواند مقصدشان همین مراکز تجاری سپاه و بسیج و ناجا و ارتش تحتامر آخوندها باشد.
پولشویی و آب کردن جنس قاچاق منبع اصلی درآمد این مالهاست.
مراکزی که در واقع «مال» مردم هستند، مال و اموال به سرقت رفته مردم که در دست پاسداران و آخوندها متمرکز شده و بههرحال روزی باید آزاد بشوند و به صاحب مال یعنی مردم برگردانده شوند، مالهایی که هیچ بعید نیست روزی در جریان قیامها، طعمه شورش ارتش گرسنگان و بیکاران خواهند شد.
مردمی که صدای اعتراض و انقلابشان پیوسته در هر کوچه و خیابانی شنیده میشود که میگویند:
ملت گدایی میکند رهبر خدایی میکند.