از جمله ویژگیهای برجستهٔ قیام آبان افشای بیشازپیش ماهیت ضدمردمی رئیسجمهور شیاد ارتجاع بود.
روحانی که به قدمت عمر نظام سابقهٔ امنیتی دارد، پس از جلوس بر کرسی ریاستجمهوری ارتجاع، همواره تلاشش بر این بوده تا از خودش چهرهای مدره نشان دهد؛ اما خیزش آبان او را واداشت که همهٔ تعارفات را کنار بگذارد و بیشازپیش ماهیت واقعیاش را برملا کند. وی در خلال اظهاراتش به تاریخ ۱۳آذر ۹۸ در «همایش بیمه و توسعه» به تهدید تظاهراتکنندگان بهستوه آمده پرداخت تا همگان بدانند که رئیسجمهور ارتجاع همان بیسروپای امنیتی سابق است که برای حفظ نظام به هر جنایتی دست خواهد زد.
روحانی در این سخنرانی بر سرکوب باز هم بیشتر مردم اصرار ورزید؛ آنهم ۲هفته بعد از شروع قیام آبان که وحوش نظام هر چه از شقاوت و قساوت داشتند، بکار گرفته و بیش از ۱۰۰۰تن از مردم میهن ما را به خاک و خون کشیدهاند! شیاد نظام در حالی فرمان مقابله با معترضانی که بنا بر ادعای او دست به «اغتشاش!» زدهاند، صادر میکند، که حتی ولیفقیه دژخیم هم از فرط وحشت از آتش خشم خلق، به دست و پا افتاده و دم از «رأفت اسلامی!» میزند. او ثابت کرد که وقتی پای منافع نظام در میان باشد، تا کجا میتواند شقی و بیرحم باشد.
اعترافگیری، صنعت شناختهشدهٔ شکنجهگران نظام
رئیسجمهور ولایی که غیظ و درماندگی خود را از «سازمانیافته»گی قیام پنهان نمیکرد، از قضاییه ضدمردمی نظام خواست که قیامکنندگان را تعقیب و دستگیر کنند و از آنها «اعتراف» بگیرند و این «اعترافات» را در رسانههای دولتی پخش کنند:
«آشوبطلبان سازمانیافته، برنامهریزی شده و مسلح بودند که کاملاً بر اساس برنامه طراحی شده از سوی ارتجاع منطقه، صهیونیستها و آمریکاییها اقدام کردند... آنهایی که سازمانیافته به خیابانها آمدند و اعترافاتشان در آینده پخش خواهد شد برنامهریزیشان از پیش از ۲سال قبل بوده است».(ایلنا۱۴آذر ۹۸)
روحانی خوب میداند «اعترافگیری» یک صنعت شناختهشدهٔ شکنجهگران و دژخیمان نظام است؛ و حتی با همان قانون اساسی ارتجاعی رژیم نیز مغایرت دارد؛ با این وجود، علناً به این عمل ضدانسانی اصرار میورزد تا نشان دهد که در برابر مردمی که برای نابودی تمامیت این رژیم اعدام و شکنجه و غارت، قیام کردهاند، چارهای جز سرکوب ندارد و مجبور است کماکان به صنعت کهنهٔ اعترافگیری روی آورد. صنعتی که در میان مردم آنقدر رسواست که حتی نمایندگان مجلس ارتجاع هم ناگزیرند در از وحشت قیام علیه آن موضع بگیرند.
از جمله محمود صادقی، نمایندهٔ مجلس ارتجاع، در واکنش به درخواست وزیر کشور مبنی بر اعترافگیری گفته بود: «صرفنظر از طرح ممنوعیت پخش اعترافات از طریق رسانههای دیداری و شنیداری طبق آئین دادرسی کیفری محدودیت و ممنوعیتی وجود دارد مبنی بر اینکه تا اتهام افراد ثابت نشده است نباید مشخصات متهمان را منتشر کرد».
جهشی عظیم و بازگشتناپذیر
رئیسجمهور ارتجاع، این دژخیم امنیتی بیآبرو، گویا نمیداند که دوران عوض شدهاست و زمانه، زمانهای نیست که بتواند با بربریت و سبعیت و شیوههای امنیتی مردم را به سکوت وادارد. خیزش عظیم آبان اثبات کرد که تودههای عاصی به بهای خون بیش از یکهزار شهید قهرمان قیام راه خود را یافتهاند و مدتهاست که به روحانی و خامنهای و رئیسی و همه دژخیمان بیا بیا گفتهاند. این حقیقت از خروش روزانهٔ آنان در هر کوی برزن شنیدهمیشود. حقیقتی که فرماندار مزدور روحانی در قلعه حسنخان و در برابر دیدگان میلیونها بینندهٔ تلویزیون از زبان یک شورشگر دلاور بدان اعتراف کرد و گفت: «[قیامکننده] لباسشو باز کرد و گفت اگه میتونی بزن»!
به روحانی شیاد باید گفت که زمان تهاجم روحانی و تهدید به بستن و کشتن بهسر آمده و دوران تهاجم مردمی خسته از ظلم و ستم فرارسیده است؛ این روحانی است که باید حساب کشتار مردم را پس بدهد و به گفتهٔ خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت، «شورای امنیت باید خامنهای و روحانی و رئیسی را بهخاطر کشتار بزرگ، جنایتکاران علیه بشریت اعلام کند تا در برابر عدالت قرار بگیرند».
قیام مردم ایران اکنون در مرحلهای قرار دارد که دیگر سرکوب و قهر عریان و گشودن آتش بر روی تظاهراتکنندگان و نیز روشهای کثیف و لورفتهٔ اطلاعاتی برای اعترافگیری نمیتواند آن را متوقف کند. مرحلهای جدید آغاز شده است؛ مرحلهای که بهیمن فداکاری و جسارت شورشگران انقلاب، پیروزی محتوم در تقدیر آن است. مردم ایران در راستای یک استراتژی امتحان پسداده به جلو گام برمیدارند؛ این همان چیزی است که رهبر مقاومت در پیام خود بر آن تأکید کرد. آری، «استراتژی ظفرنمون ارتش آزادی در کانونها و محلهها و شهرهای شورشی محک خورد. مردم و مقاومت ایران با بهای سنگین و خونین به جهشی عظیم و بازگشتناپذیر دست پیدا کردند».