728 x 90

ضدتظاهرات «اقتدار!» یا التماس، افلاس و ریزش؟

ضد «ضدتظاهرات»!
ضد «ضدتظاهرات»!

قیام سهمگین آبان یک‌بار دیگر عمق نفرت خلق را نسبت به حاکمان مرتجع به نمایش گذاشته و به جهانیان ثابت کرد که دیکتاتوری آخوندی از کمترین مشروعیتی در داخل میهن ما برخوردار نیست. این حقیقتی است که قبل از همه خود سردمداران حاکم بدان آگاهند؛ اما رژیم از فرط استیصال باز هم به حربهٔ‌ کهنه و زنگ‌زدهٔ «ضدتظاهرات»‌ متوسل شد تا هم افکار عمومی را فریب دهد و هم با دادن روحیه به نیروهای وارفتهٔ خودی از ریزش آنان جلوگیری کند.

این‌گونه تشبثات، یادآور تلاش مذبوحانه و شکست‌خوردهٔ رژیم شاه در دورهٔ پایانی آن است که با گردآوری جمعیتی از وابستگان سلطنت در تبریز تلاش ‌کرد که در برابر نفرت تمامیت مردم این‌طور وانمود کند که سلطنت هم‌چنان حمایت دارد.

گذشته از افتضاح و شکست این «ضدتظاهرات» که بیشتر علامت درماندگی و بیچارگی رژیم بود تا پیام «اقتدار!» چند نکته قابل‌ توجه نیز وجود داشت که نشان داد رژیم هرگز نتوانست به آنچه می‌خواست دست یابد.

 

تلاش مضحک و شکست‌خورده برای سفیدسازی عظما

مهره‌های دست‌اندرکار این ضدتظاهرات بسیار تلاش کردند که فروریختن هیمنهٔ ولی‌فقیه پوشالی را لاپوشانی کنند. زیرا در کلیهٔ حرکت‌های اعتراضی حملهٔ ‌ تیز تظاهرات‌کنندگان متوجه رأس نظام یعنی خود خامنه‌ای بود و تصاویر او بود که بیش از همه به آتش کشیده‌ می‌شد.

پاسدار سلامی سخنران این ضدتظاهرات به شکل موهنی با بکار بردن کلمات مهوع از رهبر توسری خورده‌اش تمجید کرده و التماس می‌کرد که «مردم» هم آن را باور کنند.

«بدانید ما به شکل سریالی در همه صحنه‌ها با هدایت یک مرد الهی که امتداد امامت ائمه اطهار است یک پیشوای جانباز یک امام فداکار که در لحظه‌های سخت تاریخ اسلام و ایران آبروی خود را با خدا معامله می‌کند...».

به همین سیاق دست‌نشاندگان ولایت در قطعنامه‌ این نمایش طی یک فقره سفیدسازی مسخره سعی کردند چهره تبهکار خامنه‌ای را که در اثر حمایت قاطعانه‌اش از افزایش قیمت بنزین، نزد مردم منفورتر گشته، سفید کنند و نقش وی را کم‌رنگ جلوه بدهند و چنین القا کنند که اگر چه خامنه‌ای از مصوبهٔ سران قوا برای افزایش قیمت بنزین حمایت کرده اما این دولت بوده که در مورد زمان اجرای آن «بی‌تدبیری» کرده است.

در بند اول این قطعنامه به‌شکل دجالگرانه‌ای حمایت خامنه‌ای از مصوبه را ‌دفاع حکیمانه دانسته و آورده:‌ «دفاع حکیمانه مقام معظم رهبری از مصوبه سران قوا در موضوع مدیریت سوخت را... حمایت هوشیارانه از کیان نظام و کلیت قوای سه‌گانه کشور... دانسته...».

قطعنامه‌نویس در ادامه با «شیادی ولایی» تقصیر را به گردن جناح رقیب انداخته و خواهان «بررسی بی‌تدبیری دولت در شیوه و زمان اجرای مصوبه و خواستار و ‌ضرورت ریشه‌یابی و شناسایی عناصر دخیل در این اقدام و پاسخگویی منطقی مسئولان» شده‌ است.

 

اعتراف به فروریختن عمق استراتژیک نظام

در بند چهارم قطعنامه نیز اگر ‌چه برای معیشت مردم اشک تمساح می‌ریزد و از بابت آن مسئولان دولت را شلاق‌کش می‌کند اما بند را آب داده و به فروریختن عمق استراتژیک نظام و هیمنهٔ ولی‌فقیه در عراق و لبنان نیز اعتراف می‌کند:‌

«با اعتراض جدی نسبت به بی‌تدبیری صورت گرفته در نحوه و زمان اجرای افزایش نرخ بنزین آن هم در مقطع حساسی که با فتنه‌انگیزی استکبار و دولتهای مرتجع منطقه، جبهه مقاومت و کشورهای پیرامونی ایران دستخوش التهابات بود و در داخل نیز تورم و گرانی بی‌سابقه ناشی از تحریم‌های ظالمانه و ضعف مدیریت، معیشت مردم را هدف قرار داده است، اهتمام واقع‌بینانه غیرشعاری در کاستن از آثار تورمی و گرانی کالا و خدمات ناشی از مصوبه اخیر و جبران خسارات آسیب‌دیدگان از اغتشاشات اخیر و توجه جدی به نظر ات کارشناسان دلسوز انقلابی را وظیفه مسئولان می‌دانیم».

 

کسادی نمایش بازار

التماس‌ها و کرنش ذلیلانهٔ پاسدار سلامی خطاب به معدود نیروهای «خودی» در این به‌اصطلاح نمایش اقتدار نظام، به‌روشنی افلاس رژیم را در کشاندن آنها به خیابان آشکار کرد. سلامی که خود سرکردهٔ ارگانی است که مانند اختاپوس بر سرمایه‌ها و منابع میهن ما چنگ انداخته و آن را غارت می‌کند، التماس می‌کرد و وعده می‌داد که:‌ «ما سختیها را پشت سر می‌گذاریم، ما از فراز دشمنانمان عبور می‌کنیم. دغدغه هیچ چیزی را نداشته باشید. من و مسئولان نظام باید کمر همت ببندیم برای پیشرفت و امنیت و رفاه و آزادی شما آن‌قدر بدویم تا بمیریم»‌. این اظهارات قبل از هر چیز بیانگر عمق ریزش خودی‌هاست که سلامی را این‌چنین به تضرع واداشته‌ است.

در وصف رسوایی و افتضاح این نمایش مسخره همین بس که حتی گزارشگران حکومتی نیز به‌ناچار به ورشکستگی آن اعتراف کردند و برای بیان تعداد شرکت‌کنندگان از عدد دجالگرانهٔ «میلیونها»‌ کوتاه آمده و عبارت «‌تجمع دهها هزار نفری مردم تهران»‌ را بکار بردند.

 

رعشهٔ سرنگونی

اعتراف اغلب مهره‌های نظام به شرکت گستردهٔ اقشار مختلف اعتراضات توده‌ای آبان و تلاش برای متمایز کردن آنان از به‌اصطلاح اشرار، در واقع بیان بحران مشروعیت نظام در گل ماندهٔ آخوندی است. بدین سبب ترفندهای و نمایشات لورفته دردی از رژیم درمان نخواهد کرد.

شرکت گستردهٔ اقشار مختلف مردم در قیام واقعیتی است که اغلب مهره‌های رژیم هم به ناگزیر بدان اعتراف کرده‌اند. آنها با این اعتراف می‌پذیرند که به‌کلی تعادل رژیم را برهم زده و رعشهٔ سرنگونی را به جانش انداخته‌ است. رژیم دیگر هرگز قادر نیست به موقعیت قبلی خود بازگردد. دجالگری و نمایش‌های رنگ و رو رفته، کساد و مضحک نیز نه تنها دردی از او دوا نمی‌کند؛ بلکه بیش‌از‌پیش افلاس و به آخر خط رسیدگی آن را نمایان می‌سازد.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/1110ed4d-bc1a-451b-bc76-0e7f423666d3"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات