در سال ۱۴۰۱ بهموازات گسترش قیام مردم ایران، شاهد، آلترناتیوسازی از بقایای سلطنت مدفون بودیم. شماری از رسانههای فارسی زبان در یک اقدام هماهنگ و هدایتشده میخواستند رنج و خون چهل و چهارسالهٔ مردم و مقاومت ایران را مصادره کرده و آن را در جیب یک آلترناتیو فیک و وابسته بریزند. بهعبارت دیگر درصدد تکرار تجربهٔ شوم خمینی برای مردم ایران بودند.
این اقدام تا آنجا دامنه پیدا کرد که عکس پرویز ثابتی را نیز در کنار عکس بچهٔ شاه وایرال کردند. شاهپرستان قرار از کفداده با استناد به حرفهای این شکنجهگر رسوا، بیشرمانه سخن از احیای دوبارهٔ ساواک برای مقابله با «مجاهدین و چپیها» به میان آوردند.
آلترناتیو دموکراتیک، تنها مانع آلترناتیوسازیهای فیک
استعمار و ارتجاع مذهبی و سلطنتی برای پیشبرد خط آلترناتیوسازی یک مانع عمده بر سر راه داشتند: آلترناتیو دموکراتیک این رژیم که دارای اعتبار و مشروعیت داخلی و بینالمللی بود. برای از دور خارج کردن این آلترناتیو، بزرگترین سانسور را در بارهٔ آن اعمال کردند؛ چنان که گویی هرگز وجود نداشته است.
البته این سانسور پیشتر نیز وجود داشت اما در قیام ۱۴۰۱ هیستریک و افسارگسیخته شد.
همواره این تصور از سوی دیکتاتوری آخوندی و لابیها و کارچاقکنان آن به جهان حقنه میشد که گویی هیچ جایگزینی برای رژیم وجود ندارد. باید با همین وضعیت سوخت و ساخت. هر گاه معاند قانع نمیشد و به مبارزه طولانی سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت با فاشیسم دینی استناد میکرد، کارآموختگان وزارت و طوطیان سخنچین در پاسخ میگفتند: «مجاهدین از بین رفتهاند»، اگر مخاطب این حرف را به سخره میگرفت، جواب میدادند: «مجاهدین در داخل ایران از محبوبیت برخوردار نیستند».
به این ترتیب اطلاعات آخوندی با یک بازی پیچیده و «چند وجهی»، این گمانه را دامن میزد که گویا مردم ایران سرنوشتی جز این ندارند که بین شیخ و شاه یکی را انتخاب کنند. اگر نمیخواهند به «اکنون» و شرایط حاضر تن بدهند، راهی جز بازگشت به سلطنت و گذشته وجود ندارد. هدف از این الک دولک آن بود تا چشمانداز هر نوع تغییر در ایران را بخشکانند.
علاوه بر آنچه گفته شد، در قیامهای پیش از ۱۴۰۱ نیز وزارت اطلاعات تلاش میکرد، با سراندن لباس شخصیها در بین تظاهر کنندگان، به نفع بازماندگان سلطنت عمل نماید و در بین شعارها پارازیت بیندازد و بعد با بلندگوها و لابیهای خارج کشوری قیامکنندگان را با بچهٔ شاه ساندویچ کند.
کارزار نه شاه نه شیخ
کارزار مقاومت ایران با اتکا به استراتژی کانونهای شورشی و توان لایزال کادرهای انقلابی و ایرانیان آزاده و اشرفنشانان، این سانسور رسوا را در همشکست. با این کارزار پیروزمند، شعار «مرگ بر ستمگر/ چه شاه باشه، چه رهبر» به میان قیامآفرینان رفت و بهعنوان یک شعار ملی در تظاهرات و نیز در فعالیتهای کانونهای شورشی و حتی در تظاهرات خارج از کشور پژواک یافت.
شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران موفق شدند تصمیمگیری تاریکخانههای اشباح ارتجاع و استعمار و بقایای سلطنت را در هم بشکنند و مانع از تکرار تراژیک خمینی دیگری در آینده شوند.
اکنون در سالگرد انقلاب ضدسلطنتی، شاهد چرخشی در بین رسانههای مختلف در انعکاس به اخبار مقاومت هستیم. نمونهٔ بارز آن انعکاس این رسانهها به تظاهرات مقاومت ایران در برلین و تظاهرات و گردهمایی و نمایشگاه در۱۳شهر دیگر جهان هستیم.
انعکاس رسانهها از تظاهرات برلین و دیگر شهرها
خبرگزاریهای سراسری آسوشیتد پرس، رویترز و خبرگزاری فرانسه در گزارشات خود این تظاهرات را انعکاس دادند. علاوه بران خبرگزاریهای محلی و دیگر رسانهها در کشورهایی که شاهد این تظاهرات و گردهماییها و نمایشگاهها بودند، طی گزارشات جداگانه و یا همراه با تصاویر به این فعالیتها انعکاس دادند.
در زیر به بخشهایی از چند انعکاس اشاره میکنیم:
خبرگزاری فرانسه در گزارشی از تظاهرات هواداران مقاومت در برلین همراه با انتشار تصاویری از آن نوشت «معترضان در تظاهرات حامیان شورای ملی مقاومت ایران در برلین، آلمان در ۱۰ فوریه ۲۰۲۴، پرچمهای ایران و آرم مجاهدین حلق ایران را در مقابل دروازه براندنبورگ به اهتزاز در میآورند.
خبرگزاری فرانسه-۲۱ بهمن۱۴۰۲
«حامیان شورای ملی مقاومت ایران روز شنبه در میدان لوکزامبورگ بروکسل تظاهراتی را برای جلب توجه به افزایش اعدامها در ایران برگزار کردند.
تظاهر کنندگان عکسهایی از قربانیان تحت حاکمیت رژیم را به نمایش گذاشتند و خواهان ایرانی آزاد، دموکراتیک، مبتنی بر جدایی دین و غیرهستهیی شدند.
آنها از اتحادیه اروپا و کشورهای اروپایی خواستند تا رژیم ایران را تحت فصل ۷ منشور سازمان ملل قرار دهند، که تهدیدی برای صلح بینالمللی است و حق مردم ایران برای مقاومت و سرنگونی رژیم سرکوبگر آخوندها را بهرسمیت بشناسند» (سایت بروکسل تایمز. ۲۳بهمن۱۴۰۲).
«ایرانیان در تبعید بهمناسبت چهل و پنجمین سالگرد انقلاب ضدسلطنتی در ایران، خواستار یک جمهوری دموکراتیک با جدایی دین و دولت شدند. در تجمع در دروازهٔ براندنبورگ برلین گفته شد که موج بیسابقهٔ اعدامها در ایران باید متوقف شود و بدینمنظور جامعهٔ بینالمللی میبایست فوراً اقدامات مؤثری را در پیش بگیرد؛ رژیم ایران منبع اصلی جنگ در خاورمیانه است و باید با یک سیاست قاطع با آن مقابله شود؛ باید به دیکتاتوری مذهبی در ایران پایان داد (گزارش تصویری روزنامه آلمانی دیولت ۲۲بهمن۱۴۰۲).
«مریم رجوی تأکید کرد که رژیم ایران مسئول جنگافروزی و تروریسم است. در سال۱۳۵۷ دیکتاتوری رژیم شاه سرنگون شد و [اکنون] باید بر رژیم آخوندها نیز غلبه کرد» (یوتیوب دیولت. ۲۲بهمن ۱۴۰۲).
«چهل و پنجمین سالگرد انقلاب ضدسلطنتی ـ تظاهرات علیه دولت ایران در دروازه براندنبورگ
روز شنبه در برلین جمعیت کثیری علیه حکومت ایران تظاهرات کردند. مریم رجوی، پرزیدنت شورای ملی مقاومت ایران، سخنران [اصلی] بود. مردم سخنرانی مریم رجوی را روی صفحه نمایش تماشا کردند.
علت این تظاهرات، چهل و پنجمین سالگرد انقلاب علیه نظام سلطنتی در ایران بود که حکومت آخوندی جایگزین آن شد» (سایت روزنامه ب زد BZ برلین بهنقل از خبرگزاری آلمان. ۲۱بهمن ۱۴۰۲).
«تعداد زیادی از شرکتکنندگان در راهپیمایی علیه حکومت ایران پرچمها را به اهتزاز درآوردند و به سخنرانی مریم رجوی پرزیدنت شورای ملی مقاومت گوش کردند» (زود دویچه سایتونگ. ۲۱بهمن ۱۴۰۲).
«شمار زیادی از مردم روز شنبه در برلین در چهل و پنجمین سالگرد انقلاب علیه نظام سلطنتی در ایران علیه حکومت کنونی در ایران تظاهرات کردند.
سازمان دهندگان تأکید کردند که باید بر رژیم ایران بهعنوان منبع اصلی جنگ و بحران در خاورمیانه تمرکز کرد و سیاست قاطعی را علیه آخوندها اتخاذ کرد» (سایت آنلاینZeitOnline. ۲۱بهمن ۱۴۰۲).
بهمناسبت چهل و پنجمین سالگرد انقلاب ایران، ایرانیان در برلین تظاهرات کردند... مریم رجوی، پرزیدنت شورای ملی مقاومت ایران نیز به صورت تصویری و زنده از پاریس به این تجمع پیوست. وی تأکید کرد که رژیم ایران مسئول جنگافروزی و تروریسم است. در سال ۱۹۷۹ سرنگونی دیکتاتوری شاه بود و قطعاً سرنگونی رژیم آخوندی هم فرا میرسد. ایران بیش از هر زمان دیگری به یک جامعه عادلانه و دموکراتیک نیاز دارد. مجازات اعدام باید لغو شود» (رادیو برلین. ۲۱بهمن ۱۴۰۲).
نقش تعیینکنندهٔ کارزارهای مقاومت
آنچه باعث این چرخش شده است، بیگمان در گرو کارزارهایی است که مقاومت ایران بهصورت موازی و در جبهههای گوناگون پیش برده است. اعتلای عملیات کانونهای شورشی در داخل ایران - بهعنوان مهمترین برآمد آمادگی اجتماعی- یک عامل تعیینکننده است. از دیگر عوامل به کارزار افشاگرانه و دیپلماسی انقلابی مقاومت ایران باید اشاره کرد که ظرف یکسال اروپا، آمریکا، کانادا و استرالیا را درنوردیده و حمایت ۴هزار پارلمانتر از ۴۱کشور جهان را به آلترناتیو دموکراتیک و برنامهٔ ۱۰مادهیی خانم مریم رجوی جلب کرده است. این دستاورد جز با فداکاری، سختکوشی و تکیه بر داراییها و توانمندیهای جبهه خلق امکانپذیر نبوده است و نخواهد بود.
این داراییها و توانمندیها فراتر از معادلات ارتجاعی و استعماری میتواند هر ناممکن را ممکن سازد.