حمله به تأسیسات نفتی عربستان
در حالی که جهان در شوک ناشی از یک عمل تروریستی در آرامکو فرو رفته و در پی یافتن شواهد و آثار جرم بود، بانکدار مرکزی تروریسم در فضای مغشوش و گرد و خاک ناشی از انفجار، باد به غبغب انداخته و رجزخوانی میکرد تا جایی که احمد علمالهدی در جمعهبازار ۲۹شهریور مشهد بیگدار به آب زد و گفت:
«حالا شما ایران را متهم کنید؛ فکر کردید ایران تنها در درون مرز است که متهم میکنید؟
...امروز حشدالشعبی عراق ایران است حزبالله لبنان ایران است انصارالله یمن ایران است جبهه وطنی سوریه ایران است جهاد اسلامی فلسطین ایران است حماس فلسطین ایران است اینها همه شده ایران»
والی عمامهدار خراسان در حالی که حدود و مرزهای جغرافیایی را نفی کرد افزود:
«اصلا فهمیدهاید ایران کجاست؟ هم شمال شما و هم جنوب شما ایران است. امروز در هر نقطهای در منطقه یک مسلمان بیدار وجود دارد.»
این شاخ و شانه کشیدنها از سوی دیگر مهرههای ریز و درشت نظام برای روحیه دادن به هم وجود داشت. یک قلم کیهان شریعتمداری از هول حلیم در دیگ افتاد و با تیتر درشت از قول انصارالله [اسم مستعار خامنهای] نوشت:
«امارات را چنان میزنیم که به چند دهه قبل برگردد!»
در ارتباط با آرامکو نیز از قول خبرگزاری اسپوتنیک گفت: «کمر خمشده آرامکو حالا حالاها صاف نمیشود!»
ابزارهای فشار خامنهای برای مذاکره
دیکتاتوری آخوندی اینطور وانمود میکرد که با این فقره از قدرتنمایی با ماسک لو رفتهٔ «مردم یمن!» میتواند با دست پر از حریف امتیاز بگیرد.
خامنهای در ۸خرداد ۹۸گفته بود:
«مذاکره تاکتیک آمریکا برای تکمیل راهبرد فشار به ایران است... راه مقابله هم این است که طرف مقابلشان، از ابزار فشار خود استفاده کند تا فشار روی خود را کم کند اما اگر چنانچه فریب دعوت به مذاکره را بخورد و بگوید پس احتیاجی به استفاده از اهرمهای فشار من نیست، آنوقت لغزیده و رفته و این بهمعنای باخت قطعی است.»
ولیفقیه ارتجاع تا آنجا پیش رفت که گفت:
«آمریکاییها معمولاً برای رسیدن به اهداف خود یک راهبرد دارند و یک تاکتیک. راهبرد آنها "فشار" با هدف خسته کردن طرف مقابل است و سپس از "مذاکره" بهعنوان مکمل فشار استفاده میکنند تا به خواسته خود برسند... این مذاکره در واقع مذاکره نیست بلکه وسیلهای برای چیدن محصول فشارها است و نشستن پشت میز مذاکره با آمریکاییها یعنی نقد کردن همان مواردی که با فشار زمینه تحقق آن را فراهم کردهاند.»
خامنهای در این سخنرانی همچنین تاکتیک خود را برای امتیازگیری در مذاکرات احتمالی لو داد؛ و در عینحال نشان داد که چطور نظامش تا لغزیدن (سقوط) و باخت قطعی سر مویی فاصله دارد:
«اگر از اهرمها و ابزارهای فشار به درستی استفاده شود، فشار آمریکاییها یا کم و یا متوقف خواهد شد، اما اگر فریب "دعوت به مذاکره" آمریکاییها خورده شود و از اهرمهای فشار استفاده نشود، نتیجه، لغزیدن و باخت قطعی است.»
«مقام معظم!» یک پاراگراف آنطرفتر منظورش را از «اهرم فشار» واضحتر بیان کرد:
«... جمهوری اسلامی ایران در مقابل فشارهای آمریکا، ابزارهای فشار لازم را در اختیار دارد... این ابزارها برخلاف آنچه که آنها تبلیغ میکنند، نظامی نیست البته اگر زمانی لازم باشد، آن ابزارها نیز وجود دارد.»
محاسبات ناکام
در حمله با «خریص» و «بقیق» خامنهای از این «ابزار فشار نظامی» استفاده کرد و خیالش راحت بود که آمریکا اقدام نظامی نخواهد کرد اما مقام معظم ولایت تا اینجایش را فکر نکرده بود و در محاسبات او نمیگنجید که ممکن است پهپادها و موشکهایی که با اسم «انصارالله» به هوا فرستاده باشد به جای منفجر شدن در آرامکو، برگشت خورده و در بانک مرکزی و صندوق توسعهٔ ملی منفجر شوند. انفجاری که راه تبادلات قاچاق و تنفس مصنوعی را خواهد بست.
بیانیهٔ سه کشور اروپایی، یک تغییر فاز
تا قبل از تهاجم تروریستی به عربستان، محور مذاکرات با جلوداری فرانسه روی این میچرخید که آمریکا و رژیم به مذاکره برگردند و بحث از پرداخت یک رقم ۱۵میلیارد دلاری به حاکمیت آخوندی برای برگشت به تعهدات برجام بود. صبحت از این بود که رژیم بتواند به اروپا نفت بفرو شد یا آن را پیشفروش کند. ولیفقیه در حال خفهشدن اقتصادی و عجز در منطقه، سخت نیازمند این پول بود تا بتواند لااقل هزینهٔ نیروهای سرکوبگر و مزدوران برونمرزیاش را تأمین کند.
اما بعد از رجزخوانیها و قدرتنماییهای پوشالی، ورق ناگهان بر علیه رژیم چرخید و تئوری تروریستیاش که «اگر از اهرمها و ابزارهای فشار به درستی استفاده شود، فشار آمریکاییها یا کم و یا متوقف خواهد شد»، نتیجهٔ عکس داد. این نتیجهٔ عکس را میتوان در اجماع سه کشور تعیینکننده اروپایی، انگلستان، فرانسه و آلمان دید. رهبران این سه کشور در نیویورک طی بیانیهیی رژیم را مسئول حمله به تأسیسات نفتی عربستان سعودی اعلام کردند.
پیش از آن بوریس جانسون، نخستوزیر انگلستان در مصاحبه با تلویزیون ان.بی.سی آمریکا گفته بود:
«برجام در هر صورت یک توافق بدی بود حفرهها و نواقص زیادی داشت و با همان برجام بود که ایران این رفتار اخلالگرانه در منطقه را دنبال کرده است. حالا فکر میکنم یک فرصت هست که کشورها به یک طرح جایگزین فکر کنند و توافقی بهتر فکر کنند.»
این موضعگیری باعث برآشفتگی آخوند روحانی شد و میزی را که او چیده بود به هم زد.
امانوئل ماکرون رئیسجمهور فرانسه در حالی که حمله به عربستان سعودی را یک اشتباه محاسبه نامید در سخنرانی خود در مجمع عمومی ملل متحد تصریح کرد رژیم ایران هرگز نباید به بمب اتمی دست پیدا کند.
آنگلا مرکل بعد از دیدارهای جداگانه با دونالد ترامپ و آخوند روحانی گفت:
«تأکید تهران بر لغو تحریمها از سوی آمریکا بهعنوان شرط مذاکره واقعبینانه نیست.»
اعلام مرگ قطعی برجام
به این ترتیب توپ به زمین حاکمیت آخوندی افتاد. قرار بود موشکها و پهپادها بهعنوان «ابزارهای فشار» برای او منافذ تنفسی ایجاد کند. خامنهای برای باجگیری روی آنها حساب کرده بود اما اجماع اروپا و آمریکا تمام محاسبات او را تغییر داد. بیانیهٔ سه کشور اروپایی در واقع اعلام مرگ قطعی برجام قبلی بود و طبیعی است که رژیم دیگر نمیتواند از این کارت سوخته برای باجگیری و فشار استفاده کند.