وقتی که توده‌های مردم به حسابرسی تراز مالی و غیر مالی نهادهای دیکتاتوری می‌نشینند!
اگر وقت کردید لحظاتی به این عکس نگاه کنید، یک عکس معمولی از یکی از صحنه‌های انقلاب ضدسلطنتی سال ۵۷است، حتی اگر شده برای «یک دقیقه» عکس را بزرگ کنید و به چهره آدم‌ها و دقتی که در خواندن آنهمه اسناد دولتی به‌خرج می‌دهند نگاه کنید، مردان، زنان، جوانان و حتی نوجوانان.
احتمالا خیابان انقلاب، زیر پل کالج است.
بارانی از کاغذ و اسناد دولتی یکی از ادارات دیکتاتوری شاه است که توسط مردم از پنجره ساختمان مربوطه به خیابان ریخته شده و اکنون مردم در حال بررسی تراز مالی و جنایی آن نهاد هستند، شاید این تصویری از آن کلانتری زیر پل باشد و کاغذ و مدارک رسمی‌اش که از یک‌سو هم‌چون برگ به شاخه‌های درختان آونگ شده‌اند و از این سو خیابان را فرش کرده‌اند و مردمی که در حال خواندن اسنادی هستند که شاه و پلیس‌اش از آنها مانند تخم چشمشان حفاظت می‌کردند!
و عکاسی که این صحنه را در «ورقی» نهاده به تاریخ سپرد.
راستی آیا شاه هرگز تصورش را هم می‌کرد که روزی اسناد پلیس و ادارات و ساواک و حتی دربارش اینچنین کف خیابان‌ها در معرض داوری خلق قرار گیرد؟!
بی‌شک اگر حتی به اندازه سرسوزنی چنین احتمالی می‌داد، کار دیگری می‌کرد.
آخوندها و خامنه‌ای و پاسداران رذلش چطور؟
آیا «یک درهزار» احتمال می‌دهند که روزی اسناد دزدی‌ها و جنایاتشان اینچنین در معرض دید و داوری خلق قرار گیرد؟!....
از این عکس خارج شویم و به یک خبر از روزنامه‌های حکومتی خامنه‌ای نگاه کنیم که بی‌ربط به این مقدمه نیست
بزرگترین بانک‌های نظام تراز مالی منتشر نمی‌کنند
روز یکشنبه ۲۳تیر۹۸روزنامه حکومتی همدلی در جریان جنگ و جدال باندهای درونی رژیم تحقیق کوتاهی درباره ۵بانک بزرگ دولتی منتشر کرد که نکات جالبی در خود دارد.
همدلی حکومتی نوشت ۵بانک بزرگ دولتی اطلاعات مالی خود را سانسور می‌کنند.
اسامی بانک‌هایی که شفافیت مالی ندارند
این رسانه حکومتی اسامی بانک‌های خلاف‌کار را این‌گونه ردیف کرده است:
بانک ملی، بانک کشاورزی، بانک سپه، بانک صنعت و معدن و بانک صادرات.
مقاله همدلی حاکی از آن است که این بانکها عملاً از شفافیت مالی فراری هستند و بعد هم مورد به مورد توضیح داده که چگونه به این نتیجه‌گیری رسیده است.
این رسانه می‌گوید:
یکم) بانک ملی: « مطابق بررسی‌های نود اقتصادی، بانک ملی ایران به‌عنوان بزرگترین بانک کشور از سال ۹۳صورت مالی خود را منتشر نکرده است».
دوم) بانک سپه: «بانک سپه نیز که به‌عنوان قدیمی‌ترین بانک کشور یاد می‌شود، از ۹ماهه سال ۱۳۹۴هیچ صورت مالی قابل دسترسی منتشر نکرده است».
سوم) بانک کشاورزی: «بانک کشاورزی دیگر بانک مهم دولتی است که در وب‌سایت خود مطالبی پراکنده با عنوان صورت مالی ۹ماهه سال ۹۷منتشر کرده که فاقد اطلاعات ضروری برای قضاوت در مورد وضعیت عملکرد این بانک است».
چهارم و پنجم) بانک صنعت و معدن و بانک توسعه صادرات: «این دو بانک نیز آخرین صورت مالی منتشره شده‌اشان متعلق به سال ۱۳۹۶است»!
صورت مالی یا تراز مالی چیست؟
صورت مالی یا همان صورت سود و زیان یا ترازنامه مالی، صورت گردش وجوه نقد، تحلیل همه‌جانبه دارایی‌ها، بدهی‌ها، حقوق صاحبان سهام، دارایی‌های جاری، چرخه عملیات مالی و خلاصه صورت سود و زیان جامع سالانه هر نهاد مالی یا انتفاعی و... است. با استفاده از صورت مالی سالانه است که هر شرکت یا مؤسسه‌ای برنامه سال مالی گذشته خود را بررسی و نقد کرده و بر اساس تشخیص درستی و نادرستی سیاست‌های سال گذشته برای سال آینده برنامه‌ریزی می‌کند، ضمن این‌که در هر کشوری اساساًً اجازه ادامه کار هر مؤسسه‌ای (مالی یا غیر مالی) مشروط به حسابرسی سالانه تراز مالی آن شرکت و تأیید عملیات مالی آن توسط کارشناس‌های سوگند خورده وزارت دارایی می‌باشد، امری که در این نظام البته بی‌معنی است چرا که وزارت دارایی خود سرسلسله دزدان و منشاء پولشویی است اما جالب آن است که در مورد این ۵بانک (حداقل تا اینجایی که افشا شده) رژیم حتی از ورود وزارت دارایی و انجام یک حسابرسی صوری و باسمه‌ای توسط دیگر دزدان هم جلوگیری کرده است!
اهمیت صورت حساب مالی سالانه
صورت حساب مالی سالانه چه اهمیتی دارند؟ که اکنون در جدال باندهای درون رژیم به یک‌سوژه افشاگری تبدیل شده است؟ آنهم در مورد ۵بانک اصلی و مهم نظام که در حقیقت کارچرخانهای مالی این دیکتاتوری هستند.
اولا صورت حساب مالی یا تراز سالانه هر مؤسسه‌ای اولین مجوز ادامه کار همان مؤسسه برای سال مالی بعدی است و چنان‌چه مؤسسه‌ای (مالی، تجاری، صنعتی و.... انتفاعی و غیرانتفاعی) تراز مالی سالانه خود را منتشر نکند به شکل خودکار از ادامه کار در سال مالی بعدی منع می‌گردد.
و اکنون روشن می‌شود که بزرگترین بانک‌های رژیم اساساً تراز مالی (صورت حساب دخل و خرج سال) خود را سال‌هاست که منتشر نمی‌کنند!
علل منتشر نکردن صورت مالی سالانه؟
منتشر نکردن صورت مالی یا تراز سالانه قبل از هر علتی نشان از وجود موارد خلاف و غیرقانونی در حسابهای مالی آن مؤسسه دارد. در شرایطی که آن مؤسسه یک بانک آنهم در ابعاد کشوری مانند بانک ملی باشد، این خلاف‌کاری ابعاد گسترده‌تر و عمق بیشتری را شامل می‌شود.
طبعا در مورد رژیمی که کارش اساساً پولشویی است، منتشر نکردن تراز مالی سالانه مهم‌ترین بانک‌هایش، روشن‌ترین نشانه بر وجود خلاف‌کاریهای مالی کلان در حساب‌ها و گردش مالی آن رژیم و بانک‌هایش می‌باشد، چرا که در ساده‌ترین بیان صورت مالی نشان‌دهنده مبدأء و مقصد پول‌های وارده و خارج شده آن بانک یا مؤسسه است، امری که رژیم از «اسرار و رمز و راز‌های »آن در نظام فاسد و تروریستی‌اش مانند «تخم چشمش» حفاظت می‌کند!
بی سبب نیست که تاکنون هیچ‌کس (به‌جرأت هیچ‌کس به جز اصحاب بیت و جنایتکاران شریک حلقه قدرت) در این نظام ندانسته و نمی‌داند حقوق دریافتی سرکردگان سپاه چقدر است؟ هم‌چنان‌که کمتر کسی می‌داند حساب و کتاب صندوق ذخیره ارزی رژیم چیست و ورودی‌اش چیست و خروجی‌اش کدام است؟!
علتی که رقبای باندی حدس زده‌اند!
همین رسانه حکومتی همدلی که قضیه سانسور اطلاعات مالی ۵بانک بزرگ نظام را مطرح و افشا کرده، در انتهای مطلب کوتاهش در یک فراز بسیار کوتاه علت منتشر نشدن حساب مالی این ۵بانک را حدس زده یا توضیح داده که البته در همین حد هم مفید فایده است! همدلی حکومتی نوشته است: «قابل ذکر است انتشار منظم صورت مالی بانک‌های دولتی از این منظر مهم است که فقط دو بانک ملی و سپه در بیش از ۱۵۰شرکت سهام‌دار هستند که همین امر شائبه‌های زیادی درباره عملکرد تسهیلات‌دهی، دریافت ارز دولتی و... را به بانک‌های دولتی وارد می‌کند».
گستره فساد سازمان‌یافته و رسمی مالی
این امر البته مختص تنها این ۵بانک نیست و به‌جرأت می‌توان گفت در بسیاری از مؤسسات مالی دیگر متعلق به سپاه و دولت و بیت خامنه‌ای و آستان‌قدس این وضعیت وجود دارد و چون «نیک» بر این نکته نگریسته شود، رد فساد را در آنها نیز می‌توان یافت و دنبال کرد.
بی سبب نیست که آخوندها مانند «جن و بسم‌اله» از هر شکل حسابرسی به هر میزان و توسط هر نهادی حتی نهادهای داخلی (که ممکن است نفوذی باند رقیب باشد) وحشت داشته و تا جایی‌که بتوانند از انجام آن جلوگیری می‌کنند، حتی اگر آن مؤسسه، نهادی مانند بانک ملی باشد که بزرگترین بانک کشور و از مهم‌ترین مؤسسات مالی منطقه باشد.
بی‌شک روزی تمامی این حساب و کتاب‌ها توسط مردم قهرمان ایران (مانند آنچه که در عکس بالای این نوشته دیده می‌شود) در کف خیابان‌ها به داوری خلق گذاشته خواهد شد تا ریشه این جماعت دزد و رذل و جانی در این مملکت از بن زده شود.
