بعد از ماجرای نامشخص بودن مسئولیت راهاندازی گشت ارشاد و بازتاب مفتضح شدن آن در مجلس، رسانههای حکومتی و شبکههای اینترنتی، اکنون نوبت نامشخص بودن مرجع گرانی ناگهانی نان است. از حدود ۲۰تیر تا الآن موضوع گرانی نان به یکی از بحرانها تبدیل شده است ولی هیچ مقام رسمی دولتی و کشوری حاضر نیست مسئولیت آن را برعهده بگیرد.
چطور میشود نان که مبناییترین و اصلیترین جزء سفرهٔ غذایی مردم است، ۳۰ تا ۴۰درصد گران شده باشد و جدول تفاوت قیمتها در رسانههای رسمی کشور منتشرشود ولی اعلام شود که قصد دولت گرانی نان نیست؟ تجربهها اما چه میگویند؟ میگویند در اینجور مواقع معمولاً دست چپاول و دزدی حکومتی پشت ماجراست.
یک عبارت گنگ و معلق و مجهول، گویای پشت پردهٔ ماجرای گرانی نان است. سایت فردا، ۱۷خرداد ۱۴۰۲، مشاور وزیر اقتصاد: «تأکید دولت بر افزایش نرخ نان نیست. تأکید دولت، اعمال الگوهای غیرقیمتی در مقام حمایت از نانوایان است». بهتر است این رطبویابسهای دزدان سر گردنه را که نزد مردم ایران جز تسخری برای تفریح خاطر نیست به خودشان واگذاریم تا ببینیم بر سر گران کردن نان مردم و چاپیدن سفرهشان چه بازیهایی ردیف کردهاند.
گویی هر رسانهٔ حکومتی مأموریت یک بازی را برعهده گرفته است. یکی مینویسد نان فقط در مشهد گران شده است. دیگری مینویسد دستوری عمومی برای همهٔ کشور است. آن یکی مینویسد قرار بود از فروردین گران شود. یکی دیگر مینویسد هنوز دولت قیمت رسمی اعلام نکرده است. دیگری مینویسد قیمت نان سلیقهیی گران شده است و هر استانی بهدلخواه خودش نرخ تعیین میکند! به این نمونهها توجه کنید:
خبرگزاری تسنیم، ۱۸تیر ۱۴۰۲: «نان هیچگونه افزایش قیمتی نداشته است و هرگونه افزایش قیمت و گرانفروشی نان ممنوع است و با متخلفان برخوبد میشود».
خبرگزاری فارس از مشهد، ۳مرداد ۱۴۰۲: «از صبح امروز بهصورت ناگهانی، قیمت نان در خراسان رضوی افزایش یافت».
ایمنا ۴مرداد ۱۴۰۲: «رئیس اتحادیه صنف نانوایان مشهد تأیید و اعلام کرد که در بین انواع نان ۳۰ تا ۴۰درصد افزایش قیمت تصویب شده است».
خبرنگار ایمنا، ۴مرداد ۱۴۰۲، محمدرضا خواجه نایبرئیس انجمن علوم و فنون غلات: «معاونان استاندار در شهرها و استانهای مختلف بنا به سلیقه خود قیمت نان را تغییر دادهاند».
مشاهده میشود که هیچ مرجع رسمی و صنفی بهطور واضح و روشن از طریق رسانههای رسمی به مردم نمیگوید که ماجرای گرانی نان چیست و این تفاوت ناگهانی قیمت چرا از مشهد سر در میآورد؟ مگر دولت، وزیر برای این امورات و سخنگو برای اعلام رسمی به کل کشور ندارد؟
اصل ماجرا ترفندهای غارتگری و چپاولگری حکومتی است که در وحشت از انفجار خشم جامعه، سیاست کجدار و مریز را با انواع خبرهای ضد و نقیض و غیررسمی پیش ببرد.
واقعیت این است که استیصال اقتصادی رژیم از یکطرف و واهمه از انفجار ناگهانی همچون گران کردن بنزین در سال۱۳۹۸، گریبان حاکمیت را توأمان گرفتهاند. مبنای چنین سیاست مستأصلانهیی در ماجرای گشت جنایتکار ارشاد و گران کردن چپاولگرانهٔ نان، کماکان روبهرو بودن حاکمیت با «شرایط عینی» خیزش و قیام در بطن جامعهٔ ایران است. کدام رسانه و مقام حکومتی هست که همواره احساس نکند خشم ضد طبقاتیِ فشردهشده همراه با مطالبهٔ نفی کامل حاکمیت ولایت فقیه، دو فتیلهٔ انفجاری ایرانزمین هستند؟