این روزهای ماه رمضان و شبهای آنکه مقارن با شب های قدر است، با نام و یاد علی(ع) عجین شده است. نام علی(ع) برای همهٔ مسلمانان بهویژه برای مردم ایران قرین عدالت اجتماعی، آزادی، برابری، حمایت از محرومان و ستمدیدگان و دشمنی با ستمگران و مالاندوزان است. کلمات جاودان مولای متقیان همواره انگیزانندهٔ تودههای مردم و الهامبخش انقلابیون و عدالتخواهان بوده است. همو که میگفت: هیچ ثروت انباشتهیی را ندیدم مگر که در کنار آن حق ضایعشدهیی را؛ همو که در اولین سخنرانی خود بلافاصله پس از بهدست گرفتن زمام امور گفت: حقوق بهیغمارفتهٔ مردم را، بیهیچ ملاحظه، از غارتگران پس خواهم گرفت، حتی اگر به کابین و مهر زنان رفته باشد؛ همو که گفت: خدا از انسانهای آگاه تعهد گرفته است که بر سیری ظالم و گرسنگی مظلوم آرام نگیرند».
حکمرانی ۴سالهٔ علی(ع) کلمهبهکلمه اثبات و تجسم سخنان اوست. علی در حاکمیت نیز بهرغم آنکه بر پهناورترین قلمرو زمان خود حکومت داشت، از مواهب زندگی، بهقول خودش به ۲پیراهن و ۲قرص نان اکتفا کرد و میگفت: «دور باد از من که دنبال بهرهوری از امکانات مادی باشم در حالیکه ممکن است در حجاز و یمامه کسی باشد که به قرص نانی دسترسی ندارد و هرگز غذای سیر نخورده است».
خمینی دجال و آخوندهای دینفروش تبار او نیز با دستمایه کردن همین کلمات و با ارزشهای قرآنی، انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران را ربودند. خمینی با وعدهٔ مجانی کردن آب و برق و فراهم کردن مسکن برای همگان، حکومت خود را آغاز کرد و با حرفهایی همچون «یک موی کوخنشینها را با همهٔ کاخنشینها عوض نمیکنم» بر گردهٔ مردم سوار شد. اما اکنون همهٔ دنیا میبینند که او و آخوندهای پلیدش چه جهنمی از فقر و فساد و شکاف طبقاتی و سرکوب و ستم و اعدام و دستوپا بریدن و اختناق بر میهن ما حاکم کردهاند. در کشوری که از ثروت و منابعی ۸برابر میانگین ثروت دنیا برخوردار است، ۷۰ تا ۸۰درصد جمعیت زیر خط فقر روزگار میگذرانند و ۳۰میلیون نفر در فقر مطلق بهسر میبرند و نان خود را از سطلهای زباله میجویند و جز کلیهفروشی، نوزادفروشی، تنفروشی یا خودکشی راهی و مفری نمییابند و دردا و دریغا که این همه بلا و مصیبت تحت نام اسلام بر مردم تحمیل شده است.
خیانت خمینی و آخوندهای پسمانده از او به اسلام و زخم عمیق ناشی از خیانت او بر روح و روان مردم چنان است که اگر مجاهدین نبودند، اسلام نه تنها در ایران بلکه در منطقه و جهان برای یک دورهٔ طولانی بهمحاق میرفت و کلمهٔ اسلام جز تباهی و توحش در اذهان جهانیان تداعی نمیکرد. آقای خلیل مرون، مدیر مسجد بزرگ اوری پاریس، در کنفرانس بینالمللی رمضان(متحد علیه بنیادگرایی و جنگافروزی و برای صلح و برادری) که روز ۱۵فروردین امسال با حضور خانم مریم رجوی بهطور آنلاین برگزار شده بود، گفت اگر مجاهدین نبودند، مردم دنیا، اسلام را با آنچه در ایران میگذرد، میشناختند؛ حاکمان ایران مذهب مرا و اسلام مرا بهانحراف کشاندهاند.
اما خوشبختانه این اتفاق نیفتاد، چرا که مجاهدین در صحنه حضور داشتند و با آموزههای خود و با خونی که طی این ۴۳سال، بیدریغ برای افشای ارتجاع و دجالیت به لباس اسلام در آمده نثار کردند، غبار ارتجاع را از سیمای اسلام زدودند. بنیانگذار کبیر مجاهدین محمد حنیفنژاد سنگبنای عقیدتی سازمان را نفی بهرهکشی اعلام کرد و با بیان اینکه مرز بین حق و باطل، استثمار شده و استثمارگر است و با تأکید بر آزادی و نفی استثمار تفاوت کیفی خود را با همه تفکرات ارتجاعی و طبقاتی تحت نام اسلام بارز نمود.
پس از او مسعود رجوی، از روز اول حکومت خمینی، افشای ماهیت ضداسلامی او را وجهه همت خود قرار داد و مریم رجوی در این سالها نشان داد که ارتجاع و زنستیزی و جنگافروزی که خمینی و بازماندگان او با رنگ و لعاب اسلام عرضه میکنند، هیچ ربطی به اسلام ندارد، بلکه سراپا ضداسلامی و ضدانسانی است.
آری بهرغم همهٔ خاک و خاکستری که ارتجاع خمینی بر چهرهٔ اسلام پاشید، اما مجاهدین و رهبری پاکباز این مقاومت توانستند با ترسیم مرزهای عقیدتی و تاریخی اسلام دمکراتیک و ارائه یک آنتیتز قدرتمند در برابر ارتجاع مذهبی، تفکر قرونوسطایی خمینی تحت نام اسلام را به شکست بکشانند و آینده تابناک ایرانی عاری از ستم و ارتجاع و مبتنی بر جدایی دین از دولت و آزادی و دمکراسی و برابری را در چشمانداز قرار دهند.