عملیات فروغ جاویدان، این بزرگترین عملیات ارتش آزادیبخش ملی ایران، در شرایطی انجام گرفت که فاشیسم دینی، در جنگ ۸ساله با عراق ناگهان اعلام کرد که قطعنامهٔ ۵۹۸ شورای امنیت ملل متحد را میپذیرد. پذیرش این قطعنامه بهمعنای تندادن به آتشبس بود. این آتشبس ناگزیر که بهگفته خود خمینی سرکشیدن جامزهر پس از ۸سال اصرار بر ادامه جنگ بود، با این هدف صورت گرفت که ارتش آزادیبخش را در پشت مرزهای ایران و عراق زمینگیر کرده و آن را زائدهٔ جنگ ۸ساله معرفی نماید.
امروز «مهران»، فردا «تهران»
خمینی پس از تسخیر شهر مهران توسط مجاهدین در عملیاتی به نام «چلچراغ»، تهدید سرنگونی را حس کرده بود. شعار «امروز مهران، فردا تهران» او را متوجه کرد که اگر دیر بجنبد، واحدهای ارتش آزادیبخش با جهشهای برقآسا خود را به تهران خواهند رساند. ارتش آزادیبخش در روند تصاعدی سلسله عملیات خود برای آزادسازی ایران از استبداد دینی، عملیات فروغ جاویدان را در تقدیر داشت اما برای انجام چنین عملیاتی نیاز به زمان مکفی، آموزش نیروها، کسب آمادگی و لجستیک متناسب با آن بود. تندادن ناگهانی و ناگزیر خمینی به آتشبس، روند آمادگی ارتش آزادیبخش برای انجام بزرگترین عملیات را بسیار کوتاه کرد.
بزرگترین حماسهٔ عقیدتی و میهنی
با اعلام «غلطکردم و جامزهر سرکشیدم» از سوی خمینی و پذیرش آن از جانب طرف عراقی، ارتش آزادیبخش تنها یک هفته برای انجام عملیات فروغ جاویدان فرصت داشت. این یک نقطهعطف جدی در تاریخچهٔ انقلاب نوین ایران بود که بر در مجاهدین دقالباب کرده بود. نقاط عطف تاریخی از بیرون یک جنبش فرامیرسند و نیروی انقلابی فقط باید آن را انتخاب کند.
فرماندهی کل ارتش آزادیبخش میتوانست دست روی دست بگذارد تا به این ترتیب ارتش آزادیبخش زمینگیر شده و برای یک مرحله تاریخی جنبش مردم ایران در برابر استبداد دینی به محاق برود یا با تمام قوا به پاسخ آن برخیزد.
مجاهدین مانند مقطع ۳۰خرداد ۶۰ نه از آمادگی عملیاتی یا توان خود، بلکه از ضرورت پاسخ به نقطهٔ عطف چیدند. اینگونه بود که «فروغ جاویدان» بزرگترین حماسهٔ عقیدتی و میهنی تاریخ معاصر ایران رقم زده شد.
فروغ جاویدان و استراتژی سرنگونی
عملیات فروغ جاویدان علاوه بر بیمه کردن مجاهدین و ارتش آزادیبخش در هر تحول مفروض، استراتژی سرنگونی این رژیم را فراتر از راهحلهای ارتجاعی و استعماری قرار داد و حقانیت آن را مهر کرد. این واقعیتی است که هر سال در سالروز این عملیات، سردمداران و رسانههای حکومتی به آن اعتراف میکنند. پاسدار عبدالله گنجی در مورد برانداز بودن مجاهدین و وفاداری بدون اعوجاج آنها به مشی سرنگونی مینویسد:
«[مجاهدین] در یک جمله میگویند: جمهوری اسلامی باید برود. آنان که فعلاً روشهایشان مسلحانه نیست، چرا در درون کشور بر سر براندازبودنشان اجماع وجود دارد؟ چون گفتمان آنان مملو از مفاهیم نفیکننده و براندازانه است. بنابراین وقتی گفتمان آنان را تجزیه کنیم و یا مطالبات آنان را ذیل جمهوری اسلامی باید برود، تجزیه کنیم به چنین مطالباتی میرسیم: ولایت فقیه نباید باشد، دمکراسی باید با انتخابات آزاد و بدون قید حاکم شود، ماهیت دینی حکومت باید پایان یابد، دین از عرصه سیاست عقبنشینی کند، فلسطین ربطی به ایرانیان ندارد، ساختار نظام باید عوض شود، قانون اساسی باید تغییر کند و...» (همشهری ۲۴تیر ۱۴۰۱).
او در ادامه میافزاید: «(مجاهدین) که از راهبرد براندازی خود عدول نکردهاند اما روش براندازی خود را از آمدن به تنگه زبرجد(مرصاد) و ترور در خیابانهای تهران یا خمپارهزنی کور به تلگرام، اینستاگرام، توئیتر و... بردهاند».
فروغ جاویدان و جوانان شورشی
آخوند عربپور، امام جمعه کرمان، در مورد اثرگذاری حماسهٔ فروغ جاویدان بر روی جوانان شورشی ایرانزمین میگوید:
«در بحث عملیات مرصاد جوانهای ما بدانند منافقینی که آن روز بهعنوان مجاهدین خلق بودند... امروز اینها مدعی دفاع از حقوق خلق هستند بهعنوان مدافعان ایران پیام میدهند، اطلاعیه میدهند بیانیه میدهند، گروه دارند، سایت دارند، مواظب این (مجاهدین) باشید... اینها را باید جوانهای ما بدانند جای آدمها عوض نشود»(شبکهٔ کرمان ۱مرداد ۱۴۰۱).
تأکید دشمن بر ادامهٔ مرصاد، ساختن ایستگاه و نمایشگاه مرصاد و نیز نوشتن کتابهای مختلف و تدارک دیدن برنامههای بیان خاطرات و... در راستای هراس از استراتژی سرنگونی و گرایش جوانان به سمت مجاهدین است. اقدامات اینچنینی از قضا جوانان سرنگونیخواه و برانداز را بیشتر از پیش به کسوت کانونهای شورشی درمیآورد.
فروغ جاویدان ادامه دارد
بله بله، مجاهدین با افتخار بهدنبال آن هستند که سر به تن ولیفقیه نباشد و ولایت سفیانی فقیه از اساس نابود شود و به جهنم بازگردد. بهجای آن مردم در یک انتخابات آزاد، سرنوشت خود را تعیین کنند. این روزها کانونهای شورشی در عملیات اختناقشکن خود، پیوسته این گفتهٔ رهبر مقاومت، مسعود رجوی را در شهرهای میهن اسیر با صدای بلند پخش میکنند:
«...امروز ما همچنان افتخار میکنیم که وقتی گفتیم مرگ بر ارتجاع، پاش ایستادیم و تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خون هم خواهیم ایستاد. همچنان که گفتیم سرنگونی، سرنگونی...».
«فروغ جاویدان» عملیاتی است که با هدف سرنگونی استبداد جرار دینی در ۳مرداد ۱۳۶۷ آغاز شد و هنوز ادامه دارد. زیرا مجاهدین ادامه دارند؛ زیرا «سرنگونی»، همچنان استراتژی آنها و کابوس نظام ولایت فقیه است و بیگمان آن را محقق خواهند کرد.
آری «فروغ جاویدان» با ۱۳۰۴شقایق شکفته و نامیرای آن در «دشت حسنآباد» و «تنگهٔ چهارزبر»، فروغی جاویدان و خاموشیناپذیر است.