مردم و روایت دیگری از امیدآفرینی
در کنار سیلاب خرابیافکن و جریان مرگآفرین آن طی بیش از یک ماه گذشته که بهطور خودبخودی و طبیعی باید جریانی یأسانگیز و ناامیدی در میان مردمان بپراکند، شاهدیم که اقشار مردم روایت دیگری از امیدآفرینی و خستگیناپذیری را خلق میکنند.
بهراستی هرگاه که تاریخ ۴۰ساله سلطهگری و ویرانهسازی و جنایات افسارگسیختهٔ آخوندیسم را مرور میکنیم، آنچه که موجب حیرت و البته غیرت و غرور انسانی و ملی و میهنی میگردد، پایداری و امید داشتن و مقاومت کردن و تسلیم نشدن مردم ایران بوده است. بهراستی که حجم تباهسازی و حرث و نسلکشی نظام آخوندی اگر گرد مرگ و یأس و سکوت و سکون بر همهجا پراکنده میکرد، شاید چندان مایهٔ تعجب و پرسش نمیشد. به همین دلیل از قضا باید به آن روی دیگر این واقعیت استناد کرد که با این همه ویرانهگی همهجانبه از جانب حاکمیت ولایت فقیه، مردم ایران چگونه از پس این اژدهای ایرانخوار و انسانستیز برآمدهاند؟ بهترین پاسخ را باید در جریان همین سیل یک ماه اخیر جست. نتیجهگیری روانشناسی و روحی و اخلاقی و فرهنگی این سیل را باید در غیرت و همت و حمیت و همیاری و همبستگی مردم ایران نقد کرد.
مرهم مردم بر زخم روح و روان ایران
کافی است به حجم اعترافات حکومتیان دربارهٔ اجتنابپذیر بودن سیل، دربارهٔ اطلاعرسانی نکردن به موقع حکومت نسبت بهوقوع سیل، دربارهٔ نالایقی و بیکفایتی حاکمان مراجعه کرد تا متوجه شد که مردم ایران که از یک طرف به آنها خیانت شده است، از طرف دیگر چگونه تا توانستند مستقل از حکومت با مهابت ویرانهساز سیل مقابله کردند و مرهم بر زخم جان و روح و روان همدیگر بودند. قدر و شأن این مرهمگذاری و همبستگی و همیاری را آنگاه بیشتر خواهیم فهمید که به خود یادآور شویم در ۴۰سال گذشته چه حجم عظیمی از غدر و شقاوت از جانب حکومتیان علیه مردم ایران صورت گرفته است؛ ولی این مردم ایران بودند و هستند که نشکستند و نگسستند تا اکنون توانستهاند از پس ویرانهسازیهای بیشتر فاجعهٔ ملی سیل برآیند.
مسبب سیل نه طبیعت که حکومت
با وجود نمونههای بسیار از اعترافات دستاندر کاران حکومتی، کافی است به دو نمونه اشاره شود که مسبب سیل، نه طبیعت که حکومت بوده است:
به گزارش خبرگزاری مهر در ۲۵فروردین ۹۸ محمد دهقان نماینده مجلس آخوندها در نامهیی به آخوند روحانی و پاسدار علی لاریجانی نوشت: «بهرغم هشدارها در بهمنماه، تمهید و اقدامی برای جلوگیری از بروز سیل انجام نشده است. حداقل اینکه نسبت به تخلیه سدها اقدام به هنگام انجام نشده است. بروز پدیده ابر بارش و ابر سیل، حداقل از دیماه سال ۱۳۸۷ برای کارشناسان محرز بود و مطابق اخبار واصله، خطر وقوع سیل در اوایل بهمنماه سال ۱۳۹۷ بهصورت کتبی به مقامات ارشد دولتی از جمله وزارت نیرو هشدار داده شده بود. دولت با اعلام ضرورت تخلیه شش شهر و ۴۰۰روستا، دستگاههای اداری را تعطیل کرد و در مواقعی مردم را در مواجهه با سیل تنها گذاشت».
بر همین سیاق، خبرگزاری مجلس نظام آخوندی در گزارش روز یکشنبه ۲۵فروردین از قول فریدون حسنوند رئیس کمیسیون انرژی مجلس، واقعیت پشت پردهٔ سیل را صریح اعلام میکند: «مقصر حادثه سیل اخیر مشخص است. عزمی برای محاکمه و استیضاح میخواهد». این نماینده مجلس در تشریح این عنوان میگوید: «حدود دو ماه پیش از وقوع سیل، به وزارت نیرو در این باره اعلام خطر شد، اما اقدامی صورت نگرفت».
شکست سیل با پویش و تلاش و تکاپوی مردم
اینها تصاویر موجزی از تبهکاریهای نظام آخوندی نسبت به مردم و طبیعت و شهرها و روستاهای ایران هستند. تصاویر و واقعیتهایی که ضمیر و ذهن مردم ایران پر است از نمونههای متعدد و بسا بیش از این.
در مقابل چنین شقاوت و سنگدلی که فقط گرد یأس و خمودی و انفعال و بیسرانجامی و بیهودگی میپراکند، مردم اما مغلوب نشده و با پویش و تلاش و تکاپو و مقاومت که آن را سلاح برتر برای مقابله با سیاست ویرانگری حکومتیان میدانند، مرهم بر زخمها و دردهای مشترکشان میگذارند و جلو هیولای آخوندیسم در جریان سیل هم میایستند.
هر روز انبوهی از کمکهای ملی، شوراهای مردمی و محلی، جمعیتها و انجمنهای خودجوش و مردمی در رسانههای گوناگون و شبکههای مجازی بازتاب مییابند. دیدن و خواندن این نمونهها بلافاصله این تداعی را ایجاد میکند که اگر این همت و حمیت و امیدبخشی و خستگیناپذیری زنان و مردان و جوانان و حتی کودکان نبود، معلوم نبود چهها بر سر مردم و ایران نمیآمد. این مردم بودند که فارغ از حکومتیان، جمعیت و انجمن و شورا تشکیل دادند تا هر چقدر که میتوانند دست یاری به همدیگر رسانند تا سیلبند در مقابل ویرانهگی باشند.
امید و عزم کودک ایران
همانطور که در گزارشات و مقالههای پیشین هم آمده بود، اخیراً جمعی از کودکان ایران اقدام به تهیه کلیپی کوتاه کرده تا نمونهیی از عزم پدران و مادران و خویشاوندان و جمع دوستانشان را به مردم ایران نشان دهند. فیلمی کوتاه که بسیار انگیزاننده است و قدرت نفوذ و اثرگذاری آن را هر بیننده و شنوندهای حس میکند. این جمع کودکان سیلزده با وجود جراحات عاطفی و آثار و آسیب سیل بر دنیای پاک و زیبای کودکانهشان، در یک ابتکار ستودنی از جانب بچههای ایران، کنار چادرهایشان دور هم جمع شده و با صدای بلند از همیاری و کمکرسانیهای مردمی قدردانی کردند و به مردم ایران پیام دادند: «مردم ایران! تشکر تشکر. مردم ایران! تشکر تشکر».
برگی دیگر از این امید و عزم را در فیلم کوتاهی از پسرک لر شاهدیم. پسرکی سیلزده از لرستان با لحنی معصومانه در کنار آثار دلخراش نابودی خانههای مردم، با حالتی متمنی به مردم ایران میگوید: «اینجا که میبینید، خانه بوده. سیلاب زده زیرش همه خونهها را خراب کرده. مثلاً اگر خانهٔ دامادی بوده، خانهاش و ماشینش و همهچیزش را آب برده. حالا دولت بیاد این خانهها را درست کنه. فقط تا الآن مردم کمک کردن. فقط اونایی که خانههاشان سالماند، از اونجا غذا و چیزها را آوردن. دولت حداقل اگر اسباب بازی هم نمیآره، خونهمونو درست کنه».
مردمانی که نشکستند و نگسستند
تاریخ پر است از همت و حمیت مردمی که از نهفت زخم خود میشکفند. همت و حمیتی در مقابله با جنگها، دیکتاتورها، فجایع طبیعی و سلطهگری حاکمان تمامیتخواه مرتجع و فاشیست و توتالیتر. اگر چه تمامی این زخم یکجا در میهن ما جاری بوده و جریان دارند، اما در نهایت این مردم ایران و پیشتازان آزادی بوده و هستند که نشکستند و نگسستند و دست در کمرگاه این ابتلائات انداختهاند تا سرنوشت خویش را به نیکوترین احوال رقم زنند...