دادستانی قضاییه جلادان با صدور اطلاعیهیی برای مردم و کاربران فضای مجازی خط و نشان کشیده و نوشته است:
«انتشار تصاویر و مطالب مخل امنیت روانی در فضای مجازی در امتداد عملیات ایذایی ضدایرانی ارزیابی میشود و مشمول برخورد قانونی بازدارنده است»(تسنیم ۲۳خرداد ۱۴۰۴).
این هشدارهای مذبوحانه بار دیگر ترس ساختاری و نهادینه شدهٔ نظام ولایت فقیه از «مردم ایران» و نیروی تحولآفرین آنان را آشکار میکند.
در واقع آنچه تهدید به حساب میآید، نه «تصاویر» و نه «شایعات» بلکه حقیقت تلخ و عریانشدهای است که در آیینهٔ فضای مجازی، بیپیرایه و بیسانسور به نمایش درمیآید: رژیمی از نفسافتاده، فروشکسته در بحرانها و ناتوان از مهار خشم عمومی.
این هشدارها نه بهدلیل ترس از دشمن خارجی، بلکه بهروشنی ناشی از وحشت از قیامیست که از دل جامعهٔ دردمند ایرانی برمیخیزد. تحلیل دستگاههای امنیتی فاشیسم دینی در سالهای اخیر بارها بر این نکته پافشاری کرده که فضای مجازی بستر اصلی تکوین اعتراضات و سازماندهی نیروهای قیام است. تجربه قیامهای دیماه ۱۳۹۶، آبان ۱۳۹۸ و قیام ۱۴۰۱ برای نظام کافی بوده تا بداند انفجار خشم مردمی، بدون نیاز به سازوکارهای رسمی یا رسانههای دولتی، تنها با چند پیام و ویدیو در شبکههای اجتماعی میتواند سامان یابد و گسترش پیدا کند.
در چنین ساختاری، هر ایرانی به یک رسانهٔ سیار و خودکفا بدل شده است. دیگر نمیتوان با تسلط بر صدا و سیما یا روزنامههای حکومتی، ذهن جامعه را مهار کرد.
رژیمی که پروپاگاندا و دروغ را خمیرمایه تبلیغ خود قرار داده، سرمایهٔ اعتماد عمومی را از کف داده و امروز با یک ساختار ارتباطی خودانگیخته و هوشمند مواجه است. فضای مجازی در ایران، فقط ابزار اطلاعرسانی نیست، بلکه یک میدان نبرد ایدئولوژیک، رسانهیی و سیاسی است که مردم آن را برای گسترش آگاهی و سازماندهی اعتراضات برگزیدهاند.
شکاف میان حاکمیت و مردم چنان عمیق شده که هر نوع کنش ارتباطی مستقل، تهدیدی بالقوه برای بقای رژیم تلقی میشود. آنچه این رژیم را میلرزاند، نه پیامهای توئیتری یا ویدیوهای تلگرامی، بلکه نیروییست که در ورای این پیامها نهفته است: ارادهٔ مردمی به جان آمده برای تغییر بنیادین.
فاشیسم دینی طی سالیان با تمام امکانات سایبری، حسابهای فیک، ارتش ترولها و پمپاژ اخبار جعلی، در نهایت نتوانست موج آگاهیرسانی و همبستگی میان جوانان ایرانی را مهار کند. بهروشنی معلوم است که دشمن اصلی رژیم، دشمنی خارجی نیست، بلکه مردمی هستند که دیگر فریب نمیخورند، خاموش نمیمانند و در بزنگاهها، به جای انفعال، راه سرخ شورشگری را برمیگزینند.
فاشیسم دینی خود بهتر از هر کس میداند که انقلاب دموکراتیک مردم ایران از دل کوچهها و خیابانهای تهران، تبریز، کرمانشاه، اصفهان و زاهدان برمیخیزد. خشم عمومی وقتی منفجر شود نه قطع اینترنت و نه سرکوب خیابانی و نه ارعاب سایبری، قادر به جلوگیری از آن نخواهد بود.