سیلی پشت سیلی دیگر
این روزها استانهای جنوبی ایران با مصیبت تازهیی مواجه شدهاند: هجوم ملخها به ایران و سیلی پشت سیلی دیگر. آیا این هجوم جدید است؟ سابقه امر چیست؟ اقدامات رژیم در برابر این سیل جدید چه بوده و چرا شاهد چنین گسترشی از ملخ هستیم؟
تا این ساعت رسانههای حکومتی گزارش کردهاند که ۶استان ایران درگیر تهاجم ملخها شدهاند. سؤال این است آیا این پدیده ناگهانی بوده یا سوابقی داشته است؟
واقعیت این است که این پدیده سوابق طولانی طی سالهای اخیر داشته و بهدلیل بیعملی حاکمیت، امکان رشد و گسترش پیدا کرده است. در مورد هجوم اخیر ملخها باید یادآور شد که از اواخر دی ۱۳۹۷سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) بعد از اولین هجوم ملخها از سواحل جنوبی ایران در ژانویه گذشته، لزوم اتخاذ تدابیر کنترلی در ایران را مورد تأکید قرار داد و خطر آتی را گوشزد کرده بود.
سایت عصر ایران هم ضمن اعتراف به اینکه در ۶۰سال گذشته چنین فاجعه زیست محیطی نداشتیم، مینویسد: «در سال ۱۳۴۰یکبار ملخها به زمینهای کشاورزی حمله کردند که بالغ بر ۲میلیون و ۵۰۰هزار هکتار زمین آسیب دید».
ویژهگی ملخها و چگونگی گسترش آنها
یک ملخ بالغ میتواند تا ۱۵۰کیلومتر در روز همراه با باد پرواز کند و یک مجموعه کوچک ملخ میتوانند معادل غذای ۳۵هزار انسان را در روز مصرف کنند که تهدیدی مخرب برای محصولات و امنیت غذایی میباشد.
بر اساس گزارشات رسیده لااقل شش استان کشور در معرض هجوم ملخها قرار گرفته و تاکنون باعث آسیب و تخریب هزاران هکتار از اراضی کشاورزی شده است. به گزارش سایت عصر ایران در ۲۸فروردین ۹۸: «رئیس سازمان حفظ نباتات کشور گفت: عملیات مبارزه با ملخ صحرایی در ۳۸هزار هکتار از اراضی ۶استان جنوبی کشور اجرایی شد. وی با بیان اینکه هجوم این تعداد ملخ به زمینهای کشاورزی در ۴۰سال گذشته بیسابقه بوده است، افزود: ۲۰۰هزار هکتار زمین کشاورزی در معرض خطر قرار دارند...این آفات که ملخ صحرایی نام دارد از آفات بسیار خطرناکی است که اگر کنترل نشوند، امنیت غذایی را تهدید میکنند.»
محمدرضا درگاهی رئیس سازمان حفظ نباتات کشور ضمن ابراز ناامیدی از تأمین بودجه برای مقابله با ملخ و اینکه «۱۲۵هزار میلیارد تومان ارزش ریالی محصولاتی است که در خطر قرار دارند»، گفت: «با وجود نامهنگاری و درخواستها از وزیر کشور و سازمان مدیریت بحران، هیچ اعتباری تخصیص نیافته است».
در انتهای گزارش سایت عصر ایران، ضمن اعتراف به اینکه در ۶۰سال گذشته چنین فاجعه زیست محیطی نداشتیم، آمده است: «در سال ۱۳۴۰یکبار ملخها به زمینهای کشاورزی حمله کردند که بالغ بر ۲میلیون و ۵۰۰هزار هکتار زمین آسیب دید».
یادآوری میشود که «سازمان خوار و بار جهانی(فائو») به رژیم آخوندی هشدار داده است؛ این هشدار هم جنبهٔ علمی دارد و هم کاربرد اجرایی. رژیم آخوندی عضو سازمان خوار و بار جهانی است که باید هشدارهای این سازمان را در مورد امنیت غذایی جدی بگیرد.
نادیده گرفتن هشدارهای «فائو»
اواخر دی ۹۷سازمان خوارو بار و کشاورزی ملل متحد نسبت به هجوم ملخ های صحرایی به ایران هشدار داده بود. طبق گزارش اول بهمن سال ۹۷خبرگزاری ایرنا «احتمال حمله ملخ صحرایی از شبه جزیره عربستان، امارات و عمان به ایران از مرکز کنسولگری ملخ که مقرش در رم است، اعلام شد». از طرفی بنا بر یک گزارش ناگوار توسط «فائو»، مدیر این سازمان گفته است «ایران با بدترین حمله ملخها در ۴۰سال گذشته مواجه است».
فائو همچنین گفته است که «بارش باران زمینه را آماده کرده که چند نسل از ملخهای محلی از اکتبر گذشته تکثیر شوند که به افزایش قابل توجه تعداد آنها منجر شد».
معنی دیگر حرف «فائو» این است که هجوم ملخها تنها و تنها یک پدیده خارجی نیست و عامل سیل اخیر نیز در احیا یا تسهیل رشد و تکثیر ملخهای بومی تأثیر داشته است. این نکته را هم سازمان جهانی خوار و بار در همان بهمن ۹۷به حکام خائن ایران یادآوری کرده است.
آمار تقریبی ملخهای وارد شده شامل ۸۰میلیون ملخ در یک مایل مربع میشود و این استعداد را دارند که تا صدها مایل مربع گسترش یابند. هر مجموعه ملخ میتواند مواد غذایی ۳۵هزار نفر را مصرف کند و یک تهدید جدی نسبت به ذخایر مواد غذایی محسوب میشوند.
آژانس سازمان ملل (فائو) همچنین تأکید کرده است که «پس از اولین هجوم ملخها از سواحل جنوبی در ژانویه گذشته، تدابیر کنترلی در ایران را مورد تأکید قرار داده و هجوم اولیه ملخها را در پایان ژانویه به ساحل جنوبی ایران هشدار داده بود».
ردهبندی کشورها از جانب «فائو»
سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد برای ردهبندی تهدید منابع غذایی توسط آفت ملخ، کشورهای جهان را با سه رنگ مشخص کرده است: رنگ زرد (احتیاط)، نارنجی (در معرض تهدید) و قرمز (در خطر).
این سازمان رنگ ایران را در نمودارهای اخیر خود به نارنجی تغییر داده است؛ اما آنچه که اکنون در صفحات جنوبی کشور مشاهده میگردد، روشن میکند که وضعیت واقعی ایران در این زمینه «قرمز» شده است. یعنی تهدید ملخ در ایران در نقطه خطر قرار گرفته است.
لازم به یادآوری است که ملخ یک پدیده صرفاً وارداتی و محیرالعقول نیست. کشاورزان ایرانی ـ بهویژه کشاورزان خوزستانی ـ از دیرباز با این پدیده آشنا بودهاند و هرازگاهی نیز با آن دست و پنجه نرم کردهاند. جدول زیر سابقه وجود ملخ را بهعنوان یک آفت محلی در خوزستان نشان میدهد:
جدول سابقه آلودگی مزارع خوزستان به ملخ در سال ۱۳۷۷
هشدارهای کارشناسان ایرانی و برآوردهای حکومتی
سعید معین مدیرکل مبارزه با آفات عمومی و همگانی سازمان حفظ نباتات رژیم در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری فارس، گفت: «ورود ملخهای صحرایی به کشور از ۸بهمنماه از شبه جزیره عربستان که شامل کشورهای عربستان، قطر و عمان است، آغاز شده و به مناطق جنوبی کشور رسیدهاند...موج جدید ورود این ملخها اردیبهشت ماه خواهد بود که در حجم گسترده و ۵تا ۱۰برابر ملخهای فعلی که الآن وارد شدهاند و در دستههای ۵۰میلیونی وارد کشور خواهند شد.. کانون اصلی این ملخها در شرق آفریقا است». (سایت تابناک جوان، ۲۷فروردین ۹۸)
هجوم ملخها به ایران یک پدیده غیرمترقبه نبود و میشد پیشاپیش با آن مقابله کرد. بنا بر اظهارات مدیر کل مبارزه با آفات عمومی، این کلنی عظیم ملخ، ماهها پیش از جنوب آفریقا حرکت کرده و در یک خط سیر جنوب به شمال، به سمت آسیا جهتگیری کرده بودند. از پیش روشن بود که به ایران نیز خواهند رسید.
بنا بر گزارش سایت فارسی رادیو فرانسه، معاون مبارزه با آفات عمومی سازمان حفظ نباتات کشور به خبرگزاری ایرنا گفته بود: «ورود نخستین دسته پروازی ملخ صحرایی به بندر نخیلو در استان هرمزگان در روز نهم بهمن سال گذشته گزارش شد».
در نمونهیی دیگر رئیس سازمان حفظ نباتات گفت: «تاکنون آسیب جدی به زمینهای کشاورزی وارد نشده؛ ولی مبارزه با این آفت باید گسترش یابد؛ چرا که ١٢۵هزار میلیارد تومان ارزش محصولاتی است که در خطر قرار دارند». این موارد را باید مقدمهای دانست بر گسترش این وضعیت؛ چرا که پیشبینی میشود در ماه اردیبهشت، موج تازهیی از ملخ به ایران برسد.
در اظهار دیگری پاسدار خسرو عمرانی معاون سازمان غارتگر معروف به جهاد کشاورزی استان بوشهر، ضمن اعتراف به اینکه «در حالت خوشبینانه ملخها تا ۴سال آینده مهمان ما هستند»، گفت: این ملخها تمام گیاهان سر راه خود را میخورند و اگر کنترل نشوند روزانه ۲۰۰تا ۴۰۰کیلومتر قدرت پروازی و در صورت عدم مبارزه تا ۳۵۰۰کیلومتر قدرت جابهجایی دارند. یعنی اگر در استان بوشهر با ملخها مبارزه نشود به استان فارس و پس از آن به نقاط دیگر مملکت میروند». (خبرگزاری ایسنا ـ ۲۹فروردین ۹۸)
دربارهٔ آثار هجوم ملخها، روزنامه ایران به تاریخ ۲۹فروردین ۹۸نوشت: «داریوش غفاری معاون نظارت اداره کل استان محیطزیست کرمان گفت: حضور ملخها در ایران باعث از بین رفتن پوشش گیاهی و ایجاد کانونهای جدید گرد و غبار (ریزگردها) خواهد شد».
بودجه لازم و گفتههای کارشناسان حکومتی
به گفته سعید معین مدیر مبارزه با آفات عمومی و همگانی سازمان حفظ نباتات، سازمان متبوع وی درخواست ۱۲میلیارد تومان اعتبار برای مبارزه با ملخهای صحرایی کرده است؛ اما این مبلغ در ستاد بحران آخوندی به ۱۰میلیارد تومان کاهش یافته است....وی افزود: «برای ۲۴هزار هکتار، اعتباری اختصاص داده نشده و عملیات از طریق امکانات سازمان حفظ نباتات و امکانات دیگر استانها انجام شده است...پیشبینی ما برای مبارزه با ملخ حدود ۱۵۰تا ۲۰۰هزار هکتار است که ۲۴هزار هکتار هم جزو آن محسوب میشود؛ بنابراین عمده کار همچنان ناتمام باقی مانده است».
به گفته معین، ملخ صحرایی سه نسل دارد؛ بهنحوی که نسل اول خود را به کشور ما میرساند. نسل دوم و سوم در کشور ما طی میشود و تیرماه به پایان میرسد.
خبرگزاری ایلنا در ۲۸فروردین ۹۸از قول محمدرضا درگاهی رئیس سازمان حفظ نباتات کشور نوشته است: «عملیات مبارزه با ملخ صحرایی در ۴۰هزار هکتار از اراضی شش استان جنوبی کشور اجرایی شده است. هنوز ۲۰۰هزار هکتار زمین کشاورزی در معرض خطر قرار دارند...مبارزه با این آفت باید گسترش یابد چرا که ۱۲۵هزار میلیارد تومان ارزش محصولاتی است که در خطر قرار دارند». طبق این اظهارات تاکنون فقط در یک پنجم اراضی استان جنوب کشور اقدام به مقابله با ملخها شده است.
ندانمکاری یا خیانت؟
پس از سیل و پیامدهای فاجعهبار آن که ناشی از خیانت به محیطزیست ایران بوده است، اکنون یکبار دیگر با توجه به پیشبینیها و هشدارهای داده شده نسبت به هجوم ملخها، یک پرونده خیانتبار دیگر از رژیم در زمینه محیطزیست گشوده میشود.
پیداست که ضرر و زیانی که میشد به طبیعت و مزارع و به مردم ایران وارد نشود، متأسفانه محقق شده است! امری که اجتنابپذیر بود، پیشبینی شده بود و قابل جلوگیری و مهار هم بود؛ ولی هیچکدام انجام نشد.
نسبت بهوقوع و ضایعات آن، تمامی نهادهای مسؤل جهانی و کشوری هشدار داده بودند؛ اما رژیم و نهادهای دزد و غارتگرش هیچ اقدامی برای حفاظت از حیات و محیط زندگی و معیشت ملت انجام ندادند.
امر مهمی که انجام آن در دسترس دولتها است، این است که سازمان خوار و بار و کشاورزی ملل متحد (FAO) برای مقابله با ملخ و حتی پیشگیری از انتشار آن طرح و برنامه و حتی بودجه دارد و میتواند به کشورهایی که در معرض چنین خطری قرار دارند، کمکهای کارشناسی و حتی لجستیکی کند؛ اما از آنجا که آخوندها حتی کارشناسهای محیطزیست ایرانی را که دستاندر کار پژوهشهای محیطزیستی بوده، به اتهام جاسوسی و...بازداشت، شکنجه و حتی سربهنیست کردهاند، مردم ایران اکنون حتی امکان استفاده از مزایای عام المنفعهٔ جهانی را هم ندارند. اکنون کشاورزان زحمتکش ایران باید در تنهایی و در فقر ناشی از حاکمیت فاشیسم آخوندی، ناظر نابودی هستی و حاصل سالیان کار و زحمت خویش باشند.
نمونههای زیر نیز مؤید اجتنابپذیر بودن این پدیدهٔ جدید در حاکمیت ولایت فقیه است. روزنامه شهروند در شماره یکشنبه ۲۵فروردین ۹۸از قول علی خانمحمدی مدیر عامل مجمع خبرگان کشاورزی نوشته است: «مشکل اصلی این است که با ملخها در طول سالهای گذشته مبارزهیی اصولی انجام نشده و در نتیجه تخمگذاری آنها هم افزایش یافته است. باید به موقع سمپاشی میکردند و همچنین با روشهای مخصوص از مهاجرتشان جلوگیری میشد تا امسال گرمای به موقع هوا و بارشها باعث حرکت دستهجمعی آنها نشود».
گواهی دیگری از سایت «خبر گیاهی ایران» به تاریخ ۳۱فروردین ۹۸: «با توجه به درخواست وزیر... جهاد کشاورزی از وزارت کشور و سازمان مدیریت بحران کشور مبنی بر هجوم ملخهای صحرایی به اراضی استانهای جنوبی کشور، درخواست تأمین اعتبار بهمبلغ ١٠٠میلیارد ریال از سوی وزیر محترم کشور و قائممقام رئیس شورای عالی مدیریت بحران کشور به سازمان برنامه و بودجه کشور ارسال گردید. وزارت جهاد کشاورزی و سازمان حفظ نباتات بهطور اخص مسئول پیگیری و تخصیص اعتبار یاد شده تا حصول نتیجه مطلوب بودند که ظاهراً این مهم مغفول مانده است».
چه باید کرد؟
روشن است که خبر هجوم ملخها به ایران یک خبر واقعی از یک تهدید جدی است که زمینه تاریخی داشته است. این واقعه اخیراً نیز توسط نهادهای ذیربط در همین حاکمیت پیشبینی شده و اخبار مصور آن نیز لحظه به لحظه از استانهای جنوبی در حال انتشار است. همانطور که خبر گسترش منطقه جغرافیایی مورد تهاجم قرار گرفته نیز بهطور مستمر روی شبکههای اجتماعی به روز میشود.
قبل از هر چیز باید از سازمانهای جهانی که در این زمینه مسئولیت دارند، استمداد کرد؛ چرا که مبارزه با این آفت، کاری در ردیف همیاری با سیلزدگان نیست که نیروهای مردمیتوان مقابله با آن را داشته باشند.
همزمان باید با فشار وارد آوردن به نهادهای حکومتی، آخوندها را ناگزیر کرد که به کمک کشاورزان و مناطق مورد تهاجم ملخها قرار گرفته، بروند.
همکاری منطقهای
یکی دیگر از مهمترین راهکارهای مقابله با ملخ و سایر آفات مشابه، همکاریهای منطقهیی است. نیازی به یادآوری ندارد که این ملخها هزاران کیلومتر را از جنوب آفریقا تا خاورمیانه در آسیا طی کردهاند و اینک به ایران رسیدهاند.
در یک سیاست همزیستی مسالمتآمیز و همکاریهای منطقهیی به آسانی میشد با این پدیده در میانه راه و در مسیر چند هزار کیلومتری آن مقابله کرد. کاری که البته از سیاست خصمانه آخوندها و نظریه فاشیستی حاکم بر حکومتمداری آنها مطلقاً انتظار نمیرود. کما اینکه مقابله با پدیدهها و بحرانهای دیگری مانند ریزگردها نیز تنها در کادر همکاریهای منطقهیی متصور است.
ما در «قوطی» دربسته و پلمپ شده زندگی نمیکنیم! جهانی است که متعلق به کل بشریت است و حفظ و نگهداری آنهم یک مسئولیت فراملی میباشد. کما اینکه در اوج مصاعب سیل خوزستان که تمامی منطقه را آب فراگرفت، ناگهان در روزهای پایانی فروردین ۹۸با پدیدهٔ ریزگردها روبهرو شدیم!
نابودی هورهای ایران از یکطرف و رها کردن پیمانهای زیستمحیطی با کشورهای همسایه و چسبیدن دو قبضه به استخراج نفت از هورها و تالابها، مسابقهای را به ملل منطقه تحمیل کرده که با اندکی مشق زندگی مسالمتآمیز قابل حل میبود.
راهکار نهایی: شوراهای مردمی و همکاری ملی
چهل سال جنایت همهجانبه در سیاست و اقتصاد و محیطزیست نشان داده است که تا آخوندها بر سرکار هستند، روشن است که مطلقاً نباید خواب چنین همکاریهایی را دید! چرا که شعار آخوندها از روز اول «جنگ! جنگ!» بوده و ظاهراً تنها هنگامی دست از آن برمیدارند که با پسگردنیهای محکم داخلی و بینالمللی ناگزیر از «زانو زدن» شوند! در این فاجعهٔ ملخ هم تنها امید، همین شوراهای مردمی و همکاری ملی هموطنان برای مقابله با آن است.