فرمان خامنهای جنایتکار برای محروم کردن مردم ایران از واکسن کرونا آنقدر ضدانسانی و ددمنشانه است که شاید بتوان آنرا با فتوای پیرکفتار جماران برای قتلعام زندانیان سیاسی مقایسه کرد. هر دو فرمان با یک هدف مشخص صادر شده بودند؛ «حفظ نظام» ! همانگونه که خمینی هر ذرهیی از مقاومت مجاهدین و آزادیخواهان را نابود کننده خیمه و خرگاه ولایت میدانست، اکنون خامنهای نیز بهخوبی دریافته است که مردمی که از زیر تیغ بیماری کرونا رهایی یافته باشند، اولین و بزرگترین تهدید کنندهٔ شیشهٔ عمر نظام هستند. از این رو ضروری بود که خامنهای با پرداخت هزینهای کلان، سراسیمه و شتابان به میان صحنه پریده و مانع خرید واکسن برای مردم ایران شود.
تفاوت اینجاست که فتوای خمینی ملعون در آن روزگار مخفیانه و میان سران جنایتکار نظام دست به دست شد؛ اما اکنون خامنهای «فتوا» ی جنایتکارانهاش را آشکارا در تلویزیون حکومتی به نمایش عمومی گذاشته است!
آن کشتار در خفا و درون زندانها انجام گرفت. در نتیجه اثبات آن جنایت نیاز به اقیانوسی بیکران از رنج و تلاش و افشاگری داشت. امری که پس از سالها در جنبش دادخواهی به بار نشست و اکنون تبدیل به یک مطالبه بینالمللی در سطح گزارشگران بینالمللی شده است.
اما این روزها گلوی هر ایرانی شریف تبدیل به خاستگاه صدای اعتراض به این فرمان ضدبشری شده است. و این موج هولناک نفرت عمومی مردم که مرکز بیتالعنکبوت را هدف گرفتهاند، از چشمان گله کفتاران عمامهدار پوشیده نمانده است.
شیخ بنفش و تلاش برای منحرف کردن اذهان از فتوای خامنهای
روحانی شیاد در جلسهٔ ۲۷دی با ستاد موسوم به مقابله با کرونا، با ردیف کردن چندین دروغ رو به گذشته و وعدهٔ نامشخص رو به آینده، سر و ته سخناناش را هم آورد. وی در تلاش برای «دودوزه بازی» خفتبار، در عین تأیید «منویات» بزرگ عمامهداران ولایت که واکسن تأیید شدهٔ جهانی را ممنوع کرده بود، برای رسیدن واکسن وعدهٔ سر خرمن داد.
روحانی در حالی سخن از «تلاش» برای واکسیناسیون کادر درمانی «نه در ۱۴۰۰، بلکه تا پایان سال» سر میداد که از هیچ منبع و سازنده و کشور مشخصی نام نبرد! وقتی وعدههای مشخص و تاریخدار شیخ بنفش مانند جملهٔ مشهور «آن چنان رونق اقتصادی ایجاد بکنم.» به پراید ۱۰۳میلیون تومانی رسید، روشن است که این وعدهٔ مبهم و کلی به چه سرنوشتی دچار است!
به برخی دیگر از برنامهریزی «دقیق!» رئیسجمهور باسمهای نظام برای تهیهٔ واکسن در سال۱۴۰۰ توجه کنید:
- «... واکسنهایی که از کواکس خریدیم.».
- «... واکسنهای دیگری هم خریدیم».
- «... یک واکسنی هم هست که با کمک کشور دیگر مشترکاً نهایی میکنیم به اسم "پاستور"».
- «... واکسنهای داخلی دیگری هم داریم که برای ۲ موردش، مجوز تست بالینی صادر شده.».
این یاوههای پوشالی دربارهٔ واکسنها مشترک با کشورهای دیگر و یا واکسن داخلی که حتی مقامات بهداشتی و پزشکی درون ایران هم آنرا تأیید نمیکنند، تنها تلاشی عبث برای توجیه کردن فرمان جنایتکارانه خامنهای و «امیددرمانی» دروغین جامعه است. کوششی برای کاستن از اعتراضات مردمی با وعدهٔ واکسن، آن هم در حالی که واکسن واقعی و تأیید شدهٔ جهانی در دسترس و قابل تهیه است.
نظامی که «نمیخواهد» واکسن به مردم بدهد!
واقعیت اینجاست که خامنهای و نظام ولایت ویروس کرونا را اهرمی برای حفظ نظام در برابر خیزش و قیام جامعه یافتهاند. از این رو ویروس کرونا عملاً متحدی برای کش دادن وضعیت «از این ستون به آن ستون» نظام شده است!
طبیعی است که چنین حکومتی، واکسن کرونا را جز برای سران نظاماش نمیخواهد!
طبیعی است که چنین حکومتی، مردم را دشمن خویش شمرده و آنها را هر چه بیشتر درگیر فقر و گرسنگی و بیماری میخواهد!
طبیعی است که چنین حکومتی، بهجای دادن خدمات مناسب پزشکی و معیشتی و اجرای قرنطینهٔ مناسب، به تجویز انواع درمانهای احمقانه برای مردم از جمله روغن بنفشه و... (و نه برای مقامات و مزدوران نظام!) میپردازد!
بدیهی است که این وضعیت نمیتواند تا مدتی طولانی ادامه یابد؛ زیرا هم مطالبات بهحق واکسن در حال افزایش است و هم تحمل جامعه دیگر به سر آمده است و میتواند برآیند این دو راه به انفجار اجتماعی ببرد.