روز ۳۰دی ۹۷ مجلس ارتجاع بر مصوبه قبلی خودش بر سر لایحهٔ CFT پافشاری کرد و از ۲۲موردی که شورای نگهبان ایراد گرفته بود، تنها ۳مورد را اندکی تغییر داد و در ۱۹مورد بقیه بر نظر خود پافشاری کرد و لایحه را برای تعیینتکلیف به مجمع تشخیص مصلحت فرستاد.
مجمع تشخیص نیز بحث بر سر لایحه پالرمو را به نتیجه نرساند و آن را برای بررسی به کمیسیونهای تخصصی فرستاد.
سرگردانی در مورد لوایح FATF
این سرگردانی، در حالی است که ولیفقیه ارتجاع در این مورد، یعنی رد یا قبول لوایح پالرمو و CFT سکوت پیشه کرده و در نتیجه، کشاکشها در رأس حاکمیت بر سر عواقب پذیرفتن این لوایح بیش از پیش تشدید شده است.
باند روحانی سکوت و انفعال باند ولیفقیه را ناشی از «فقدان چارچوبهای نظری و نداشتن راهبرد در حوزه دیپلماسی» میدانند و تحت عنوان استفاده از «ظرفیتهای دیپلماسی» بازگشت به میز مذاکره را توصیه میکنند.
در این رابطه جلال میرزایی، یکی از نمایندگان مجلس ارتجاع از باند روحانی، در جلسه ۳۰دی ۹۷ مجلس گفت: «فقدان چارچوبهای نظری و نداشتن راهبرد در حوزه دیپلماسی نه تنها برنامه توسعه کشور در حوزه استراتژی را با مشکلاتی مواجه میسازد، بلکه مشکلات دیگری نظیر بنبست در حوزه استراتژی را بهوجود خواهد آورد. متأسفانه ما هنوز هنر استفاده از ظرفیتهای بینالمللی برای توسعه کشور را نیاموختهایم و لذا از ابزارها استفاده درست نمیکنیم».
اگر چه باند روحانی دلواپسان را متهم به نداشتن راهبرد میکند، اما واقعیت این است که تمامیت نظام در زمینه تصویب و یا عدمتصویب لوایح چهارگانه FATF، در بنبست است و برای خروج از بحران آن راهبرد ندارد.
این بنبست و نداشتن راهبرد تنها در زمینه لوایح FATF نیست، بلکه در تمامی زمینههای سیاست خارجی همچنین امری وجود دارد.
در باند مقابل علیرضا بیگی، از دلواپسان مجلس ارتجاع، ابتدا ظریف را مورد حمله قرار داد و گفت: «ظریف ثابت کرد برای آنکه به هدف خود دست پیدا کند حاضر است از همه چیز مایه بگذارد. او به منتقدان CFT تهمت پولشویی و قاچاق سازمانیافته زد».
وی سپس با حمله به باند روحانی افزود: «این جریان امتحان عجیبی را پشت سر گذاشت. خصوصاً با شرایطی که برای برجام پیش آمد. سازشکاران آبروی سیاسی خودشان را در گرو اراده و خواست آمریکا قرار دادند و تعهداتی را که آمریکا باید به ایران میداد، از قول خودشان به مردم ایران دادند».(خبرگزاری مجلس ۳۰دی ۹۷)
راهکار باند روحانی در موارد لوایح FATF
اما باند روحانی پذیرفتن لوایح را تنها راه برونرفت نظام از تنگنای تحریمهای جهانی میداند، در این رابطه عباس آخوندی، وزیر پیشین دولت روحانی، گفت: «فرار از FATF یعنی رفتن به کوچه بنبست».
آخوندی رودرروی حملات دلواپسان به باند روحانی بهخاطر برجام و رفع نشدن تحریمها مدعی شد: «اهمیت برجام نیز در همین ماهیت امنیتی آن نهفته است که هنوز هم از آثار وجودی آن سود میبریم. آنچه میتوانست از برجام یک فرصت اقتصادی برای ایران ایجاد کند الحاق به FATF بود نه خود برجام».
وی با حمله به رسانههای باند خامنهای گفت: «رسانه اینگونه مینمایاند که درخواست الحاق به و سایر خواستههای مرتبط، زیادهخواهی غربیهاست. آشکارا این قلب واقعیت و یک مغلطه بزرگ است که شوربختانه به آن با شدت هر چه تمامتر دمیده میشود».
آخوندی مخالفت با لوایح چهارگانه FATF را «موانع خودساخته بر سر راه برجام» خواند و باند خامنهای را مسؤل یپامدهای این ایجاد مانع دانست.(سایت خبرآنلاین ۳۰دی ۹۷)
تمامیت نظام در بنبست
اگر چه باند روحانی دلواپسان را متهم به نداشتن راهبرد میکند، اما واقعیت این است که تمامیت نظام در زمینه تصویب و یا عدمتصویب لوایح چهارگانه FATF، در بنبست است و برای خروج از بحران آن راهبرد ندارد.
این بنبست و نداشتن راهبرد تنها در زمینه لوایح FATF نیست، بلکه در تمامی زمینههای سیاست خارجی همچنین امری وجود دارد.
در رابطه با لوایح FATF، تصویب و یا عدمتصویب این لوایح حکومت آخوندی هر سیاستی را اتخاذ کند به زیان آن است و اگر در این رابطه راهکاری بود که آن را از بنبست خارج کند، تاکنون آن را انجام میداد.
بنبست و نداشتن راهبرد تنها در مورد این لوایح نیست بلکه رژیم آخوندی در تمامی زمینههای سیاست خارجی با این مشکل مواجه است.
هرجومرج حاکم بر نظام
بهدلیل بلبشو، تضاد منافع و هرج و مرج حاکم بر رژیم، در همه زمینههای سیاست خارجی یک روش مشخص شده و یک آیین جامع و به عبارتی یک دکترین سیاست خارجی منسجم و یکدستی وجود ندارد.
یکی از موارد نداشتن راهبرد مشخص این است که با تغییر هر دولت تمامی برنامه دولت قبلی عوض میشود و در زمینههای مختلف خطومشیای اتخاذ میشود که در بسیاری مواقع ۱۸۰درجه با خطمشی دولت قبلی متفاوت است.
لذا بر سر هر موضوعی از روابط خارجی، همواره جدال و کشمکش وجود دارد و به ندرت نظریه یکسان و مشخصی بین سردمداران، مهرهها و کارگزاران رژیم وجود دارد.
این موضوع بیانگر این واقعیت است که برنامهها و خطومشیهای تعیینشده هیچ مبنای کارشناسی درست نداشته و بر اساس سیاست روزمرگی تنظیم میشوند.
منافع باندی تعیینکننده راهبرد هر باند
بر اساس نداشتن راهبرد مشخص و منسجم هر یک از سردمداران و باندهای حکومتی بر اساس منافع خود و مصلحتاندیشی خاص خود، برای حل مشکلات و معضلات سیاست خارجی راهکار خاص خود را ارایه میدهند که در بسیاری از مواقع راهکارها با هم در تضاد است.
از جمله این موارد سیاست مربوط به تصویب لوایح FATF است که هر باند نظری متضاد با باند مقابل دارد.
باند روحانی تصویب این لوایح را گرهگشا و راه برونرفت حاکمیت از تنگنای تحریمهای جهانی میداند، در صورتیکه باند خامنهای تصویب این لوایح را مغایر با سیاستهای مداخلهجویانه نظام، مغایر حمایت از تروریستهای آن در منطقه و مانع پولشویی نهادهایی نظیر سپاه پاسداران ضدخلقی در داخل و خارج کشور میداند.