خامنهای سال ۹۷ را با شعار حمایت از کالای ایرانی نامگذاری کرد.
واردات کالا که رقم قابلتوجهی از آن (بهگفته خامنهای ۲۵میلیارد دلار در سال) به صورت قاچاق وارد کشور میشود، بهعنوان یک مانع اصلی تولید و مصرف کالای ایرانی عمل میکند.
امیر خجسته، نماینده مجلس آخوندی، روز ۲۶فروردین ۹۷ گفت: «از هفتههای پایانی سال گذشته تا به امروز ۶۴۸۱خودرو از طریق ثبت سفارش غیرقانونی از گمرک ترخیص شدهاند» و افزود: «مستندات قانونی این ثبت سفارشها و ترخیص غیرقانونی وجود دارد و هر مرجعی که ادعای کذب بودن آن را میکند ما آمادهایم مدارک را ارائه دهیم». از سوی دیگر عزیزالله ملکی، فرماندهٔ انتظامی هرمزگان، از انهدام باند قاچاق سازمانیافته خودرو و کشف ۴۲۴دستگاه خودرو خارجی قاچاق خبر داد و گفت: «اعضای این باند با همکاری نمایندگی ۵شرکت مشهور، با استفاده از اسناد جعلی اقدام به واردات خودرو از مبادی رسمی میکردند». وی افزود: «فعالیت جعل واردات غیرقانونی و فریب متقاضیان خودرو توسط این باند از سال ۹۲ آغاز شده است».
اعترافهای مکرر به ابعاد قاچاق کالا
اعتراف امیر خجسته در مورد ورود ۶۴۸۱خودرو قاچاق به کشور نه اولین و نه آخرین اعتراف ایادی حکومت آخوندی به ابعاد قاچاق کالا است. در شهریورماه گذشته رسانههای خبری از رقم سرسامآور ۱۳۰هزار خودرو قاچاق به کشور خبر داده بودند. همین فرد در آذرماه گذشته خبر از ورود ۱۰هزار کامیونت قاچاق از طریق گمرک دلوار خبر داده بود.
وی در گفتگو با شبکه خبر رژیم در ۲۸آذر ۹۶، ستاد موسوم به مبارزه با قاچاق کالا را ”ستاد هماهنگی با قاچاق کالا“ مینامد و میگوید: «این چه روالی است که ما در کشور داریم، میبینیم قاچاق کالا دارد میآید ما میرویم ستاد تشکیل دادیم، این قاچاق دارد وارد کشور میشود، همه جنسهای چینی و بیکیفیت، این چه ستاد قاچاق کالاست که برنامه مفصل و منظم ندارد که جلوگیری کند. این کار امروز ستاد قاچاق کالا این خروجی کارش است. در رابطه با مبادی رسمی ما قاچاق کالا داریم».
در آذرماه گذشته محمدجعفر منتظری، دادستان کل رژیم، در جنگ و جدال باندهای حکومتی مقاماتی از رژیم و وابستگانشان را دستاندرکار قاچاق کالا خواند و در این رابطه گفت: «وقتی ما میبینیم برخی از مقامات و کسانی که باید دلسوزانه در عرصه مبارزه با قاچاق فعال باشند خودشان یا بهنحوی سهم دارند یا فرزندانشان یا کسانی که به آنها وابسته هستند، آن وقت چطور انتظار داریم مبارزه به نتیجه برسد.»
۲سال پیش علیرضا گلستانی، معاون ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا در دولت آخوند روحانی، به سازمانیافتهگی و رسمی بودن موضوع قاچاق کالا اعتراف کرده و گفته بود: «برخی گمان میکنند قاچاق کالا از اموری است که بهصورت پنهانی و در خفا و نهان اجرایی میشود، اما به واقع این پدیده نامیمون از مجاری و مبادی رسمی کشور تحقق مییابد».
این کارگزار رژیم افزود: «محصولاتی که اکنون وارد کشور میشود بهصورت سازمانیافته بوده و بعید نیست که برخی افراد مسئول در این زمینه دخیل باشند».
نقش ارگانهای حکومتی در قاچاق کالا
واقعیت این است که آنچه در رژیم بهعنوان مبارزه با قاچاق مطرح میشود، بخشی اساسا جنبه تبلیغاتی دارد و بخشی دیگر هم ناشی از جنگ باندهای مافیایی درون رژیم است.
برای مثال در تلویزیون رژیم با آب و تاب گزارشی از بازار کهنهفروشهای میدان گمرک و خیابان مولوی تهران در مورد قاچاق کالا ارائه شد که سرکرده نیروی انتظامی در مورد نفراتی که در این گزارش آنها را عوامل قاچاق معرفی میکرد، گفت که اینها کارتنخواب هستند و برای امرار معاش این خردهریزها را میفروشند. در حالیکه دستاندرکاران قاچاق ۶۴۸۱خودرو که وارد کشور شده بهراحتی میتوانند هزاران خودرو با جعل سند و با ثبت بهاصطلاح تشریفات گمرکی واردکشورکنند! از اسکلههای اختصاصی، از فرودگاههای اختصاصی!و...
و الا بدون این امکانات و حمایت گسترده در مراجع حکومتی، چگونه میتوان سالانه بین ۲۵ تا ۴۰میلیارد دلار قاچاق کالا داشت؟
چند سال پیش در جریان جنگ و دعوای باندها گفته شد وزارت اطلاعات کاروانهایی مرکب از دهها خودروی شاسیبلند، لاستیکپهن مجهز به بیسیمهایی که نصف کره زمین را پوشش میدادند، ترانزیت مواد مخدر از جنوبشرقی تا شمالغربی کشور و تا خاک ترکیه و از آنجا به سراسر اروپا را اداره میکرد.
رژیم آخوندی همانطور که برای سرپوش گذاشتن بر نقش خود در وارد کردن مواد مخدر، دستهدسته معتادان و خردهفروشهای مواد مخدر را اعدام میکند، به همان ترتیب هم کولبران محروم و کارتنخوابهای میدان مولوی و گمرک را دستاندرکاران قاچاق کالا معرفی مینماید و آنها را برای سرپوش گذاشتن بر نقش خودش در قاچاق کلان کالا قربانی میکند و کمتر روزی است که ما خبر قتل مظلومانه کولبران محروم را به دست عوامل و نیروی انتظامی نشنویم.
این در حالی است که به گفته ایادی رژیم از ۸۰درصد کالاهای قاچاق از مبادی رسمی وارد کشور میشود.
آخوند روحانی در سال ۱۳۹۴ در جنگ و جدال باندی به نقش سپاه در قاچاق کالا اشاره کرد و گفت: «یک دستگاه فاسدی که میتواند کالای قاچاق وارد کند، نمیگذارد کشور رشد کند». رسانههای خبری همان موقع این اعتراف روحانی را اشارهیی به سپاه توصیف کردند. همچنان که رئیسجمهور قبلی رژیم، احمدینژاد نیز از سپاه بهعنوان «برادران قاچاقچی خودمان» اسم آورد بود.
بنبست مبارزه با قاچاق کالا در رژیم آخوندی
اما نکته مهم این است که پس از قیام دیماه و خیزش ارتش بیکاران که موجودیت رژیم را به خطر انداخت، موضوع اقتصاد، تولید و اشتغال بهعنوان یک مسأله جدی در برابر رژیم قرار دارد که باید به آن پاسخ مادی و واقعی بدهد.
جار و جنجال و شعار حمایت از کالای ایرانی که خامنهای از اول سال به راه انداخته، همهاش در جستجوی راهحل برای برونرفت از همین بنبستهای اقتصادی – اجتماعی است که البته برون رفتی ندارند.
اقتصاد رژیم یک اقتصاد رانتی و وارداتمحور است. با توجه به سود بیدردسر و سرشاری که واردات کالا نسبت به کار تولیدی دارد، سرمایهداران حکومتی تمام سرمایه و نفوذ و رانت خود را به جای بکارانداختن در تولید، در واردات به جریان انداختهاند. از آنجا که این باندهای غارتگر به همان سود واردات هم قانع نیستند، به تدریج به سمت قاچاق رفته تا از پرداخت تعرفه و عوارض گمرکی هم شانه خالی کنند، اگر دیده میشود گاهی مواردی از این قاچاق لو میرود، این ناشی از تضاد باندهای مافیایی حاکم است که البته نسبت به آنچه لو نمیرود بسیار ناچیز است. مسأله این است که قاچاق، چه قاچاق مواد مخدر و چه قاچاق کالا و عواید و منافع عظیم حاصل از آن وارد ساز و کار این رژیم غارتگر شده، یعنی بدون آن هیچ کاری از پیش نمیرود.
در جریان رقابتهای انتخاباتی یک بار رحمانی فضلی وزیر کشور روحانی از پولهای کثیف صحبت کرد که توسط صاحبان آنها که در قاچاق مواد مخدر دست دارند، به کاندیداهای مجلس پرداخت میشود و خرج تبلیغات آنها میشود که وقتی آنها وارد مجلس میشوند، هوایشان را داشته باشند، یعنی قوانینی تصویب کنند که تضاد و تصادمی با آنها و منافع میلیاردیشان نداشته باشد.
این تازه سهم مجلس است، لابد به همین اندازه و بیش از آن، این پولهای کثیف در قوه قضاییه و در قوه مجریه و دستگاههای عریض و طویل دولتی در جریان است و مثل خون در پیکر این رژیم در گردش است بنابراین قطع این شریان با موجودیت رژیم بازی میکند.
۳-۲سال پیش سرکرده سابق نیروی انتظامی در تلویزیون رژیم در رابطه با دعوایی که بر سر یک موضوع مالی درگرفته بود گفت که وقتی من فلان مصاحبه را کردم، فرد مشخصی به من تلفن زد و گفت اگر بخواهی پا توی کفش ما بکنی میفرستم جایی که عرب نی بیاندازد!
آن کسی که میتواند با سرکرده وقت نیروی انتظامی اینطور حرف بزند، کیست و چه مقام و قدرتی دارد؟ کما اینکه احمدی مقدم کمی پس از آن برکنار و از صحنه حذف شد.
واقعیت اینکه در این رژیم نه تنها هیچ مسأله و مشکل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... مطلقاً قابلحل نیست، بلکه مداوم هم بدتر و وخیمتر میشود، این را تجربه ۴دهه حاکمیت این رژیم به ما میگوید.
از آنجا که مشکلات عمدتاً و اساساً زاییده و محصول همین رژیم است. بنابراین چگونه ممکن است توسط همین رژیم حل شود؟!
در پیگیری و ریشهیابی هر کدام از این مسائل و مشکلات، از جمله مسأله قاچاق کالا، به رأس هرم قدرت خامنهای ولیفقیه نظام میرسیم. خامنهای البته نسبت به قیام و قیام گرسنگان و ارتش بیکاران بهشدت احساس خطر میکند و وحشت دارد و شاید آرزو هم بکند که کاش میشد تولید را سر و سامان داد، کاش میشد قاچاق را کاهش داد و... اما اگر بخواهد قدمی در این راه بردارد، اول باید بیت خودش را جمع کند، اول باید از سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات خلعید کند، اما در حالی که حکومتش متکی به اینهاست چطور چنین اقدامی امکانپذیر است.
بنابراین راهحل همه مسائل و مشکلات ایران، نفی دیکتاتوری و نفی استبداد دینی است که بهقول پدر طالقانی خطرناکترین نوع استبداد است.