در دنیای سیاست و ایدئولوژیها و مناسبات اجتماعیِ منتج از آنها، شناخت ماهیتها و تمیز دادن آنها از شکلها و شعارها و صور رنگارنگشان، هنر حقیقی برای نقد و روشنگری به جانب تکامل اجتماعی و فرهنگسازی است.
یکی از مادیترین و دم دستترین پهنههای این شناخت، درک مسائل روزمرهٔ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در بین حاکمیتها و طبقات حاکم با مردمان همان جامعه است. چنین پهنهیی بهطور خاص در ایرانزمین، طی بیش از چهار دهه و بهطور اخص در یک دههٔ گذشته وجود داشته است و ادامه دارد: شناخت ماهیت و نمود نظام ملایان با محوریت سلطهٔ مطلق ولیفقیه و صور پروپاگاند آن.
در این چهار دهه، نخستین بار بحثی با عنوان «نمود و ماهیت» را نشریه مجاهد در آستانهٔ رفراندوم قانون اساسی رژیم آخوندی در آذر ۱۳۵۸مطرح کرد و به تشریح آن پرداخت. مضمون آن سرمقاله این بود که شعارهای ضدامپریالیستیِ ارتجاع حاکم و دنبالههایش مثل حزب توده، برآمده از ماهیت ضدتاریخیِ مرتجعین دینفروش نیست و فقط نمود صوری یک عوامفریبی برای مقابله با نیروهای مترقی و آزادیخواه و گریز از مطالبهٔ «آزادی» برآمده از قیام ۱۳۵۷ عنوان میشود.
در آن مقاله تأکید شده بود که از یک «ماهیت» ضد آزادی و اختیار و انتخاب، هرگز «نمود» ضداستثماری، ضدطبقاتی، ضدسرمایهداری و آزادیخواه درنمیآید؛ پس هر چه ادعا میشود، عوامفریبی است. آن موقع نشریه مجاهد از اصطلاح دقیق «دجالیت» در وصف مردمفریبیهای ارتجاع خمینی و آخوندی استفاده نمیکرد و اینان را با عبارات «عوامفریب»، «دینفروش» و «مردمگرایی مبتذل»، افشا میکرد و روشنگری مینمود.
حالا دو دهه است که بیش از ۹۰درصد جامعهٔ ایران با اشراف به «ماهیت» و «نمود» تمامیت نظام آخوندی، ترفندها و تاکتیکهای دستگاه تبلیغاتی و کارگزاران عمامهدار و بیدستار آن را شناختهاند. با حجم حیرتآور دروغ، دینفروشی و عوامفریبی[نمود] برای توجیه سلطهگری و سرکوبگری و چپاول [ماهیت]، کسی نیست که نداند دم زدن آخوندها و حکومتیان نانخور نظام ولایی از دین و خدا و انقلاب و آزادی، فقط مشتی عبارتپردازیهای صوری و بیمحتوا و دجالانه در ذبح نمودن و به ابتذال کشاندن واژهها است.
این روزها یکی از زمینههای بروز این دجالیت تاریخی و ذاتیِ آخوندهای حکومتی و کارگزاران آن، موضوع نان بهمثابه ستون اصلیِ نگاهدارندهٔ زنده و زندگی است. گرانی ناگهانیِ آرد و سپس فرآوردههای آن، رسیدن خنجر خیانت و چپاول اقتصادی نظام ولایت فقیه به استخوان معیشت و زندگی است.
اینبار با رو شدن تمام بساط دجالگریها و رمالیهای چهار دههٔ نگاهدارندگان نظام آخوندی، توجیهات دینفروشانه و مبتذل آخوند و غیرآخوند حکومتی، منطبق با ماهیت واقعی این جماعت، رونمایی شده است.
دامنهٔ افشاگری و روشنگری بر سر گرانی نان و دادن نشانی علت آن در کانون حکومتی چپاولگر ـ حتی از طرف رسانهها و کارشناسان نظام ـ دیگر هیچ ترفند دجالانه را مفید فایده برای آخوند و غیرآخوند حکومتی نکرد. مجبور شدند به اصل و ذات دینفروشیِ ریایی و سالوس نهادینهٔ محتوایشان توسل جسته و علت «گرانی و فقر» را «بیحجابی و بیعفتی» عنوان کنند [آخوند علمالهدی] و معاون دفتر خامنهای هم چپاولهای میلیاردی نهادهای خامنهای را دور بزند و فرافکنیِ بلاهتبار کند که: «مردم ایران زیاد نان میخورند»!
یک فقره از این دجالگریهای منطبق بر ماهیت ضدبشری و ضدتاریخی نظام ملایان، اظهارات یک بهاصطلاح مقام ارتش جمهوری اسلامی آخوندی است. این آخوندصفت بیدستار، هم مطالبات مردم ایران را در قیام ۱۳۵۷ سرقت و قلب کرده و آن را چماقی علیه حق «نان» میکند و هم مصادره به ماهیت و نمود حکومتی قاتل واژهها و معناها مینماید: «ما برای ظهور امام زمان انقلاب کردیم نه برای رفاه و آسایش»!
حالا «نان» و «آرد» ایران کجاست که این همه دجالگری از جانب حکومتیان، قصد پنهان کردنش را دارد؟ در یادداشتهای قبلی یادآور شده بودیم که بخش عمدهٔ اقتصاد ایران با نیروهای نیابتی و تروریست وابسته به نظام ملایان تراز میشود و نه با احتیاجات مبرم مردم ایران. در همین زمره است خبری که روز یکشنبه ۱۸اردیبهشت در شبکههای اجتماعی بهطور گسترده انتشار یافت. در حالی که این روزها چندین شهر ایران از نبود آرد و گرانی نان، به فغان و فریاد و دادخواهی برخاستهاند، کارگزاران نظام آخوندی چندین تن آرد را باز هم با عنوان دجالانهٔ «خیرات کربلا» به عراق صادر کردهاند.
مشاهده میشود که هر قدمی که در این چهار دهه برای افشای ماهیت مهیبترین نیروی ارتجاعیِ تاریخ ایران برداشته شده است، گامهای کمی بودهاند که با رنج و روشنگری بیحد و اندازه، طی این سالها به کیفیت سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در جامعهٔ ایران بالغ گشتهاند. حالا آگاهی یک جامعه در مورد زیر و بم سیاسی و ایدئولوژیک نظام آخوندی آنقدر افشاگر و روشنگر شده است که حکومتیان ــ اعم از خامنهای و تمام نگاهدارندگان آن ــ مجبورند «نمود» دجالگری و دروغگویی و دینفروشیِ برآمده از ماهیت پلید ضدبشریشان را منطبق بر هم، اذعان و بیان و آشکار کنند.
پایداریهای دهههای نسل به نسل ایرانزمین اینگونه پردهها را از «نمود» و «ماهیت» پلیدترین نیروی ارتجاعی تاریخ ایران برداشته است که اکنون مطالبهٔ «نان» هم، هیچ مفری برای دینفروشی و عوامفریبی و ارتزاق از آنها برای تمامیت نظام ملایان باقی نگذاشته است.