روز ۳۰شهریور قیام باز هم اوج تازهیی گرفت. شدت درگیریها نیروهای سرکوبگر را سراپا مستاصل کرد و در بسیاری مناطق به عقبنشینی واداشت. در پی قیامهای آتشین روزهای ۲۸ و ۲۹شهریور، نیروهای وارفتهٔ رژیم ضمن اذعان به شدت عمل «دشمنان و معاندین در کمین نشسته» وحشتزده تصریح کردند که مردم و قیامآفرینان پیشتاز «امنیت و کیان نظام را هدف گرفتهاند. خفقان گرفتن و سکوت خامنهای درباره قیام سراسری در حرفهایش در روز ۳۰شهریور نیز قبل از هر چیز گویای ترس او از تداوم قیامی بود که ششمین روز را پشت سر میگذاشت.
در چنین وضعیتی رئیسی جلاد عازم نیویورک شده بود و در مجمع عمومی سخنرانی داشت. اما طی ۲روز حضور این جلاد در نیویورک، اشرفنشانها و ایرانیان آزاده با کارزاری گسترده رویای هر گونه دستاوردی سیاسی را بر سر او خراب کردند. تظاهرات پیوسته در برابر هتل محل اقامت رئیسی با شعارهای «رئیسی قاتله، دشمن ایرانیه»، کامیونهایی که در سطح شهر میچرخیدند و دارای تلویزیونهای بزرگی بودند که در آن تصاویری از جنایات رئیسی پخش میشد، نمایشگاهی بزرگ در منطقه از تصاویر شهدای سرفراز قتلعام ۶۷ که بهدست رئیسی و سایر جلادان بهشهادت رسیدند و در لحظهٔ سخنرانی رئیسی تظاهرات بزرگ اشرفنشانها، این سفر را بر سر جلاد ۶۷ آوار کرد.
قتل مظلومانه مهسا نیز گریبان جلاد ۶۷ را رها نکرد و رئیسی که میگفت برای بهدست آورد منافعی برای نظام عازم نیویورک است، از سوی رسانهها و طرفهای سیاسی، پیاپی در مورد این جنایت مورد سؤال و محکومیت قرار گرفت.
جلاد ۶۷ که در نیویورک با قویترین خروش اعتراض از سوی ایرانیان آزاده و همه معترضان بهقتلعام و سایر جنایات سرکوبگرانه و تروریستی آخوندها روبهرو شد، در حرفهایش در مجمع عمومی تنها راه را در فرار به جلو در ماورای وقاحت همراه با گرفتن پاچه مجاهدین و معترضان جهانی به قتل مهسا امینی، پیدا کرد. اما این وقاحت بر انزجار عمومی و انزوای رژیم جلادان افزود.
همزمان شعلهور شدن قیام سراسری مردم ایران هر چه بیشتر عرصه را بر رئیسی تنگ کرد. همانطور که بهگفتهٔ آخوند روحانی، رئیسجمهور وقت رژیم که با اشاره به قیام دیماه ۹۶ میگفت: «شیطان رجیم یک بار دیگه ظهور و بروز کرد» و «اغتشاش خیابانی را یک عدهیی طراحی کردند» و «این باعث شد آقای ترامپ گول خورد و تصمیم گرفت از برجام خارج شود»(مرداد ۹۸)، قیام کنونی هم عرصه را برای مماشاتگران با رژیم هر چه تنگتر کرد. جو بایدن هم در سخنانش در اجلاس مجمع عمومی ملل متحد گفت: ما امروز در کنار مردم و زنان شجاع ایران میایستیم که همین الآن برای حفظ حقوق پایهیی خود در حال تظاهرات هستند.
اینگونه رژیم فرتوت آخوندی همزمان از دو سمت زیر ضرب شدید قرار گرفت. یکی جبهه قیام که کانونهای شورش را در هر گوشهٔ ایران برپا کرده و بار دیگر لرزهٔ سخت سرنگونی را به جان تمامیت رژیم انداخته، یکی هم جبهه سیاسی در کارزار بزرگ مقاومت ایران در نیویورک.
این دو جبهه هماهنگ و مرتبط با هم که مقاومت ایران با حضور همهجانبه و گسترده داخلی و بینالمللی آن را به اوج رسانده، از نمودهای فاز پایانی رژیمی است که با ضربات سنگین، پیاپی و گامبهگام بهسمت پرتگاه سرنگونی نزدیک میشود.