چندین سال پیش، کمیتهچیها که اکثراً همان پاسداران تاریکی امروزی هستند، برای بازداشتم، نصف شبی و مسلحانه بهخانه حمله کرده بودند، این عکسهای دکتر مصدق و عارف قزوینی را که در خانه پدریم روی دیوار نصب بود، نیز ضبط کرده و آنرا بههمراه آلبومهای عکس خانوادگی و کتابها و کلکسیونهای تمبر و اسکناس را که جدا از نظر مالی، از نظر معنوی هم ارزش زیادی برایم داشتند با خودشان بردند.
در پای عکس عارف، این بیت از خودش خودنمایی میکرد:
آنچه در پرده بیداد همایون گفتی
تا ابد از رخ بیدادگران، پردهدری
و این همان راه و مبارزه ایست که من و هم نسلان مبارز و مجاهدم، آنرا بهعنوان «نه شاه و نه شیخ» تا به امروز با فدای بیکران و با زندان و شکنجه و تبعید و آوارگی پیمودهایم، خسته نشدهایم، و تا توانسته ایم، دشمنان را خسته کردهایم. تا جاییکه در حدود صد سال است که هم «شاه» و هم «شیخ» در هر مناسبتی و ربط و بیربط در بوق و کرنا سر میدهند که کار مجاهدین و مبارزان راه آزادی تمام شده و دیگر وجود خارجی ندارند!؟
اما خوشبختانه و بهکوری چشم دشمنان هر روز از روز قبل، بر آمار و کیفیت مبارزاتی مجاهدین افزوده میشود و در میدان پیکار هم مجاهدین به هر دو (شیخ و شاه) ضربات کاری وارد کردهاند که امروزه هر دو این شیاطین (ولایتمداران با هر جناحی که هستند و سلطنت طلبان که اخیراً بهخاطر سفلگی بیحد آخوندها پر رو شدهاند) با همنوایی و به هر مناسبت، پاچه مجاهدین را میگیرند.
در دستگاه هر دو، بهویژه در دستگاه شیخ نگونبخت، کار از ساختن فیلم و سریالها و انتشار کتابها و نشریاتی که بر علیه مجاهدینی منتشر میکنند (همان مجاهدینی که چهل سال است میگویند تمام شده و دیگر وجود خارجی ندارند)، از حد گذشته و هر روز در رسانههای پشم شیشهای و ولایت، با آوردن بهاصطلاح کارشناسان! خودی، هزینه هنگفتی را از کیسه مردم، متحمل میشوند، تا دروغ بزرگ چهل ساله را (اآلترناتیوی نیست و ...) بهخورد خلق الله بدهند تا با امیددرمانی برای بیماران بسیجی و سایر نیروهایی که روزبهروز کم میشوند، ثقل و قدرت مقاومت و آلترناتیو خود را لاپوشانی بکنند. اما از آنجاییکه خدا هست در اندیشه ما، هر چه تبلیغات و انتشارات و جوسازیهایشان بیشتر میشود، کید و مکرشان بخودشان بر میگردد، و با انتشار چنین مطالبی، خرده بسیجیها و بیخبران را از خواب بیدار میکنند، و به ضدیت با حاکمیت میکشانند.
این محتوای منطق و صداقت و فدایی است که مجاهدین در این مدت از خود در صحنه عمل و در جامعه به منصه ظهور رسانده و بهنام نامی سرور شهیدان حسین ابن علی (ع) از خود بهجا و به یادگار گذاشتهاند.
و خوشا بحال ملتی که از وجود چنین انسانهای وارسته و از خود گذشته و فداکاری برخوردار است. که باید قدر داشتههایشان را بهخوبی بدانند و از آن حمایت و پشتیبانی بکنند. و این همان رسالت حسینی است که همه بر آن اذعان داریم و سنگش را بر سینه میزنیم! پس در عمل اجتماعیمان نیز آنرا برجسته و نمایان باید بکنیم.
موفق و پیروز باشید!
طاهر از سوئد
مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است