روز جمعه ۷مهر ۱۳۹۱سازمان مجاهدین خلق ایران بهدنبال یک نبرد حقوقی چندین ساله، توانست توطئه گنجاندن نام خود در لیست تروریستی آمریکا را درهمبشکند.
در اطلاعیه روز جمعه ۲۸سپتامبر ۲۰۱۲ وزارتخارجه آمریکا آمده بود: "وزیر خارجه آمریکا (هیلاری کلینتون) بنا بر قانون تصمیم گرفت نام سازمان مجاهدین خلق و حامیان این گروه را از فهرست سازمانهای تروریستی ایالات متحده خارج کند».
پشتپرده لیستگذاری مجاهدین خلق
یک دادگاه فدرال در آمریکا پیشتر به وزیر امورخارجه آمریکا تا روز اول اکتبر همان سال فرصت داده بود تا درباره حذف نام سازمان مجاهدین خلق از فهرست گروههای تروریستی تصمیم بگیرد. در غیر این صورت، دادگاه فدرال خود راساًً اقدام به حذف نام مجاهدین از لیست تروریستی وزارتخارجه خواهد نمود! علت ضربالاجل دادگاه فدرال این بود که وزارتخارجه، هیچ سند و مدرکی که نشاندهنده ادعای تروریست بودن مجاهدین یا سازمانشان باشد(مدرک محکمهپسند و دارای وزن حقوقی) به دادگاه ارائه نداده بود.
بهدنبال لغو آن لیستگذاری، خنثی شدن تحریمها و اقدامات بازدارنده ناشی از آن، که دست و بال مجاهدین را در مبارزه با دیکتاتوری فاشیستی حاکم بر ایران بسته بود، اتفاقهایی افتاد که یادآوری آنها در شرایط امروز، بیمناسبت نیست.
تصمیم عالیترین نهاد قضاییه ایالات متحده آمریکا و ضربالاجلی که به وزارتخارجه آن کشور برای حذف اسم مجاهدین از لیست مزبور داد، اضافه بر یک پیروزی حقوقی، یک پیروزی سیاسی هم بود که دامنه دستاوردهای آن، از مجاهدین خلق و منافع گروهی آنها فراتر رفت و به ملل دیگر و نیروهای مقاومت سایر کشورها نیز راه مقابله با این قبیل توطئههای دیکتاتوریهایشان را نشان داد.
بنا به گزارش رویترز، خانم رجوی، از تصمیم وزارت امور خارجه آمریکا مبنی بر حذف نام این سازمان از فهرست تروریستی آمریکا استقبال کرد و گفت: «این نامگذاری هدیهای به رژیم مذهبی ملاها بود و لغو لیستگذاری، ضربهای اساسی به آنها خواهد بود».
نگاهی به سابقه لیستگذاری
سابقه گنجاندن نام مجاهدین در لیستهای تروریستی آمریکا و سپس اروپا، به سالهای دهه ۷۰ و دوران ریاستجمهوری آخوند شیاد محمد خاتمی برمیگردد؛ آخوند دونپایه و بدنامی که سابقه به میدان مین فرستادن دهها هزار دانشآموز خردسال ایرانی در جنگ ظالمانه ایران و عراق را پیش از این در کارنامه خود داشت. خاتمی پس از رسیدن به کرسی ریاستجمهوری آخوندها، راه بندوبست با «کشورهای ماوراءبحار» را بهترین امکان برای افزودن به عمر رژیم متزلزل آخوندها یافت، راهی که در گام اول با محدود کردن مجاهدین و تلاش برای بستن دست و پای مجاهدین محقق میشد. سالها بعد مقامات وزارتخارجه آمریکا به این بندوبست استعماری-ارتجاعی اذعان کردند و گفتند که تروریست نامیدن مجاهدین خلق تنها و تنها یک علت داشت و آن هم دلجویی از آخوندها در طریق مماشات بود و بس!
به همین علت هم بود که وقتی کار به دعوای حقوقی کشید، وزارتخارجه آمریکا تا آخرین لحظه از حذف نام مجاهدین از لیست تروریستی امتناع کرد و در دقیقه ۹۰ بهعلت خودداری از رویارویی با دادگاه فدرال آمریکا و آبروریزی ناشی از آن، اقدام به حذف نام مجاهدین از لیست تروریستی کرد، اگر چه در همان بیانه خروج از لیست، باز هم با جملاتی بر علیه مجاهدین، کورهراهی برای امکان وصل! مجدد به آخوندها برای خود باقی گذاشت.
پس از لغو لیستگذاری تروریستی
پس از لغو آن لیستگذاری استعماری-ارتجاعی که حاصل بندوبست آخوندها با حکومت وقت آمریکا بود، روند وقایع نشان میدهد تعادلقوای موجود بین مردم و مقاومت ایران با دیکتاتوری مذهبی بهسرعت به نفع مردم ایران تغییر کرد. اینک در ششمین سالگرد درهمشکستن آن لیستگذاری، شرایط بهگونهیی است که آخوندها هر لحظه در وحشت از سقوط قریبالوقوع، دست و پا میزنند.
مریم رجوی چه گفت؟
در سالگرد درهمشکستن توطئه لیستگذاری تروریستی مجاهدین، نگاهی به برخی فرازهای سخنرانی مریم رجوی در همین مورد و مقایسه وضعیت آن روزها و امروز که آخوندها در معرض حسابرسی جهانی اعمال تروریستی خود قرار گرفتهاند، تصویری از راهی که طی شده بهدست میدهد.
مریم رجوی روز ۲۷آبان ۱۳۹۱ در یک کنفرانس بینالمللی در پاریس نکاتی را مطرح کرد که میتوانند یادگاری از یک پروسه نسبتاً طولانی، دردناک و البته نهایتاً پیروزمند مقاومت ایران باشد.
یادگاری که در انبان تجارب مقاومت یک خلق، سرمایهیی است که نه فقط مردم و مقاومت ایران بلکه دیگر مللی هم که حقوقشان با بندوبستهای استعماری-ارتجاعی در معرض خطرهای آنچنانی قرار میگیرد، میتوانند از تجارب آن استفاده کنند.
مریم رجوی بهعنوان رئیسجمهور برگزیده مقاومت در ابتدا با تشکر از تیم وکلا و شخصیتهای سیاسی با وجدانی که در آن چندساله، گام به گام با مجاهدین حرکت کردند تا آن لیست کذایی را از پیش پای مردم ایران بردارند، تشکر کرد و گفت:
«خوشحالم که بگویم این رخداد، مثلِ پدیدارشدنِ دکلِ کشتیِ امید در اوضاعِ توفانیِ ایران است.
لیست تروریستی، که از فاشیسمِ دینی در برابرِ امواجِ تغییر و آزادی حفاظت میکرد، فروریخته است و تعادلقوا بین جنبش مقاومت ما و رژیم ملاها تغییر کرده است.
اکنون جنبشِ مقاومت برای سازمان دادن و جهشِ نبردی بپاخاسته که به اتکای مردم و جوانانِ دلیرِ ایران، آزادی را برقرار میکند.
پس چنان که رهبر مقاومت مسعود اخیراً گفت: برعهده هر ایرانی آزاده که میخواهد یوغ ستم آخوندی را درهمبشکند و مخصوصاً برعهده جوانان دلیر و اشرفنشان است که... به هر میزان که میتوانند و در هر کجا بهپا خیزند».
مریم رجوی در بخش دیگری از سخنان آن روزش گفت:
۲تغییرِ اساسی، رژیمِ ولایت فقیه را به موعدِ سرنگونیاش رسانده است.
یکی، بلوغِ بحرانهای رژیم و نزدیک شدنِ یک نقطهعطفِ سرنوشتساز
و دیگری، باز شدنِ زنجیرِ لیستِ تروریستی از دست و پای جنبشی که موتور و محور این دگرگونی است که به سرنگونی منجر خواهد شد
مریم رجوی سپس به وضعیت رژیم پرداخت و ضمن برشمردن بحرانهایی که گریبانگیر رژیم هستند، گفت رژیم در تمامی بحرانهایی با یک دوراهی روبهروست که یک راه آن به فروپاشی و راه دیگرش به سرنگونی منجر خواهد شد.
مریم رجوی و بحرانهای رژیم
خانم رجوی همچنین به نارضایتی مردمی انباشتهشده در زیرِ سرکوبِ وحشیانه پرداخت و در این مورد گفت:
«آخوندها در برابرِ نارضایتیِ شدید جامعه ایران،ر اه پس و پیش ندارند.
اگر به پذیرشِ مطالباتِ سیاسیِ مردم نزدیک شوند بهسرعت کنترلِ کشور را از دست میدهند.
و چنانچه به اعدامهای جمعی و اِعمالِ اختناق ضدبشری ادامه بدهند، باز هم مقاومتِ گسترده اجتماعی، تمامِ سیاستهای رژیم را در بنبست نگهمیدارد».
خانم رجوی در مورد بحران سیاسی در رأس حاکمیت آخوندها بهعنوان یک بحران لاینحل دیگر گفت:
«خامنهای در برابرِ تشدیدِ جنگِ قدرتِ باندهای درونیِ رژیم در هیأت حاکمه، راهی پیش رو ندارد:
اگر آنها را در قدرتِ خود شریک کند، شکافِ بزرگی در رأسِ رژیم پدید میآید و مانند سالِ ۸۸ راه برای قیام مردم بازمیشود.
و در صورتی که خامنهای برای تصفیههای بیشترِ درونی، خیز بردارد، ضعف و بیثباتی و بحران در درونِ رژیم را بیشتر میکند».
مریم رجوی در مورد بحران اتمی رژیم و بنبست در ماجراجویی اتمی آخوندها گفت:
«رژیمِ ولایت فقیه در قبالِ بحرانِ برنامهٔ اتمی نیز، راهحلی ندارد؛
زیرا اگر زیرِ فشارِ تحریمهای بینالمللی برنامهٔ اتمی را متوقف کند، این عقبنشینی برای خامنهای بهمثابه جامزهر و یک شکستِ بزرگ است که کلِ نظام را به فروپاشی میکشاند.
اما اگر همچنان بر ساختِ سلاحِ هستهیی اصرار کند، باید خطرِ تحریمهای سختتر و حملاتِ احتمالیِ نظامی را بهجان بخرد که تمامیتِ رژیمش را به باد فنا خواهد سپرد».
خانم رجوی در مورد ورشکستگیِ اقتصادی رژیم و بحران بدون خروجی این رژیم هم گفت:
«آخوندها یا باید تخصیصِ مبالغِ هنگفتی به سرکوب و تروریسم را متوقف کنند و دست سپاهِ پاسداران را از اقتصادِ ایران کوتاه کنند که در این صورت راه اعتراضاتِ گسترده مردم باز میشود.
یا اینکه به وضعِ فاجعهبارِ کنونی ادامه میدهند، که در آن صورت انفجارِ عظیمِ خشم بیکاران و گرسنگان و فقیران را بهدنبال خواهد داشت».
پیشبینی و راهکارهای مریم رجوی
مریم رجوی در پایان این بخش از سخنانش مجدداً به همان نکته کلیدی ابتدای صحبتهایش اشاره کرد و گفت:
«واقعیتِ اساسی این است که این بحران به فازِ نهاییِ خود وارد شده و تحولاتِ آن شتاب گرفته و آخوندها را به دوراهیِ فروپاشی یا سرنگونی رسانده است:
ـ عقبنشینی آنها، یعنی فروپاشیِ رژیم و باز شدنِ راه قیامها
ـ و ادامهٔ سیاستِ کنونی، یعنی رویارویی و تصادم با جامعه بینالمللی و سرنگونی».
مریم رجوی در همین نقطه به یک نکته کلیدی و نقش ضروری مقاومت اشاره کرده و گفت:
«روشن است که با وجودِ همه این چالشهای مرگبار، آخوندها خودبهخود سرنگون نمیشوند.
یک جنبشِ سازمانیافته برای فعلیتبخشیدن به شرایطِ آمادهٔ کنونی و هدایتِ آن به یک پیروزی قطعی لازم است.
و خروجِ مجاهدین از لیست تروریستی، جنبشِ ذیصلاحی را که میتواند محورِ یک تحولِ بزرگ باشد، از قید و بند ۲۰ساله بیرون آورده است».
مریم رجوی نهایتاً در تصویر شرایط آن روز گفت:
«شرائط مورد نیاز، پخته شده است و عبارتند از:
ـ اول ـ مردمی که آمادهٔ تغییرند،
ـ دوم ـ رژیمی که هیأتِ حاکمهاش تکهپاره شده
ـ و سوم ـ مقاومتی که قادر به ایفای این نقشِ تاریخی است».
نتیجهگیری مریم رجوی
نتیجه فوقالعاده مهمی که این اوضاع بهدست میدهد در یک جمله این است: «زمانِ سرنگونیِ آخوندها فرارسیده است و ما آن را محقق خواهیم کرد».
رئیسجمهور برگزیده مقاومت به این ترتیب، در آن روز تابلویی را ترسیم کرد که درستی آن امروز در مهرماه سال ۱۳۹۷ و در ششمین سالگرد درهمشکستن لیست تروریستی وزارتخارجه، در چشم همگان نشسته است، قیام مردم ایران از حالت نقطهنقطه خارج شده و شکل یک خط ممتد به خود گرفته است، بحران اتمی، رژیم را به نقطه حضیض سیاسی و انزوای بینالمللی ساقط کرده است، اقتصاد بهطور کامل درهمشکسته و دلار دقیقهبهدقیقه قیمتش بالا رفته و متقابلاًً ریال بهعنوان یکی از بیارزشترین پولهای جهان، لحظهبهلحظه سقوط میکند. رژیم در هر گام، بیشازپیش انسجام نداشته درونیاش را از دست میدهد و تار و پودش بیشتر ازهممیگسلد، تابلویی که جز «سرنگونی» نام دیگری روی آن نمیتوان گذاشت.
مهمترین ویژگیهای یک «رهبر»
در حاشیه ماجرای درهمشکستن لیست تروریستی آمریکا و سالروز آن اما ضروری است که به یک نکته دیگر هم پرداخته شود و آن قدرت و ویژگیهای یک «رهبر» است.
آن روز یعنی ۶سال پیش از این، تابلویی که مریم رجوی ۶سال پیش در مورد آینده رژیم، آینده مقاومت و آینده مردم ایران رسم کرد، این روزها با روشنی هر چه تمامتر، خود را نشان میدهد. بهویژه که اینک با حذف نسبی عنصر مماشات از پشت رژیم، آخوندها شق سیاه را جلوی چشم خود دیده و روزگارشان را بیشازپیش تیره و کامشان را تلخ احساس میکنند.
بیشک مهمترین ویژگی یک «رهبر» درک درست موقعیت و تهیه الزامات کار و حرکت در مرحله بعدی است. یعنی تمامی آن کارهایی که رئیس جمهور برگزیده مقاومت در این سالها انجام داد تا وضعیت فعلی محقق گردد.
در همین راستا ضروری است به هنری اشاره شود که توانست با استفاده شرافتمندانه از وجدانهای بیداری که روی لیستگذاری مجاهدین واکنش منفی داشتند برای مقاومت مردم ایران، حمایتی کسب کند که پیش از این نامتصور مینمود.
چهرههایی که بهرغم سابقه کار در بالاترین سطوح سیاسی ایالات متحده آمریکا به کمک آمدند و تا شرکت در تظاهرات اعتراضی در پشت درهای کاخ سفید هم پیش رفتند! عملی که معمولاً و تاکنون از رهبران سیاسی آمریکایی حداقل در این سطح دیده نشده بود.
شخصیتهایی که در ماجرای حذف نام مجاهدین از لیست تروریستی آمریکا و درهمشکستن سیاست مماشات با دیکتاتوری حاکم بر ایران گام برداشتند. حرکتی که برای مردم و مقاومت ایران یک موقعیت ویژه و مغتنم ایجاد کرد. موقعیتی که درک اهمیت آن تنها هنگامی لمس میشود که آن را با دوران قیام ۸۸ و سیاست رئیسجمهور وقت آمریکا (اوباما) مقایسه کنیم!