فشار و سرکوب زنان در ایران، علاوه بر نمودهای سیستماتیک آن در خیابان، وجهی بسیار دردناک هم بر خود دیده است: اسید پاشی بر سر و روی دختران بی گناه!
آنچه که شقاوتی بی نظیر را در مورد زنان و دختران در ایران گواهی می دهد.
نمونه های این سالیان، حقیقت تلخ را به خوبی عیان می سازد. نخست برخی از خبرهای ۴سال پیش را یادآوری کنیم:
- زنان جوانی در اصفهان طعمهی اسید پاشی میشوند . برخی این گمان را مطرح کرده اند که انگیزه اسید پاشی مبارزه با "بدحجابی" است.
- حداقل شش زن جوان قربانی اسید پاشی تنها در بیمارستان فیض اصفهان بستری شدهاند.
- شمار قربانیان اسید پاشی اصفهان که توسط عوامل جنایتکار رژیم صورت گرفته است به ۱۵ تن رسید
- خبرهای اسید پاشی اصفهان، امنیت مردم شهر را مختل کرد، زنان و دختران شهر کمتر در معابر عمومی پدیدار میشوند
این خبرها بخشی از اخبار تکاندهنده مربوط به سال ۱۳۹۳ بود؛ چهار سال از آن روزی که در یک لحظه زنان و دختران ایران صورت و چشمانشان در اثر پاشیده شدن اسید، آتش گرفت، میگذرد. آنها هر روز با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند. درمان و دارو تبدیل به بخش بزرگی از زندگیشان شده است و همه چیز در زندگیشان تغییر کرده ولی در وضعیت پرونده و شکایت شان از اسیدپاشان تغییری ایجاد نشده است.
یوسف طباطبایینژاد، امام جمعه جنایتکار اصفهان در همان سال گفته بود: «مسئله حجاب دیگر از حد تذکر گذشته است و برای مقابله با بدحجابی باید چوب تر را بالا برد و از نیروی قهریه استفاده کرد».
دو آخوند وابسته به رژیم در استان اصفهان بهطور تلویحی تائید کردهاند که اسید پاشیهای اخیر شهر اصفهان مرتبط با امر به معروف و نهی از منکر بودهاست.
فقط همین دو جمله به خوبی گویاست که دستهای چه ارگانی برای پاشیدن اسید بروی دختران و زنان جامعه اینچنین دست به کار جنایت است .
شماری از زنان و جوانان معترض در همان زمان مقابل وزارت کشور رژیم در خیابان فاطمی دست به تجمع زدند. این تجمع با حمله مزدوران به درگیری و بازداشت چند تن از معترضان منجر شد.
انتشار خبرهای جنایات وحشیانه اسید پاشی در همان سال موجی از نفرت و شوک و انزجار را در ایران و جهان به دنبال داشت. زنان و دختران توسط باندهای سازمانیافته بسیجی و لباس شخصی رژیم ولایت فقیه رژیم با اسید به طرز وحشیانهای مورد حمله قرار گرفتند.
چند نمونه از شاهدان و گزارش دهندهگان:
یک تماس گیرنده در جواب خبرنگار : «...وجه مشترک بیشتر قربانیان نداشتن پوشش چادر، و استفاده از ماشین شخصی بوده است» .
یک شهروند اصفهانی میگوید که مدتها قبل از شروع اسید پاشی، به مدت ۲ هفته به موبایلهای شهروندان اصفهانی، پیامکی با مضمون «روی صورت بدحجابان اسید پاشیده میشود» ارسال شده بود.
یکی از مسافران تهران-اصفهان، می گوید که با راننده تاکسی حرف زده است که شخصاً شاهد یک مورد از اسید پاشیها بوده و حتی موفق شده شماره پلاک یکی از موتورها را یادداشت کند و با پلیس ۱۱۰ تماس بگیرد لیکن هیچ ترتیب اثری به تماس او داده نشده است و زمانی که او موضوع پلاک موتور را با یکی از مأموران پلیس راهنمائی و رانندگی اصفهان در میان گذاشته، مأمور به وی گفته این نوع پلاکها متعلق به یکی از نهادها و ارگانهای دولتی است و بهتر است بیش از این موضوع را پیگیری نکند و به این ترتیب، خبرگزاریهای حکومتی با ایجاد فضای مبهم، سعی در ناشناس جلوه دادن جنایتکاران داشتند.
البته ترفند رژیم برای نسبت دادن این جنایات به افراد ناشناس و مبهم نشان دادن آن، در میان مردم تأثیر معکوس گذاشت و همگان سران رژیم را مسئول این جنایات معرفی می کردند.
و اما امروز
رژیم آخوندی در تاریخ ۲۷ تیر پرونده جنایات اسید پاشی مزدورانش بر روی زنان هموطن اصفهانی را به بهانه پیدا نشدن متهم و حکم کاذب «پرداخت دیه از بیتالمال»مختومه اعلام کرد.
استاندار اصفهان مدتی بعد از این حوادث و پیگیری مردم گفته بود:«تا این لحظه به این مسئله ورود نکردهام» و بعد با وقاحت تمام افزود که «ما مسائل بسیار داریم، آب، اشتغال، محیط زیست و سایر مسائل معضلات از موضوعاتی است که باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.»!!
انتشار این خبر و بهخصوص بهانه «پیدا نشدن متهم»، با ابراز تنفرِ مردم روبرو شده است.
پدر سهیلا جورکش میگوید: «ما فقط یک بخش کوچک از دیه را گرفتهایم و مابقی را به ما ندادهاند»؛
مینا زنی ٣٦ساله است که ٤سال پیش قربانی این حادثه شد. او بعد از این اتفاق دردناک مجبور شد از شوهرش جدا شود و با پسر ١٤ سالهاش به تنهایی زندگی کند. این زن اکنون زندگی سختی را پشت سر میگذراند.
انزجار شدید مردمی از این جنایت و این که این پرونده در صورت فاش شدن واقعتیهایش تماماً رسوایی برای رژیم آخوندی به همراه خواهد داشت و به خشم مردم علیه این رژیم دامن می زد، باعث شد که آخوندهای جنایتکار پرونده جنایت را مدتها مسکوت بگذارند و سرانجام در منتهای رسوایی و وقاحت آن را مختومه اعلام کنند. اما خشم مردم ایران و زنان آزاده میهنمان خاتمه پیدا نمی کند و این ترفند ها نمی تواند آن را فرو بنشاند.
زنان ایران با پتانسیل و توانمندی های فراوان اهل تسلیم و سازش نیستند و در صف مقدم اعتراضات و خیزشها در برابر این رژیم قرون وسطایی میایستند .