موضوع مذاکره و مناقشه بر سر آن بین باندهای حکومتی بهرغم منع صریح ولیفقیه ارتجاع همچنان داغ است. این موضوع از چند جنبه مورد توجه این محافل قرار گرفته است. این روزها میانجیگری این یا آن کشور به این موضوعات اضافه شده است. ولی در میان کشمکشهای باندی بر سر پذیرش یا رد مذاکره و میانجی، هیچیک از باندهای حاکم به این سؤال پاسخ نمیدهند که چرا ولیفقیه ارتجاع تا این حد از مذاکره میترسد و گریزان است. و حتی آخوند روحانی که تا دهم رمضان در دیدارهایش با باندهای مختلف حکومتی دم از مذاکره میزد، معلوم نیست چطور شد که یک دفعه در دیدار با پزشکان کرکرهٔ مذاکره جویی را پایین کشید و گفت ما چارهیی جز مقاومت نداریم. بهرغم این چرخش آخوند روحانی این کشمکش همچنان در رژیم ادامه دارد. برخی امیدوار به مذاکره و جمعی وحشتزده از آن هستند.
عید فطر که قرار بود نمایش وحدت نظام باشد عرصهٔ بروز شکاف در رابطه با پذیرش یا رد مذاکره شد.
آخوند احمد خاتمی عضو مجلس خبرگان ارتجاع در روز ۱۴خرداد گفت: «موضوع مهم ویژگی استکبارستیزی و نفرت از استکبار است؛ دلیلش هم روشن است که مثلث ترامپ، بولتون و پمپئو هستند این روزها دائم سخن از مذاکره با آمریکا میزنند و گویا دلشان شور میزند که هر چه زودتر نظام را پای میز مذاکره با دنیای استکبار بنشانند و برخی از بیتوجههای داخلی هم با آن همه شرارت و عهدشکنی که از آمریکا دیدند، گاه گاهی بدشان نمیآید که این زمزمه را سر دهند». آخوند خاتمی افزود: «آنچه که امروز دنیای استکبار بهعنوان مذاکره مطرح میکند در حقیقت روی دیگر تسلیم است؛ آمریکا در پی مذاکره در مسائل پیش پا افتاده که نیست، در مسائلی که مهم است میخواهد مذاکره کند». آخوند خاتمی با یادآوری آرزوی دسترسی نظام به بمب هستهیی گفت: «با یادآوری اینکه مذاکرهای که آمریکا مطرح میکند در مسائلی است که به تعبیر مقام معظم رهبری ناموس نظام است، گفت: «فناوری هستهیی در ایران بومی شده و ایران به این فناوری دسته یافته است».
وی با بیان اینکه «یک صدا از نظام بر میخیزد و آن صدا این است که مذاکره درباره اقتدار موشکی هرگز» علت گریز نظام از مذاکره را که علاوه بر موشکی حفظ دخالتهای منطقهییاش تا مدیترانه میباشد، برملا کرد و تأکید کرد «پس مذاکره نمیکنیم».
فواد ایزدی مهرهٔ اطلاعاتی نظام (۱۴خرداد) در گفتگو با سایت ولیفقیه ارتجاع با حمله به باند رقیب و اشاره به شکست اقدامات مذاکره جویانهاش گفت: «مشکل ما با غربگرایان داخل کشور خودمان است که نگاهشان به غرب است. و این نگاه به غرب نتیجهاش این شده که خیلی از کارهایی که در کشور باید انجام بشود، نشود. این نگاه به درون و نگاه به ظرفیتهای داخلی مغفول است. چند سال کشور معطّل آمریکاییها شد که حالا مثلاً فلان کار را انجام بدهند، فلان تحریم را بردارند یا برندارند و یا اروپا فلان کار را بکند و هنوز هم ما درگیر هستیم. هنوز هم بازههای زمانی شصت روزه و... داریم».
در نقطهٔ مقابل عراقچی با ابراز امیدواری نسبت به میانجیگری ژاپن و با بیان اینکه « ژاپن احتمالاً قادر به تفهیم شرایط کنونی به آمریکاییها خواهد بود»؛ با آرزومندی گفت که «امیدواریم سفر آبه به تهران به کاهش تنشها در منطقه منجر شود».
اما فریدون مجلسی از کارگزاران بازنشسته رژیم به واقعیت مهمتری در مورد علت مذاکره ناپذیری نظام و ناسازگاریش با جامعهٔ جهانی اذعان میکند و میگوید: «اگر فکر کنیم که در سایه این تلاشهای دیپلماتیک میانجیگرایانه برخی کشورها میزان این تنشها بهشدت کاهش پیدا خواهد کرد به دور از واقعیت است، چون این تنش در دو طرف به یک نقطه حساس و بحرانی رسیده است که تقابل ایدئولوژیک را شامل میشود. یقیناً برای کاهش تنش در چنین سطحی از تقابل به یک پروسه پیچیده، دقیق و صد البته طولانیمدت نیاز است. لذا یقینا در کوتاه مدت نمیتوان کار جدی را برای کاهش تنشها صورت داد». وی در ادامه بنبست نظام در تمامی عرصهها را ناشی از همین ماهیت بنیادگرا و مداخله جوی رژیم که آنرا«ایدئولوژی» نظام نامیده دانسته و میافزاید: «سطح و شدت تنش دو طرف از این منافع عبور کرده است. اتفاقاً به واسطه همین مسائل است که تلاشهایی مانند برجام هم به بنبست رسید. پس زمانی که تهران و واشنگتن در یک تنش ایدئولوژیک و راهبردی با همدیگر قرار دارند و عملاً تنش به جایی رسیده که پیروزی ایران یعنی شکست آمریکا و پیروزی آمریکا یعنی شکست ایران، بهنظر میرسد که تنش به یک نقطه میانجی ناپذیر رسید است». این کارگزار حکومتی در پایان بازی رژیم برای خریدن زمان را به این صورت طرح کرده است: «آن چه مشخص است در کوتاه مدت حداقل از طرف جمهوری اسلامی ایران تمایلی برای مذاکرات وجود ندارد، اگر چه تهران از این تلاشهای دیپلماتیک برخی از کشورهای منطقه و فرامنطقهای هم استقبال میکند».