روزنامههای حکومتی در روز بیستم خرداد بازتابی از بحرانهای مختلف رژیم و جنگ گرگها بر سر حق غارت و قدرت هستند. ولی برجستهترین موضوع به نظر م بروز شقه و شکاف در باند خود خامنهای است که آثار آن را در روزنامههای هر دو باند حاکم میبینیم.
روزنامه حکومتی سیاست روز از باند خامنهای در مورد دادگاه نمایشی اکبر طبری پای آخوند آملی لاریجانی گماشتهٔ فعلی ولیفقیه در مجمع تشخیص را به میان کشیده و نوشته است: «در حدود بیست سال اخیر طبری مسندهای مختلفی در دستگاه قضا داشته و حضور او در دستگاه قضا تنها در دوره ریاست لاریجانی نبوده، در زمان ریاست هاشمی شاهرودی در قوه قضاییه مدیرکل امور مالی دستگاه قضایی را برعهده داشته است... آنچه که مطرح میشود این است که چرا چنین فردی با چنین حجمی از فساد، پیش از این در قوه قضاییه شناسایی نشده است؟... در این میان این برخی میپرسند، آیا رئیس پیشین قوه قضاییه از چنین ماجرایی خبر داشته است یا نه؟... اینکه چنین فردی به مدت طولانی به اقدامات غیرقانونی و تخلفات خود ادامه دهد نیز جای سؤال دارد؟».
روزنامهٔ حکومتی ستاره صبح هم اظهارات عماد افروغ مهرهٔ باند خامنهای را درج کرده که از جمله گفته است: «وضعیت امروز ما مثل شلوار چهل تیکه است. اقتصاد و فلسفه اقتصادی نظام، مبهم و نامشخص است و هر دولتی سرکار آمد بهصورت کاریکاتوری سیاستهایی را دنبال کرد و تحویل دولت بعد داد. چه کسی متضرر شد؟ مردم. جمهوری اسلامی بهترین فرصت شد تا این افراد و جریانها به نان و نوایی برسند، متظاهرانه هم به نان و نوایی رسیدند و کسی هم توی دهن آنها نزد و بر دارایی و زندگی آنها نظارت نکرد مردم نظام را در حکم یک پیکره واحد میبینند و هر چه فساد میبینند پای کل نظام مینویسند». این مهرهٔ باند خامنهای در ادامه نوشته است: «باید درباره رهبر هم بتوان بحث کرد. اگر نتوان درباره اصلیترین رکن نظام جمهوری اسلامی بحث کنیم پس راجع به چه چیزی میتوان بحث کرد؟».
بحرانها حول انزوای جهانی رژیم با خبرهای مربوط به گزارش آژانس و طرح سنای آمریکا برای تشدید تحریمهای رژیم در روزنامههای دو باند دیده میشود. در کنار آن انزوای منطقهای و چشمانداز جارو شدن نظام از کشورهای سوریه و عراق در روزنامههای شرق و آرمان دیده میشود. بحرانهای داخلی رژیم در عرصه فساد، اقتصادی و مسائل فرهنگی هم تقریباً موضوع مشترک روزنامههای هر دو باند حاکم است. در این میان اعترافهای روزنامههای باند مغلوب در عرصههای مختلف قابل توجه است.
روزنامه حکومتی جهان صنعت در مورد فساد و چپاول در صنعت خودرو سازی اذعان کرده است: «خبر از اختصاص یک میلیارد دلار تسهیلات ارزی از محل صندوق توسعه ملی به خودروسازان میرسد . در حالی که تا بهحال صدها میلیارد دلار به این شرکتها تزریق شده و این طرحها هیچگاه نیز به نتیجه نرسیده . بهنظر میرسد حمایت از شرکتهای دانشبنیان خودروساز راه جدید این شرکتها برای کلاهبرداری است. در نهایت نیز قرار است این شرکتها بتوانند قطعات خودروهایی را تولید کنند که ۳۰سال از خارج شدن آنها از خط تولید دنیا میگذرد.
نتیجه چنین طرحهای دانشبنیانی را این روزها در رونمایی معاون علمی و فناوری از موتور سهسیلندر شاهد هستیم که با صرف حدود ۶۰میلیون دلار از منابع ملی موفق به تولید موتور بدون گیربکس با استاندارد یورو ۶ شدهاند اما نمیدانند این موتور روی کدام خودرو با استاندارد یورو ۶ کار میکند. طراحان این موتور مدعی هستند که مصرف بنزین این موتور ۵لیتر بوده اما این مصرف را روی خودرویی امتحان نکردهاند و همین نتایج نادرست نشان میدهد که تمامی این دستآوردها دروغی بیش نیست».
روزنامهٔ حکومتی مستقل در مورد ادعای مجلس ارتجاع در مورد مبارزه با فساد نوشته است: «در طول ۴۰سال گذشته، ما مجلس کاملاً مستقلی نداشتهایم، که حتی بتواند یکی از مصوبات خود را، به استقلال رأی، به موقع اجراء بگذارد. بناءبراین، تا ارادۀ کل نظام مبتنی بر مقابله با فَساد نباشد، چنین امکانی برای هیچ مجلسی فراهم نمیشود».
روزنامهٔ حکومتی شرق هم بهنقل از یک کارشناس حکومتی نوشته است «اصلاً فرض بگیریم اکنون همه مسائل ما با آمریکا و غرب حل شده است. نه فقط با غرب؛ بلکه با ژاپن، چین و حتی هند و ترکیه هم همه مسائل ما حل شده و میخواهیم مذاکره کنیم. باز هم فرض خاص کنیم که صرفاً بخواهیم با آمریکا صحبت کنیم. تاریخ بیش از ۱۲۰ساله کشور نشان میدهد که به جز دورههایی خاص و افرادی خاص، هیچ شخص دیگری توانایی مذاکره اقتصادی نداشته است. وقتی چنین نیروهایی را نداریم، اشتباهات پشت اشتباهات رخ میدهد و ملت و کشور با مشکلات اساسی مواجه میشوند. ما نهتنها این نیروها را نداریم؛ بلکه نمیخواهیم بپذیریم که بلد نیستیم مذاکره کنیم. نمیخواهیم به کلام بیاوریم که نمیدانیم». و روزنامه حکومتی جهان صنعت هم اذعان کرده است: «سیاستهای غلط دولت در این سالها در کنار تحریمهای سنگین آمریکا موجب شد درآمدهای نفتی به نظام اقتصادی تزریق نشود و نرخ ارز وارد مسیر افزایشی شود تا هم نرخ تورم روند رو به رشد خود را ادامه دهد و هم شکاف طبقاتی بیشتر شود و هم افزایش فقر را بهدنبال داشته باشد».
ادعاهای باندهای وابسته به روحانی و خامنهای در مورد اعتراضات آمریکا و «امکان فروپاشی استکبار» مورد تمسخر باندهای مغلوب قرار گرفته است.
روزنامه حکومتی جهان صنعت در مطلب طنز خود از جمله نوشته است: «نمایندههای مجلس صبح دیروز تصمیم گرفتند طی یک حرکت نمادین از اعتراضات مردم غیور آمریکا حمایت کنند. از اینرو در صحن علنی مجلس شعار مرگ بر آمریکا سر دادند! البته کارشناسان معتقدند منظور نمایندگان مجلس، دولت آمریکا بوده ولی گویا آنها از این موضوع مهم اطلاعی ندارند که دولت آمریکا را هم مردم آمریکا انتخاب کردهاند و میکنند. نکته دیگری که احتمالاً نمایندگان تازه به مجلس رسیده از آن بیخبرند این است که مردم آمریکا قصد سرنگونی و انقلاب نظام آمریکا را ندارند و خودشان علیه دولتشان شعار «مرگ» سر نمیدهند! بنابراین ممکن است الآن مردم آمریکا به نمایندگان مجلس معترض شوند که چرا برای کسانی که ما به آنها رأی دادهایم آرزوی مرگ میکنید!
مجلس فعلی، مجلس بسیار زیبایی است. حرفها و تفکراتی که از این ۲۹۰نفر خارج و مطرح میشود نقطه عطفی در نظام فکری و عقلی بشر است که نباید آن را از دست داد.
از آن طرف یک کارگر نانوایی در شهر «چرام» کهگیلویه و بویراحمد به جرم نقد امامجمعه این شهر ۵۵ضربه شلاق خورده است. امامجمعه این شهر در مورد این موضوع گفته: «بهش گفتم عذرخواهی کن ولی نکرد. منم از حقوق اجتماعیام استفاده کردم و حکم شلاقش اجرا شد».
خدا را شکر میکنم که در آستانه سال۱۴۰۰ و در دل قرن ۲۱، نقد یک مسئول جزو حقوق اجتماعی نیست ولی شلاقزدن منتقد جزو حقوق اجتماعی آن مسئول حساب میشود».