خبرهای سیاسی داغاند. رسانهها بنا بر ذات تبلیغیشان، خبرها را پر و بال میدهند و فضای شهرها را پر میکنند؛ یعنی تلاش دارند چشمها و گوشها را هدایت کنند. بازار رقابتها در دنیای سیاسی معمولاً گرم است و دمایش بالا، اما دمای زندگی، یک زندگی معمول و استاندارد در ایران آخوندزده، مدام به جانب سردتر شدن سیر میکند.
رسانههای حکومتی، بهطور خاص اینروزها بیشترین سرگرمیشان پرداختن به اخبار مذاکره و اظهارات و رفتوآمدهای آن است. با اینحال گاهگاهی با رعایت سفارششدهی مگوهای نظام، به سرد شدن زندگی و سیر سقوط آن اشاره میکنند؛ چرا که صعود سیاست حکومتی و سقوط سطح زندگی بعلاوهی تباهی آدمی، دو خط موازیاند. و تو جایی روی جادهی سیاست حکومتی میخکوب میشوی که به چشمت میخورد «کاهش سن اعتیاد، به دانشآموزان ۱۰ ساله رسید».[۱] و تو اگر روی سکوی ۴۶ سال تجربه ایستاده باشی تا سقوط ارزش وجود آدمی و سرسام قیمت زیستنش در ایران آخوندزده دستت باشد، همین یک خبر کافیست تا یقین کنی که مافیای ولایی ــ آخوندی، زندگی مردم ایران را تلکه (talake) کرده است و ارزش آدمی را تباه:
«آمارهای رسمی نشان میدهند میانگین سن شروع اعتیاد به حدود ۱۶ سال کاهش یافته است. با در نظر گرفتن خانوادهها، حدود ۱۵میلیون نفر از ایرانیان بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم تحت تأثیر مصرف مواد مخدرند. یعنی چیزی حدود یکششم جمعیت کشور.»[۲]
آیا این جز گزارش له شدن استعدادها و آرزوها در زیر چرخدندههای سیاست حکومتیست؟ سیاستی که هم اعتیادپرور است، هم سرپوشنهنده بر واقعیت آماری آن:
«دکتر سعید صفاتیان، تحلیلگر و پژوهشگر اعتیاد معتقد است: این اعداد مربوط به پژوهشهای سال۱۳۹۰ است. ارقام دولتی، حقیقت بحران اعتیاد را پنهان کردهاند. آمار رسمی، تصویری غبارآلود از واقعیتی پنهان میدهد.»[۳]
کدام ایدئولوژی یا عقیده یا مکتب با محصولات سیاسی، اقتصادی و فرهنگیاش میتواند موهبت یکبار امید و فرصت زندگی را به عقوبت زهرکام یأس و شکار مرگ شدن تبدیل کند؟ پاسخ جامع به تمام جزئیات این پرسش را ایدئولوژی حاکمیت ملاتبار مستعد ضد بشر بودن، داده است:
«در سال۱۳۹۹ بیشترین تعداد مرگومیر ثبتشده ناشی از اعتیاد با رقم ۴۶۰۰ نفر گزارش شد. در سالهای اخیر بهطور متوسط حدود ۲ هزار نفر سالانه جان خود را از دست میدهند.»[۴]
در نظامی که مذهب تمامیتخواه، حکومتگر سیاستپیشه است، سرنوشت شهروندان با چنین عقوبتی، ایستگاه پایان ندارد؛ نکبت و نحوست تمامیت خواهی، توفان داس بر مزارع آرزومندی و بوران تبرهای خزان بر درختان زندگی است:
«دکتر سعید صفاتیان پرده از روی واقعیتها برمیدارد: برخلاف آنچه مسؤلان ستاد مبارزه با موادمخدر میگویند، نهتنها مصرف موادمخدر در جامعه افزایش پیدا کرده بلکه سن مصرفکنندهها نیز بهشدت کاهش یافته است. از طرفی زنان مصرفکننده نیز نسبت به سالهای گذشته بیشتر شدند. سن اعتیاد به ۱۰ تا ۱۲سالگی و مقطع راهنمایی رسیده است.»[۵]
در پیشینه و پروندهی اعتیاد در چهار دههی گذشته، کارشناسان و حتی احمدینژاد ثبت کردهاند که سپاه پاسداران یکی از دستاندرکاران اصلی قاچاق مواد مخدر است؛ از طرفی در همین روزنامهی حکومتی، دکتر سعید صفاتیان کارشناس اعتیاد اعلام میکند که «موادمخدر سالانه حدود ۲۰۰ هزارمیلیارد تومان به اقتصاد کشور خسارت وارد میکند». پیدا کنید منشأ این خسارت را! پیدا کنید منشأ «گم شدن ۲۰ میلیون لیتر بنزین را»![اعتراف پزشکیان]
کلانبحرانها در نظام ملایان، گولههای متورم کلافاند. کلافهای معتاد به تباهی. کدام شهروند ایرانی هست که نتیجهی حکومت تباهساز ملایان دامن زندگیاش را گرفته باشد و تجربه نکرده باشد که سر کلافها در بیت رأس نظام و داسهای دروگر بازوهای او هستند؟ آیا نجات مملکت، جز نگون کردن رأس نظام و داسهای دروگر آن است؟
پینوشت ـــــــــــــــــــــــ
[۱] روزنامه جهان صنعت، ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
[۲، ۳، ۴ و ۵] همان