728 x 90

مرگ کارگران ایرانی در نظام ناایمن کار در ایران

مرگ کارگران ایرانی در نظام ناایمن کار در ایران
مرگ کارگران ایرانی در نظام ناایمن کار در ایران

چند کارگر در اثر ایمن نبودن محیط کار و فراهم نبودن بهداشت ایمنی کارگاهها، تحت حاکمیت این نظام جان خود را از دست داده‌اند؟
این سوالی است که طرح آن عجیب به‌نظر می‌رسد. آمارهای منتشره از سوی وزارت کار همه قدیمی و ناموثق هستند. این نشان می‌دهد که آن‌چه برای این حکومت محلی از اعراب ندارد، جان و زندگی کارگر است.

مرگ کارگران در نظام ناایمن کار در ایران

چگونه می‌توان به این آمارهای مربوط به مرگ کارگران ایرانی پی برد؟ آمارهای حکومتی سعی در مینیمیزه کردن، پاک کردن صورت‌مسأله و نیز دورزدن آن دارند. آمارهای رسمی تنها آن دسته از کارگران را در بر می‌گیرد که دارای بیمه بوده و تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی قرار دارند، آمار واقعی مرگ و میر کارگران به‌دلیل حوادث کاری بسا بیشتر از ارقام رسمی و اعلام‌شده است. نزدیک به ۸۰درصد از نیروها کار در ایران خارج از پوشش بیمه قرار دارند و به همین میزان حوادث ناشی از کار در جایی ثبت نمی‌شود.

سطح ایمنی و بهداشت بسیار پایین و عدم رعایت ایمنی در کارگاه‌های صنعتی و ساختمانی کارگران ایرانی را روزانه به کام مرگ فرومی‌برد. حوادثی نظیر آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو و ریزش معدن زمستان یورت که منجر به کشته‌شدن ۴۳تن از معدنچیان شد تنها نمونه‌های رسانه‌یی شده و به بیرون درز کرده‌یی هستند که نمی‌شد آنها را از نگاه جامعه پنهان داشت.

مرگ کارگران در معدن زغال‌سنگ زمستان یورت آزادشهر، نمونه‌ٔ غیرقابل‌انکار

 

ایران تحت حاکمیت ولایت فقیه رکوردار مرگ کارگران

 حوادث بسیاری در محیط کار هستند که مورد توجه رسانه‌ها قرار نگرفته و در جایی منعکس نگردیده‌اند. یک تیتر در میان سایر تیترها شاید بتواند ابعاد فاجعه را بیان کند:
«ایران با ۱۵هزار حادثه‌دیده‌ٔ کارگری در دنیا رکورددار است».

در اعترافی دیگر خبرگزاری حکومتی مهر از رکورددار بودن ایران تحت حاکمیت آخوندها در میزان حوادث کار در سطح جهان نوشت:

"ایران با ۱۵هزار حادثه‌دیده کارگری در دنیا رکورددار است". این را رئیس کانون کارگران ساختمانی می‌گوید. بیش از ۵۰درصد حوادث کارگری مربوط به کارگران ساختمانی است و در سال گذشته از مجموع ۲هزار فوت ‌شده ۱۲۰۰نفر مربوط به کارگران ساختمانی بودند؛ اما هنوز کارگران ساختمانی از چتر بیمه‌ٔ فعالی برخوردار نیستند.

آسیب‌های ناشی از حوادث کارگری، در بین کارگران ساختمانی ایران بیش از ۵۰درصد کل حوادث کارگری است. هنگامی می‌توانیم به عمق فاجعه پی ببریم که دریابیم در کشورهای پیشرفته فقط در حدود ۱۷درصد از حوادث ناشی از کار مربوط به بخش ساختمان می‌شود. 

۵۰درصد از آمار مرگ کارگران در ایران مربوط به کارهای ساختمانی است

 

کارگران و انتخاب مرگ یا بیکاری و گرسنگی

آنجایی که نرخ سرسام‌آور بیکاری، نفس کارگران و زحمتکشان ایران را بریده است، آنها ناچارند برای به‌دست آوردن یک لقمه نان بخور و نمیر، به شرایط ناامن کار تن بدهند. در این حاکمیت فقط کارگران ساختمان نیستند که امنیت شغلی و جانی ندارند، این موضوع دامن‌گیر تمام کارگران است. با مرگ یا نقص‌‌عضو شدن هر کارگر، نان‌آور خانواده از چرخه‌ٔ کار کنار می‌رود و خانواده‌ٔ او برای نان شب به ارتش عظیم گرسنگان و بیکاران می‌پیوندد.

به‌دلیل نبودن قوانین حامی کارگران و نیز اجرا نشدن همان قوانین دست‌ساز حکومت، کارفرمایان ضوابط ایمنی کار را رعایت نمی‌کنند. نظارتی سیستماتیک وجود ندارد و آن میزان هم که وجود دارد ناکافی و فرمالیستی است. کارفرمایان وقتی می‌بینند اقدامی برای بازرسی از محل کار به‌عمل نمی‌آید، هیچ‌گاه درصدد ایمن کردن محیط کار برنمی‌آیند. آنان تنها سود خود را مدنظر دارند.

مرگ کارگران تراژدی ناگفته و نانوشته در آمارهای رسمی

 

مرگ خاموش کارگران

بر اساس آن‌چه گفته شد، کارگران ایرانی، روزانه برای گذران زندگی خود و خانواده‌ٔ خویش بر «طناب مرگ» قدم می‌گذارند. این کارگران برای آن که بیکار نشوند مجبورند جان خود را به‌دست گرفته و در محیط خطرناک و به‌صورت غیررسمی و روزمزد به کار بپردازند. بسیاری از این کارگران از قطع‌عضو و جراحت‌های قابل‌توجه رنج می‌برند ولی برای این‌که به خیل بیکاران نپیوندند با همان حال بر سر کار خود حاضر می‌شوند. این کارگران یا بیمه نیستند یا تنها از بیمه‌ٔ تأمین اجتماعی برخوردارند که فوت، نقص‌عضو در حین کار و نیز مصدومیت را شامل نمی‌شود.

«مرگ خاموش کارگران» اصطلاحی است که در بین فعالان حقوق کارگران جا افتاده و آشکارا در نوشته‌ها و محاوره‌های بین آنان بیان می‌شود.

بارش مرگ برای کارگران از آسمان!‌

 

مرگ لحظه‌مره در کمین کارگران ایرانی

برای این‌که تصویری ابتدایی از شرایط ناایمن کار در ایران که منجر به نقص‌عضو یا مرگ کارگران ایرانی می‌شوند، داشته باشیم، خوب است به چند فاکت که در یک رسانه‌ٔ حکومتی درج شده، دقت کنیم:
مرگ کارگران - دستی که زیر تیغ رفت

«اباذر محسنی» کارگری اهل شهرستان خمین استان اصفهان است که به‌علت بیکاری در شهرستان خود، برای کار به یک کارخانه فرش‌بافی واقع در شهرستان آران و بیدگل در شمال اصفهان رفته بود. ۳۱فرودین ماه سال ۱۳۸۶ حین کار با دستگاه برش فرشی که روی آن حفاظ‌های فاصله کارگر تا محدوده خطر نصب نشده بود، دستش بر زیر تیغه‌یی رفت که فرش را برش می‌زد.

وی در این حادثه ۳انگشت دست راستش را از دست داد و بعد از این حادثه به‌علت شکایت از کارفرما، توسط وی از کار بیکار شد. غفلت کارفرما از نصب حفاظ بر روی دستگاه برش فرش شرایطی را پیش آورد که دست راست اباذر دچار ازکارافتادگی کامل شد و در نتیجه، زندگی وی برای همیشه تحت‌الشعاع تجهیز نبودن ابزار کارش قرار گرفت.

مرگ کارگران ایرانی در محیط کار - آیا فریادرسی هست؟‌

مرگ کارگران - ۲۰دقیقه خونریزی و مرگ

اما قسمت «مظفر پایی» کارگر ۳۸ساله کارخانه سیمان دورود مرگ بود. ۴خرداد ۱۳۹۵ وی در حالی‌که مشغول تمیز کردن زیر نوار نقاله‌ٔ مواد خام در طبقه هشتم کارخانه در ارتفاع ۴۰متری بود، دستش بین نوار نقاله و روتوری گیرمی‌کند و به‌دلیل نبود کلید قطع‌کن، نبود آلارم حادثه و تنها بودن در محل دستش از ناحیه کتف جدا می‌شود.

بهداری درمانگاه کارخانه سیمان دورود آن زمان در خصوص مرگ وی گفته بود: بلافاصله بعد از مطلع شدن از وضعیت مصدوم در محل حاضر شدیم و متوجه خونریزی شدید وی شدیم، بیشتر از ۲۰دقیقه از خونریزی وی گذشته بود و با توجه به این‌که کتف دست چپ وی و بخشی از دنده‌های وی دچار حادثه شده بود، خون بدن مرحوم کاملاً خارج شده بود و هیچ‌گونه علائم حیاتی در او دیده نمی‌شد.

یکی دیگر از عواملی که البته در مرگ وی مؤثر بود و در بالا هم به آن اشاره شد، این بود که فرد ثانی (نجات‌دهنده) حین کار با این دستگاه مراقب وی نبود. مسئولان ایمنی و بهداشت کار همواره تأکید می‌کنند که حتی اگر تمام ضوابط ایمنی برای کار با یک دستگاه خطرناک و حادثه‌ساز رعایت شده باشد، باز هم باید یک نفر بالای سر کارگر حضور داشته باشد تا در صورت وقوع هر اتفاقی، جان وی را نجات دهد و دیگران را آگاه سازد.

اما در جایی که مظفر پایی کار می‌کرد تنها خودش حضور داشت. چرا که کارفرما چند ماه پیش از حادثه، بیشتر کارگران را تعدیل کرده بود. وی تا پیش از مرگ با ۱۷نفر دیگر در این بخش همکار بود و در زمان حادثه به حضور آنها احتیاج داشت.

مرگ آنی در کمین کارگران ایرانی

مرگ کارگران -  جنازه‌یی در زیر غلطک

اوایل آذر ۸۸ حادثه‌یی دلخراش برای «غضنفر صادقی» کارگر شاغل در کارگاه نخ‌ریسی واقع در جاده قدیم کاشان رخ داد. «سید هادی حسینی» مسئول روابط عمومی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی قم درباره مرگ «غضنفر» گفته بود: پس از تماس با ما به فاصله حدود ۲دقیقه یعنی ساعت ۱۶ و ۴۴دقیقه تیم نجات ایستگاه ۴ قم به محل حادثه اعزام شد اما چه فایده که کار از کار گذشته بود و مأموران ما جنازه جوان کارگر را که داخل غلطک‌ها گیرکرده و سر و صورت او له شده بود، یافتند.

جنازه غضنفر به اندازه‌یی آسیب دیده بود که با کمک یک دستگاه فک هیدرولیکی پس از برداشتن غلطک‌ها و جابه‌جایی قطعات بسیار سنگین، از داخل دستگاه بیرون کشیده شد. گفته می‌شد که حتی کارفرما و کارگران کارگاه نیز تحمل و طاقت باز کردن پیچ و مهره غلطک‌ها و در آوردن جنازه را نداشتند؛ چرا که استخوانهای آن جوان خرد شده و در کف کارگاه ریخته بود؛ متأسفانه پوست بدن او هم کنده شده و صورتش کاملاً له شده بود.

مسئول روابط عمومی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی قم تأکید کرده بود که این قبیل دستگاهها دارای یک سنسوری هستند که وقتی بدن انسان با آن برخورد می‌کند، خود‌به‌خود از کار می‌افتد؛ اما این‌که چگونه ‌این دستگاه توقف نکرده موضوعی است که در دست بررسی می‌باشد.(سایت حکومتی تابناک ـ ۱۲دی ۹۶)

 

حوادث کارگری، کمین‌گاه مرگ برای کارگران

 

دستگاههای ناایمن و خطر مرگ برای کارگران

یک کارگزار حکومتی به نام ابوالفضل اشرف منصوری که رئیس کانون مسئولان ایمنی و بهداشت کار است اعتراف می‌کند که دستگاههای معیوب و ناایمن در ایران تحت حاکمیت ولایت فقیه بکار گرفته می‌شوند و همین امر باعث نقص‌عضو و مرگ کارگران می‌گردد و هیچ برنامه‌یی برای جلوگیری از این ضایعه‌ٔ قابل پیش‌بینی وجود ندارد:
 «متأسفانه اولین اقدامی که کارفرما انجام می‌دهد تعمیر دستگاه معیوب است اما مگر تعمیر تا چند بار جواب می‌دهد و جلوی حادثه را می‌گیرد؟ حتی در حادثه معدن یورت شاهد بودیم باتری واگنی جرقه زده بود که بارها تعمیر شده بود. این تنها یک نمونه است و در کارخانه‌های دیگر هم همین اتفاق به‌کرات رخ داده و نسبت به نوسازی این تجهیزات و تکنولوژی‌های بکار گرفته شده در آنها اقدامی نمی‌شود».

و وقتی دستگاه تعمیر نمی‌شود کارگران ناچارند به‌گونه‌یی دیگر با مایه‌گذاشتن از جسم و جان خود، چرخهای کار را به چرخش درآورند. همین مهرهٔ حکومتی اشاره می‌کند که چطور به‌علت خراب بودن نوار نقاله و سیستم جرثقیل برای جا‌به‌جایی بار، در یک کارخانه‌ٔ قند، کارگران خود گونی‌های قند را حمل می‌کردند؛ «که آسیب‌های ناشی از آن باعث ایجاد دردهای مزمن در کل بدن می‌شود و تا  آخر عمر فرد را دچار رنج و فلجی می‌کند».(همان منبع)

کارگران ایرانی و ریسک پذیرش مرگ برای یک لقمه نان

 

چاره چیست؟ و چه باید کرد؟

این نظام اهریمنی نشان داده است که هیچ‌گاه دغدغه‌ٔ معیشت و نان شب کارگران را ندارد. جان، زندگی و بازماندگان آنان برایش مهم نیست. اولویت کارگزاران و سردمداران آن تنها صدور تروریسم، بحران‌آفرینی و غارت و چپاول مایملک توده‌هاست. تنها راه چاره برای کارگران، زحمتکشان، گرسنگان و هستی‌باختگان تنها و تنها قیام بر علیه این حاکمیت ضدایران و ایرانی است. اگر قرار است در چنبره‌ٔ این نظام و برای یک لقمه نان بمیریم، بهتر است که مرگ خود را به سلاحی تبدیل کنیم و بر فرق چپاول‌گران هستی خود فرود آوریم.

چه باید کرد؟

آتش باید افروخت. برخیزیم و به عزمی نو به استقبال عید جهانی کارگران در روز جهانی کارگر برویم. ما می‌توانیم و تجربه‌ٔ جنبش‌های اعتراضی در کنار و گوشه‌ٔ این مهین اسیر به‌خوبی این «توانستن» را نشان داده است. 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/a00d358a-7c07-480d-904d-90e6aec5dc2b"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات