سالن ویکتور هوگو مجلس ملی فرانسه، روز ۱۰بهمن ۱۴۰۲، میزبان خانم مریم رجوی بود.
«کمیتهٴ پارلمانی برای ایران دموکراتیک» که این جلسه را برگزار کرد، سال پیش نیز همزمان با اوجگیری قیام در داخل ایران، با صدور یک بیانیه از مقاومت ایران برای یک ایران دموکراتیک حمایت کرده بود. این بیانیه امضای ۲۹۵تن از نمایندگان مجلس ملی فرانسه، از جمله ۵رئیس گروه، ۳رهبر حزب و بیش از ۱۳۰سناتور را بهدست آورد.
رئیس جمهور برگزیدهٔ مقاومت، در جلسهٔ جدید کمیتهٴ پارلمانی، با حضور تعدادی از نمایندگان مجلس ملی فرانسه و شخصیتهای سیاسی سخنانی ایراد کرد که بهلحاظ آشنایی با مختصات سیاسی و گامهای عملی برای برونرفت از آن، قابل تأمل است.
در این یادداشت بر فرازهایی از آن سخنرانی تأکید شده است.
تهدید اصلی صلح و امنیت جهانی
خاورمیانهٔ جدید، اصطلاحی است که احمد خاتمی در نماز جمعهٔ تهران آن را بهکار برد؛ او گفت:
«بابالمندب دست حوثیهاست، حشدالشعبی عراق، عینالاسد پایگاه آمریکا را میزنند، حزبالله لبنان مدام پایگاههای رژیم صهیونیستی را میکوبد، این یعنی خاورمیانه جدید»!
خانم رجوی با استناد به این فاکت گفت که از نظر آخوندها، خاورمیانهٔ جدید یک منطقهٔ به آتشکشیده شده است.
با تأمل در فرازهای دیگر این سخنرانی درمییابیم که آخوندهای حاکم بر ایران خاورمیانه را کانون جنگ و بحران میخواهند. موشکپرانی نیروهای نیابتی به کشورهای مختلف، ادامهٔ جنگافروزی در غزه، تهدید کشتیرانی جهانی در آبهای آزاد، حملهٔ موشکی سپاه پاسداران به عراق، سوریه و پاکستان از علائم این وضعیت است. این در حالی است که این رژیم برای دستیابی به بمب اتمی نیز از پنهانکاری باز نایستاده و میزان غنیسازی اورانیوم ۶۰درصدی را به سه برابر رسانده است. همزمان با این اقدامات، تأمین پهپاد برای کشتن مردم اوکراین نیز بخشی از کارنامهٔ جنگافروزانهٔ این رژیم را تشکیل میدهد.
بنابراین فاشیسم دینی در حال حاضر، تهدید اصلی صلح و امنیت جهانی است. اگر تا دیروز پیشبرندگان سیاست مماشات، نیروهای نیابتی را مسبب دامنزدن به ناامنی میدانستند و نظام ولایت فقیه و سپاه پاسداران را مستثنی میکردند، امروز در ستونهای دود و لاشههای ویرانی و نیز در چتر کبود هر انفجار موشک و پهپاد، سر مار فاشیسم دینی قابل رؤیت است.
صدور بحران سرنگونی به خارج از مرزها
برای کسانی که اندک آشنایی با مسائل خاورمیانه بهطور اعم و وضعیت سیاسی حاکم بر ایران بهطور اخص داشته باشند، پر واضح است که این اقدامات هیستریک نه از سر قدرت بلکه، در منتهای ضعف و استیصال صورت میگیرد. نظام ولایت فقیه با بحران سرنگونی مواجه است و برای خلاصی از آن چارهیی جز صدور این بحران به خارج از مرزهای ایران نمییابد.
بدیهی است که اگر در ایران قیامی سراسری در جریان نبود؛ اگر مقاومتی همهجانبه سکان قیام و انقلاب را در ایران به دست نداشت، جنگافروزی آخوندها در خارج از ایران میتوانست گریزگاهی برای آنان فراهم کند اما واقعیت چیز دیگری است. مریم رجوی بهدرستی بر این واقعیت انگشت گذاشت: «مردم ایران مصمم هستند به دیکتاتوری مذهبی پایان دهند و این رژیم در موقعیت سرنگونی است.
جامعه ایران یک بشکه باروت است. این را میتوان در ۳هزار عملیات ضداختناق کانونهای شورشی طی سال گذشته در سراسر ایران دید».
واکنشهای جنونآمیز نسبت به مقاومت ایران
نقش بارز شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران در شکلدادن به قیامهای مردمی، نظام ولایت فقیه را به سلسلهیی از واکنشها جنونآمیز واداشته است. اجیر کردن تروریستها برای حمله به دفاتر مقاومت ایران در لندن، پاریس و برلین و نیز افزایش پروژههای شیطانسازی و راهاندازی دادگاههای غیابی برای ۱۰۴تن از مجاهدین، بخشی از این واکنشهای جنونآمیز است. هدف از این اقدامات، ممانعت از پیوستن جوانان به مجاهدین و نیز وارد کردن فشار به مقاومت در خارج از کشور است.
چنین واکنشهایی از قضا نتیجهٔ معکوس داده است. برآیند آنها مطرحسازی و در اکران قرار دادن بیشازپیش جایگزین دموکراتیک است.
سخنرانی خانم رجوی در کمیتهٴ پارلمانی مجلس ملی فرانسه این واقعیت را برجسته کرد که برای مهار جنگافروزی، گروگانگیری و تروریسم افسارگسیختهٔ نظام ولایت فقیه، باید آنتیتز آن (جایگزین دموکراتیک) را بهرسمیت شناخت. این جایگزین، با اعتقاد به برقراری یک جمهوری دموکراتیک با مؤلفههای «جدایی دین و دولت»، «برابری زن و مرد»، «خودمختاری ملیتها»، «لغو حکم اعدام» و «ایران غیراتمی»، بهترین گزینه برای صلح، دوستی و همزیستی مسالمتآمیز با جهان است.
گامهای عملی
برای تحقق چنین نقشه مسیری، ۴گام عملی از سوی خانم رجوی پیشنهاد شد:
۱- نامگذاری سپاه پاسداران در لیست ماهیتهای تروریستی، همانگونه که در بیانیه مجلس ملی فرانسه در خرداد گذشته و قطعنامه مصوب بهمن ۱۴۰۱ پارلمان اروپا خواسته شده است؛
۲- به کار انداختن مکانیزم ماشه در قطعنامه ۲۲۳۱شورای امنیت ملل متحد که باعث فعال کردن مجدد قطعنامههای تحریم شورای امنیت علیه پروژههای اتمی رژیم میشود؛
۳- قرار دادن رژیم ایران ذیل فصل ۷ منشور ملل متحد که در مورد رژیمهایی است که تهدید صلح در جهان هستند؛
۴- بهرسمیت شناختن مبارزه مردم ایران برای سرنگونی فاشیسم دینی.