روز چهارشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۴، پارلمان ایتالیا میزبان کنفرانسی با عنوان «بحران ایران: راهحل سوم برای تغییر در ایران» بود. این اجلاس با حضور نمایندگان پارلمان، سناتورها و شماری از شخصیتهای برجسته سیاسی و حقوقبشری برگزار شد و سخنران اصلی آن، خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران برای دوران انتقال، نقطه ثقل سیاسی و فکری برنامه را شکل داد.
این کنفرانس، بهویژه در بستر تحولات پرشتاب منطقهیی و بحران ساختاری حاکم بر فاشیسم دینی، واجد اهمیت مضاعف است؛ چرا که بهروشنی گفتمانی را نمایندگی میکرد که نه در چارچوب سیاستهای مماشات غرب قابل گنجاندن است و نه با روایتهای رسمی رژیم ایران تطابق دارد. سخنان خانم رجوی در این زمینه خود گویاست:
«من امروز به خانه دموکراسی ایتالیا آمدهام برای ارائه نقشهمسیری که متکی به انرژیها و تواناییهای جامعه بپا خاسته ایران است و در جهت یک تغییر بزرگ برای بهزیر کشیدن استبداد دینی پیش میرود».
در این کنفرانس، اعلام پیوستن اکثریت سنای ایتالیا به بیانیه ایران آزاد ۲۰۲۵، که حاوی حمایت از برنامه ۱۰مادهای خانم رجوی، خواست لیستگذاری سپاه پاسداران بهعنوان یک سازمان تروریستی، و بهرسمیتشناسی مقاومت مردمی بود، خود گامی نمادین اما معنادار در جهت تأیید بینالمللی آلترناتیو دموکراتیک ایران تلقی میشود.
راهحل سوم: گفتمانی بدیل در برابر دوگانهسازیهای سیاسی
راهحل سوم، مفهومی که در کانون سخنان خانم رجوی قرار داشت، در برابر دو گزاره رایج ایستاده است: جنگ خارجی یا حفظ رژیم از طریق مماشات.
بهگفته وی:
«دستیابی به این هدف، مبتنی بر راهحل سوم است: یعنی نه جنگ خارجی، نه دیکتاتوری دینی و مماشات با آن، بلکه تغییر رژیم بهدست مردم و مقاومت سازمانیافته ایران».
این سخن، حامل یک پیام عمیق است: بازتعریف سیاست در مورد ایران از طریق بهرسمیتشناختن نیروی سوم؛ نیرویی که نه در اردوگاه سرکوب و فساد فاشیسم دینی قرار دارد و نه در دستگاههای مداخلهجویانه و منفعتطلب خارجی.
در روایت خانم رجوی، این راهحل بر شالودهای اجتماعی و تاریخی بنا شده است؛
«راهحل سوم چکیده خون و رنج مبارزه مردم ایران از مشروطه تا بهحال در برابر دو دیکتاتوری سلطنتی و دینی است. آنها که همواره در یک همدستی شوم علیه منافع مردم ایران بودهاند».
رنج، سازمانیافتگی و جایگزینی روشن
بخش مهمی از سخنان خانم رجوی به رد ادعاهایی اختصاص یافت که از سوی جریانهای مدافع وضع موجود مطرح میشود؛ مانند اینکه سقوط رژیم به هرج و مرج خواهد انجامید یا اپوزیسیونی وجود ندارد که توان مدیریت دوران گذار را داشته باشد. او با اشاره به سازمانیافتگی مقاومت در قالب کانونهای شورشی گفت:
«جنبشی که بیش از ۴ دهه است بیوقفه با رژیم حاکم در نبرد است. شبکهیی متشکل از کانونهای شورشی در سراسر کشور بهرغم اختناق مطلقه هیچگاه دست از فعالیت برنمیدارد».
همچنین افزود:
«وجود یک جایگزین دموکراتیک تضمین محکمی برای عبور آرام کشور از تلاطمهای بعد از سرنگونی رژیم است. مهمترین رسالت شورای ملی مقاومت انتقال قدرت به مردم ایران است».
این سخنان نشان میدهند که مقاومت ایران نه فقط یک اپوزیسیون سیاسی، بلکه یک پروژه اجتماعی و فرهنگی گسترده با چشماندازی آلترناتیو است. پروژهیی که نه با تکیه بر قدرتهای خارجی بلکه با اتکا به سرمایه اجتماعی درونی و مبارزه بیامان در بطن جامعه شکل گرفته است.
اهمیت نمادین این کنفرانس در نظم نوین جهانی
برگزاری این کنفرانس در پارلمان یکی از کشورهای اصلی اتحادیه اروپا و پیوستن اکثریت سنای ایتالیا به بیانیه ایران آزاد، نشانهای از شکست روایت رسمی فاشیسم دینی در سطح جهانی و تقویت مشروعیت سیاسی و اخلاقی مقاومت ایران است؛ آنهم در زمانی که رژیم با تشدید سرکوب داخلی و اعدام مجاهدان خلق مانند بهروز احسانی و مهدی حسنی تلاش میکند پایههای لرزان خود را حفظ کند.
کنفرانس در پارلمان ایتالیا -با تأکید بر «راهحل سوم» بهمثابه گفتمان سیاسی بدیل و طرح یک آلترناتیو روشن- حاکی از پیشرویهای خیرهکننده مقاومت ایران در عرصه جهانی است.