در زمینه چگونگی برخورد با سخنان رئیسجمهور آمریکا مبنی بر این که اگر سردمداران رژیم بخواهند با او مذاکره کنند امکان ملاقات و مذاکره با آنها وجود دارد، سردرگمی و تشتت حاکم است.
در حالی که عناصر باند روحانی ناچار از تمکین از این رهنمود خامنهای هستند که در شرایط کنونی مذاکره با آمریکا را ممنوع اعلام کرده است، اما عناصر این باند از آنجایی که میدانند عواقب تحریمهای آینده آمریکا که در آبانماه شروع میشود سنگین است و اقتصاد درهمشکسته و در حال فروپاشی توان تحمل چنین تحریمهایی را ندارد، پیشنهاد مذاکره و البته توأم با عقبنشینی به دولت روحانی میدهند.
بعضاً برای اینکه شرکت روحانی در شورای امنیت و امکان ملاقات با ترامپ را موجه جلوه بدهند اینطور وانمود میکنند که رئیسجمهور آمریکا قصد دارد فضا را برای گفتگو با رژیم آماده کند و گویا اینکه قصد تفاهم دارد و...
از جمله این افراد علی بیگدلی از باند روحانی است که به روحانی توصیه میکند «در نشست شورای امنیت شرکت کند». او شرکت روحانی در این نشست را به مفهوم تفاهم با آمریکا میپندارد و در این رابطه میگوید: «ایشان حتماً در این جلسه شرکت کنند. سیاست یعنی مذاکره و معامله».
این مهره حکومتی بعد از این مقدمهچینی اضافه میکند: «ترامپ قصد دارد فضای آرامی را بهوجود بیاورد و با دعوت از آقای روحانی میخواهد فضای ملتهب بین ایران و آمریکا را کاهش دهد. ما ابتدا وارد ملاقات میشویم و در ملاقات گفتگوها را انجام میدهیم و انتظاراتمان از یکدیگر را بیان میکنیم. اگر به نقطه مشترکی رسیدیم، مذاکرات آغاز میشود».(سایت اعتماد آنلاین ۱۴شهریور ۹۷)
اما در مقابل عناصر باند خامنهای مذاکره را رد میکنند و آن را به زیان نظام میدانند، از جمله اینکه اخیراً سردمداران سپاه ضدخلقی و بسیج ضدمردمی به صحنه آمدهاند و کسانی را که راهحل مذاکره را توصیه میکنند زیر ضرب میبرند.
پاسدار محمدعلی جعفری، سرکرده سپاه پاسداران، «مدیران کشور» را زیر ضرب میبرد که: «تمام راهحل مشکلات اقتصادی کشور را سیاسی و در نهایت به مذاکره پیوند میزنند».(خبرگزاری فارس ۱۴شهریور ۹۷)
پاسدار غلامحسین غیبپرور نیز در تقبیح مذاکره گفت: «برخی میگویند مشکلات کشور راهحل سیاسی دارد؛ این حرفها بوی مذاکره میدهد. اگر از دخالت و کارشکنی بسیج و سپاه حرف نزنند، به خودمان شک میکنیم؛ با این حرفها یقین داریم که مسیرمان درست است».(خبرگزاری ایرنا ۱۴شهریور ۹۷)
فواد ایزدی از باند خامنهای نیز مذاکره با آمریکا را رد کرده و میگوید: «مذاکره با دولت آمریکا عقلانی نیست».
او تندادن به مذاکره را باعث کوتاهآمدن حاکمیت از مواضعش میداند و به حرف خامنهای در زمینه رد مذاکره با آمریکا استناد میکند و میافزاید: «وقتی دولت آمریکا به این شکل در قبال برجام بدعهدی کرد، دیگر مذاکره با این دولت عقلانی نیست و سودی برای کشور ندارد».(خبرگزاری تسنیم ۱۴شهریور ۹۷)
ملاحظه میشود که دو باند حاکمیت سرنوشت آن را به مذاکره کردن یا مذاکره نکردن با آمریکا و توافق با این کشور و توافق نکردن با آن گره میزنند.
آنها آنچنان در این زمینه مجادله میکنند که از نظر یک باند و مهرهای آن مذاکره بهمثابه جرعه حیات خصوصاً در دورانی است که رژیم در مخمصه سرنگونی و بحرانهای لاعلاج مختلف گیر کرده است، در مقابل باند رقیب و مهرهای آن هم مذاکره را بهمثابه جامزهر دیگری میدانند که در هیچ شرایطی نباید به آن تن داد و آن را سرکشید.
اما واقعیت این است در شرایط کنونی که نظام در بحران سرنگونی گیر افتاده است، مشکل اصلی دیگر این نیست که مذاکره بکند یا نکند، کوتاه بیاید یا کوتاه نیاید و خلاصه اینکه مذاکره یا عدممذاکره تعیینکننده اصلی سرنوشت آن نیست.
در شرایط کنونی و در شرایطی که در بحران سرنگونی غوطهور است، آنچه که تعیینکننده است شرایط داخلی و بحرانی است که مردم و کانونهای شورشی با قیامها و خیزشها بر آن تحمیل کردهاند.
بنابراین سرنوشت آن را مذاکره یا عدممذاکره تعیین نمیکند، سرنوشت آن را مردم، کانونهای شورشی و مقاومت سازمانیافتهای تعیینتکلیف میکنند که عزم جزم کردهاند بنیان آن را از ریشه برکنند.
به فرض اینکه نظام بتواند در زمینه روابط خارجی فرجهای پیدا کند، این فرجه برای آن بههیچوجه تعیینکننده نیست، بلکه تعیینکننده مردم قیامکننده و مقاومت سازمانیافته این مردم است که عزم جزم کردهاند، تا بنای ویران حاکمیت را تا خشت آخر خراب نکنند، از پای ننشینند.
آنچنانکه مردم قیامکننده در جریان اعتراضاتشان همگام با شعار مرگ خامنهای و مرگ بر روحانی شعار میدهند: «میجنگیم، میمیریم، ایران را پس میگیریم».