موضوع بحران اقتصادی در روزهای اخیر مورد بحث رسانههای حکومتی قرار گرفته است
اما جدای از تحلیلها و بررسیهای رسانهها شاخصهای بینالمللی نیز بر این واقعیت گواهی میدهند که بحران اقتصادی در ایران بسیار حاد و خطرناک است.
محمدباقر نوبخت روز سهشنبه در مجلس آخوندی به صراحت گفت:
«شمایی که میفرمایید نفت را استفاده نکنیم که اصلاً خوشبختانه جوری شد که نفت را نمیتوانیم استفاده کنیم مالیات هم که شما میدانید در این شرایط رکود این هست شما به من بگویید که ۳۰هزار میلیارد تومان در ماه حقوق کارکنان دولت را چطور باید پرداخت کنیم؟؟ آخه همه راهها را به سمت دولت بستن که حتی این اوراق و اسناد خزانه که پول جمع میکند از جامعه این اسناد چیست؟»
بر اساس بررسیهای اقتصادی اتاق بازرگانی ایران رتبه شاخص تابآوری اقتصادی با افت مواجه شده و در جایگاه۱۲۵ جهان قرار گرفته است. این شاخص جهانی برای ۱۳۰کشور جهان محاسبه و رتبهبندی میشود. (روزنامه صبح اقتصاد ۱۳ خرداد۹۹)
این شاخص گویای بسیاری از بحرانهای لاعلاجی است که نتیجه همه آنها فقر و محرومیت اکثریت مردم فقیر و از طرف دیگر وجود قشر محدود انگلی وابسته به مراکز قدرت است که به ثروتهای افسانهای و بادآورده دست پیدا کردهاند.
رکود بازار اقتصادی، افزایش قیمت ارزاق عمومی، هزینههای خرید و ساخت مسکن و رشد تورم و در مقابل آن افزایش آمار بیکاری و کاهش قدرت خرید مردم بخشی از بحرانهایی است که ناشی از یک اقتصاد بیمار، درهم شکسته و به بنبست رسیده است.
در زمینه بحرانهای گریبانگیر اقتصاد روزنامه آرمان ضمن رد ادعای کسانی که میخواهند تمامی مشکلات و بحرانها را به کرونا ربط بدهد مینویسد: «آیا در نبود کرونا اقتصاد ایران رونق میگرفت؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت اقتصاد ایران سالهاست با بلایی شاید بدتر از کرونا دستوپنجه نرم میکند. کمتر سالی را با رشد مثبت اقتصادی یا تورم تکرقمی پشت سر گذاشتهایم… اگر کرونایی هم وجود نداشت سال۹۹ باز هم سختتر از سال۹۸ برای اقتصاد ایران و معیشت مردم میگذشت». (آرمان ۱۳خرداد ۹۹)
بنا بر گزارش مرکز پژوهشهای مجلس رژیم قدرت خرید هر فرد ایرانی نسبت به سال۱۳۹۰ حدود یکسوم کاهش یافته است.
در سال۹۰ درآمد اکثریت مردم فقیر حتی کفاف خرج بخورونمیر آنها را نمیداد و آنها از حداقلها برای یک زندگی معمولی هم محروم بودند.
با این حال درآمد این مردم که پاسدار قالیباف رئیس مجلس رژیم در سال۹۶ آنها را اکثریت ۹۶درصدی نامید ۳۴درصد کاهش یافتهاست.
البته این شرایط سخت برای کسانی است که در حال حاضر شغلی دارند و بیکار نیستند و هنوز به حاشیه شهرها و حاشیه گورستانها و یا غارها پناه نبردهاند.
قطعا وضعیت معیشتی حاشیهنشینان، گورخوابها و غارها وحشتناکتر از سایر مردم محروم و فقیر است.
در مورد وضعیت حاشیهنشینان شهرهای غربی کشور یکی از کارشناسان حکومتی اعتراف میکند: «کافی است سری به شهرستانهای نواحی غربی کشور بزنیم. بیشتر مردمان آن مناطق هیچ شغل ثابت و با درآمد مکفی ندارند. در واقع بیش از ۴۰درصد مردم آن مناطق بیکار هستند. هر سال۴۰درصد اجناس گران میشود کارمندان هم فقیر شدهاند. خط فقر ۹میلیون تومان است یعنی میزان درآمد افراد با مخارج زندگی در کشور همخوانی ندارد. در بیشتر مناطق جنوبی کشور با فراوانی لولههای نفت یک لوله آب آشامیدنی وجود ندارد. چرا؟ چون شایستهسالاری صورت نگرفته و مسئولان با رانت و فساد وارد پستهای مهم کشوری میشوند». (روزنامه جهان صنعت ۱۳خرداد ۹۹)
واقعیت این است که این وضعیت ناشی از یک اقتصاد چپاول زده است که اقلیت وابسته به نظام و بیت خامنهای روزبهروز به درآمدهای بالا و بالاتر دست پیدا میکنند و اکثریت زیر بار فشار معیشتی کمرشان خم شده است.
روزنامه حکومتی مستقل روز ۱۲خرداد در مطلبی ضمن اشاره به درآمد نجومی ارگانهای مالی وابسته به خامنهای مینویسد:
«ثروت کلیهٔ نهادهای اقتصادی بیت، معادل هزار میلیارد دلار میشود. سود ده درصدی این ثروت، یکصد میلیارد دلار است که با آن میتوان هزینهٔ معیشت ده میلیون خانوار (چهل میلیون نفر) کمدرآمد را پرداخت کرد، از کاسبکاران ضعیف حمایت، زیرساختهای بخش بهداشت و درمان را تقویت، حقوق پرستاران را با هزینهها هماهنگ و گرفتاریهای دیگر دولت را رفع و رجوع نمود. طبیعیست که حجم تفاوتی که کیفیت زندگی ایرانیان بعد از توزیع عادلانه این ثروت هنگفت خواهد کرد».
آری سیاستهای چپاولگرانه و فاسد حاکمیت باعث وضعیت کنونی اقتصاد و رشد نابرابری جامعه شده است.
سیاستهایی که باعث شده بهطور ناعادلانهای امکانات اقتصادی کشور در اختیار سردمداران و یک اقلیت ناچیز وابسته به آن قرار گیرد .
در این رابطه پاسدار قالیباف در سال۹۶ در مناظره با آخوند حسن روحانی و اسحاق جهانگیری در جریان خیمهشببازی انتخابات ریاستجمهوری اعتراف کرد: «در حوزه اجتماعی بحثهایی که میشود به این نقطه میرسیم که در جامعه ما ۴درصد وجود دارند که از همه چیز برخوردار هستند و ۹۶درصد جامعه برخوردار نیستند و آن کسانی هم که برخوردار هستند با رانت همانطور که آقای جهانگیری اشاره کردند، برخوردار شدند.
واقعیت این است که امروز شکاف طبقاتی در جامعه ما بیشتر شده و فرصتهای اجتماعی امروز نابرابرند. یعنی بهرهای که آن ۴درصد میبرند هیچوقت بقیه ۹۶درصد مردم نمیبرند». (خبرگزاری تسنیم ۸اردیبهشت ۹۶)