728 x 90

در مفهوم «هسته اصلی و سخت» بحرانها

شرایط توفانی جامعه ایران
شرایط توفانی جامعه ایران

بحران معیشت، بحران اقتصاد، بحران بورس، بحران بیکاری، بحران گرانی، بحران کرونا، بحران تحریم و... بحران موجودیت. این است آخرین مختصات اعتراف‌شدهٔ کارگزاران نظام آخوندها در آستانهٔ اولین سالگرد قیام آبان۹۸.

این بحرانها آن‌چنان به هم وابسته هستند و آن‌چنان از هم تأثیر می‌پذیرند که گویی هر کدام منشأ دیگری است. از این رو نظام آخوندها بر دهانهٔ فوران جوشان بحرانها ایستاده است.

اکنون با سرجمع شدن و اتحاد بحرانها، اوضاع حاکمیت آخوندها به نقطه‌یی رسیده است که این بحرانها آدرس دقیق سر منشأشان را می‌دهند.

طی چند ماه اخیر بارها در یادداشتها و مقاله‌ها یادآوری کرده‌ایم که:

روشن است که حکومت آخوندی گرفتار شقاقلوس اصل ولایت فقیه در قانون اساسی و شخص ولی‌فقیه در سیاست‌گذاری نظام شده است. به تعبیری دیگر نظام ملایان در شیب تند مجازات اتودینامیک اصل ولایت فقیه و شخص ولی‌فقیه قرار گرفته است؛ طوری که این اصل و این شخص موجب بروز بحرانی از دل بحرانی، تکثیر بحرانها و سرعت گرفتن آنها شده‌اند.

اکنون همبستگی تضادهای سیاسی، اجتماعی و صنفی جامعه همراه با اتحاد بحرانهای نامبرده، آدرس سرراست و مستقیم ولی‌فقیه را می‌دهند. اکنون حجم این بحرانها آن‌چنان سرریز شده است که بیت ولی‌فقیه را دق‌الباب می‌کند. صدای این دق‌الباب را روزنامهٔ همدلی در شماره ۲۱آبان۹۹ با تأکید بر «هسته اصلی و سختی که تصمیم‌گیریهای راهبردی را انجام می‌دهد»، این‌گونه منعکس می‌کند:

«وضعیت عمومی را در ایران می‌توان «بحرانی» توصیف کرد... ایران در حال حاضر نوعی اندک‌سالاری است. در آن هسته اصلی و سختی وجود دارد که تصمیم‌گیریهای راهبردی را انجام می‌دهد و منابع اصلی را در کنترل خویش دارد».

وقتی صحبت از اتحاد بحرانها در نظام آخوندی می‌کنیم، منظور این نیست که هر بحرانی جدای از دیگری و مستقل از آن وجود دارد که مثلاً بتوان برای هر یک راه‌حل یا راه‌کار جداگانه یافت. اکنون در این نظام کلافی از بحرانها شکل گرفته که اجزای هر کدام را با دیگری پیوسته و متحد نموده است. اکنون به‌دلیل سیاست ضدمردمی خامنه‌ای و دولت روحانی برای استفادهٔ ابزاری و سیاسی از کرونا، بحران مایحتاج زندگی و معیشت با بحران کرونا به‌هم تنیده شده‌اند. از طرفی بحران شتاب گرفتهٔ فاصلهٔ طبقاتی با بحران نفرت و انزجار عمومی نسبت به رژیم، به هم تنیده شده‌اند. این بحرانها را می‌توان به چندین ستون تشبیه نمود که در مقابل نظام قد علم کرده‌اند. نشانی این ستونها یا بهتر است گفته شود آسمان‌خراش‌ها در واقع آدرس زنجیره‌یی به‌هم پیوسته از بحرانها تا بیت ولی‌فقیه است. واقعیت انکارناپذیر چنین ستونهای روبه‌روی ارکان نظام، همان اتحاد بحرانها می‌باشد که روزنامهٔ حکومتی این‌چنین از تنوع موضوعی‌شان، عمق‌شان و گستردگی‌شان پرده برداشته و ستون‌شان کرده است:

۱ ـ بحران تأمین نیازهای اساسی

۲ ـ احساس عجز در مقابله با کرونا و اضطراب و نگرانی ناشی از آن

۳ ـ بحران سردرگمی و گسترش قطبی شدن جامعه

۴ ـ بحران اعتماد و انفجار عمومی

(روزنامه همدلی، ۲۱آبان ۹۹)

ویژگی بحرانهای نظام آخوندی در مرحله جدید این است که پیکان سر جمع‌شان رو به شخص ولی‌فقیه می‌باشد. این وضعیت را هرگز نباید با بروز بحرانهای مشابه در چند ماه پیش یا حتی چند هفتهٔ پیش یکی دانست. همان‌طور که اشاره شد نظام آخوندی در تمامیتش گرفتار شقاقلوس اصل ولایت فقیه و شخص ولی‌فقیه شده است. علت سرجمع شدن بحرانهای کنونی نظام را اکنون خودی‌های قسم‌خوردهٔ نظام در بیت خامنه‌ای با تعبیر «هستهٔ اصلی» جست‌وجو می‌کنند و راهبرد این «هستهٔ اصلی و سخت» را هم پیشاپیش شکست‌خورده می‌دانند. نگاه کنید:

«این سومین بار است که هسته اصلی برای یکدست‌ سازی کامل حاکمیت اقدام می‌کند. این تلاش نیز با شکست دیگری به پایان خواهد رسید» (همان منبع).

نکته اصلی و پایانی این است که این بحرانهای سرجمع شده یا اتحاد کنونی بحرانها اگر به چنین نقطه‌یی رسیده است که دیگر هرگز به عقب برنمی‌گردد و مشخصات یک سال پیش را هم ندارد، علت در عبور مردم از سرفصل قیام آبان۹۸ است که تعادل‌قوای بین جامعه و مردم را با حاکمیت از بنیاد تغییر داد.

قیام آبان۹۸ موجب تشکیل دو جبهه سیاسی آشتی‌ناپذیر بین مردم و حاکمیت آخوندی شده است. به‌همین دلیل هم پاسخ واقعی و حقیقی مسائل سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ایران و تمامیِ بحرانهای نام‌برده در تعیین‌تکلیف نهایی این حاکمیت توسط مردم و جامعهٔ ایران است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/20abf3a2-ef35-43af-ba31-58fd54ea8e5f"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات