خامنهای یکبار دیگر آن روی خود و نظامش را نشان داد! آنچه که اینروزها در صحنه سیاسی اجتماعی ایران جریان دارد، حضیض افلاس و قابلیتهای منحط آخوندی است که لباس رهبری آن را به تن دارد.
ولیفقیه درمانده نظام سرانجام با وارد کردن مزدوران خارجی خود به صحنه اجتماعی ایران، خود تیرخلاص خویش را شلیک کرد!
آنچه که اکنون در ایران میگذرد و صحنههایی که با ورود مزدوران تروریستهای خارجی قدس سپاه پاسداران، در شهرهای جنوبی و دو شهر لرستان در حال وقوع است، مطلب سادهای نیست که بتوان به آسانی از آن گذشت. برای درک واقعیت و عمق محتوای آنچه که اینک در مناطقی از خوزستان و لرستان در جریان است، باید نگاهی کلیتر به صحنه کرد.
طرح سرکوبگرانه رعد ۲۴برای مناطق سیلزده
شکست در قیام و انزوا در جهان
خامنهای که در جریان قیام به سختی از سوی مردم مفتضح شده بود، هنگامی به اهمیت شعارهای مردم و قیامهای گسترده شهری پی برد که کار از کار گذشته و آن قیام و شعارهایش تاثیراتی جدی در روابط بینالمللی رژیم بهجا گذاشت آنچنان که حسن روحانی رئیسجمهور نظام گفت آمریکاییهای با دیدن قیام و شنیدن شعارهای مردم، تصمیم گرفتند روابطشان را با رژیم تغییر دهند (نقل به مضمون).
و هنوز آثار و عواقب تغییر سیاست آمریکاییها و فاصلهگرفتن اروپاییهای از رژیم در جریان بود که ماجرای لیستگذاری شدن سپاه پاسداران، خامنهای را در تنگنا قرار داد که تا پیش از این حتی به مخیلهاش هم خطور نمیکرد! تروریست شناخته شدن سپاه پاسداران و ملحقاتش در منطقه آنچنان برای خامنهای سنگین و ناگوار بود که ظاهراً جهان را در برابر دیدگانش تیره و تار کرد.
راهکاری که خامنهای یافت
خامنهای که در تمامی یکسال و نیم اخیر ضعف مفرط خود در تصمیمگیری را نشان داده بود، در این مورد نیز بنبست نظامش را آشکار کرد و نهایتاً در وحشتی غیرعادی تصمیم به وارد کردن مزدوران عراقی، لبنانی، افغان و پاکستانی خود به صحنه اجتماعی ایران گرفت!
خامنهای که از پیامدهای رویارویی پاسدارانش با مردم و احتمال قهرآمیز شدن آن وحشت داشت، ظاهراً اکنون چاره را در وارد کردن مزدوران خارجی خود به صحنه یافته است. غافل از اینکه مشاهده مزدوران خارجی آخوندها در کوچه خیابانهای کشور، مردم را آنچنان عصبی میکند که پیامدهای آن غیرقابل پیشبینی است. مزدورانی که البته هیچ تسلطی هم نه به فرهنگ و نه به زمین منطقه مأموریت خود ندارند و به آسانی شکار جوانان عاصی و رزمندهای میشوند که پیش از این مزدوران، مربیان پاسدار آنان را در همین کوچه خیابانها گو شمالی داده و منزوی و مطرود به پادگانهایشان عودت دادهاند.
گشت داخلی و حشدالشعبی و... شکست دیگری برای نظام
اکنون خامنهای همزمان با وارد کردن مزدوران خارجی، مجدداً گشتهای متعدد خیابانیاش را هم راهاندازی کرده است، وی حتی تا آنجا رفته که در مناطق سیلزده که نیاز مفرط به امکانات پشتیبانی و لجستیک و همچنین ماشینآلات مهندسی دارند، در کنار وارد کردن مشتی اراذل خارجی، دست به تأسیس قرارگاههایی زده تا عناصر بسیجیاش را هم در قالب «یکان»های بسیجی وارد جامعه که در واقع منطقه عملیاتی رژیم است، کند!
قرارگاه فرهنگی بهجای ماشینآلات مهندسی، پوشاک، خوراک و... برای سیلزدگان!
و به این ترتیب یکبار دیگر روشن شد:
از آنجا که این رژیم اساساً و مطلقاً جز زبان گشتهای سرکوبگر و پاسدار و بسیجی و اکنون هم حشدالشعبی و دیگر اراذل خارجیاش، به هیچ زبان دیگری تسلط ندارد و هیچ زبان دیگری را نمیفهمد، و تنها راه تعاملش با مردم، زبان قهر است و بس! در نتیجه باید منتظر واکنش طبیعی و قانونی مردم در دفاع از آب و خاک و آزادی و آزادگی خود نیز باشد.
بیتردید جوانان عاصی و شورشی ناگزیر با همان زبان با خامنهای سخن خواهند گفت که مطلوب اوست چرا که قبل از همه این خود خامنهای بود که چنین زبانی را به کار گرفت!