در ایران آخوندزده دستفروشی منحصر به قشر خاصی نیست بلکه در شرایط کنونی بخش وسیعی از اقشار مردم دستفروش شدهاند.
فقر و بیکاری باعث شده است که مردان، زنان و جوانانی بهدلیل مشکلات اقتصادی و معضل بیکاری حتی با تحصیلات دانشگاهی در گوشه و کنار خیابان با شغل دست فروشی روزگار بگذرانند.
دستفروشی آخرین شانس برای حیات و گذران زندگی ارتش بیکاران و گرسنگان است، اما در حاکمیت آخوندی شغلی پر ریسک و خطرناک است و
هرلحظه در معرض هجوم وحشیانه مأموران شهرداری مواجهه قرار میگیرند و هست و نیستشان توسط آنها به تاراج میرود.
دلیل عمده روی آوردن مردم به دستفروشی سیاستهای خائنانه اقتصادی آخوندها در زمنیه واردات افسار گسیخته توسط نهادها و مهرههای حکومتی است که کمر تولید داخلی را شکسته و بسیاری از مردم از کار بیکار شده، راهی جز دستفروشی برای امرار معاش ندارند.
پسران و دختران دستفروش
در حاکمیت آخوندی کودکان زیادی هستند که به جای رفتن به مدرسه و نشستن سرکلاس درس برای اینکه کمک خرج خانوادههای فقیر خود باشند به پای بساط دستفروشی نشستهاند.
در یک ویدئو کلیپ که در رسانههای اجتماعی پخش شده است کودکی در کنار مقداری سبزی نشسته تا با فروش آن بتواند کمک خرج زندگی خانواده باشد.
یک دختر دستفروش خطاب به زنان رهگذر فریاد میکشد: «خانمها دستبند آوردم سه تا فقط دو تومان است خانم شما نمیخرید، جهیزیه دارم خانم شما نمیخرید، اینها رنگ ثابت دارند توی اسکاچ ببرش شماره خودم را میدهم ضمانت هم میدهم».
رفتار وحشیانه مأموران با دستفروشها
در شرایطی که برای دستفروشها هیچ حمایت حقوقی و قانونی در نظر گرفته نشده است، مأموران سد معبر شهرداری و نیروی انتظامی در همه جا برای مقابله با دستفروشها حضور دارند.
در یک ویدئو کلیپ که در رسانههای اجتماعی منتشر شده است رفتار وحشیانه مأموران شهرداری قروه کردستان با دستفروشها نشان داده میشود که وسایل آنها را به هم میریزند و یکی از مأموران باعتاب به آنها میگوید: «جمع کنید، یکبار دیگر شما را اینجا ببینم میزنم».
در صحنهای دیگر یک زن به جان آمده دستفروش یک تنه جلو نیروی انتظامی که برای جمع کردن تجمع اعتراضی دستفروشان آمدهاند، میگوید: «بروید دنبال آن گردنگفتها و دزدهایی که مملکت ما را غارت کردند».
دستفروشی از روی اجبار
بیش از ۹۵درصد کسانی که دست فروشی میکنند، قبلاً شغل مناسبتری داشتهاند،
اما بهعلت اشتهای سیری ناپذیر غارتگران حاکم و اوضاع آشفته اقتصادی کنونی عمدتاً شغل خود را از دست داده و ناگزیر به دستفروشی روی آوردهاند.
برخی از دلایلی که دستفروشها برای روی آوردن به این شعل میگویند:
«کارخانه تعطیل شد. تعدیل نیرو کردند و اخراج شدم. تصویب قانون جدید معافیت پزشکی موجب بیکاریام شد. مشتریها نتوانستند چکهایشان را پاس کنند و ورشکست شدم. درآمدم جوابگوی هزینههای زندگیام نیست. با مدرک دانشگاهیام هیچ کاری پیدا نکردم. نوسانات قیمتی در بازار موجب بیکاریام شد...».
فارغالتحصیلان دستفروش
در زمینه روی آوردن جوانان فارغالتحصیل بیکار به شغل دستفروشی روزنامه حکومتی خراسان ۲۴مهر ۹۷نوشت:
«۳۰درصد دست فروشان تهران تحصیلات عالی تا دکترا دارن و این تعداد در حال افزایشه!» این بخشی از صحبتهای مدیرعامل شرکت شهربان شهرداری تهران است که در شبکههای اجتماعی هم خیلی سر و صدا کرد. این مدیر شهرداری تهران در برنامهیی در شبکه پنج میگوید: «نزدیک به ۴۰درصد دست فروشانی که ما شناسایی کردیم افراد نیازمند هستند که این شغل را انتخاب کردند و از میان اینها نزدیک به ۳۰درصد افراد تحصیلات لیسانس، فوقلیسانس و دکترا دارند...».
روزنامه ایران ارگان دولت روحانی ۲۴بهمن ۹۷با عنوان «دستفروشی با فوقلیسانس» در مورد روی آوردن جوانان به دستفروشی مینویسد: «فشار اقتصادی و وضعیت معیشتی جوانها را از تلاش برای درس خواندن دور کرده است».
زورگویی نظام ولایت فقیه
با وجود اینکه دستفروشی جلوه فقر گستردهای است که حاکمیت آخوندی در کشور بوجود آورده است، با وجود اینکه در حاکمیت آخوندی علی الظاهر جرم نیست، اما دستفروشان همواره در منگنه فقر و زورگویی نظام ولایت فقیه قرار دارند.
ارتش گرسنگان دستفروش
آنها بخشی از ارتش گرسنگان هستند که برای تأمین هزینههای کمرشکن زندگی به ناگزیر به این شغل روی آوردهاند.
به همین دلیل است که هماکنون خیابانهای تهران و کلان شهرهای ایران پر از کودکان کم سن و سال، دانشآموزان، دانشجویان و صاحبان مشاغلی است که شغلشان را از دست داده و از سر فقر و تنگدستی ناگزیر به عرضه کردن کالاهای کم ارزشی شدهاند تا بلکه بتوانند لقمه نانی برای خانواده خود تهیه کنند.