در ماههای اخیر عناصری از دولت روحانی و رسانههای حکومتی اذعان میکنند که شمار زیادی از ساکنان مناطق مرکزی و جنوبی کشور بهدلیل فقر ناشی از نابودی کشاورزی در این مناطق و بهدلیل کمآبی مجبور به مهاجرت به استانهای شمالی شدهاند.
وضعیت مهاجرت از این مناطق به استان مازندران طوری است که این استان درصدر استانهای مهاجرپذیر قرار گرفته است و طی یک دهه گذشته ۵برابر استان تهران مهاجر پذیرفته است.
بیآبی، تخریب محیطزیست در حاکمیت آخوندی است که زمینهای زراعی این مردم در استانهای مرکزی و جنوبی را به بیابان تبدیل کرده و امکان کشت و زرع را از مردم گرفته است.
بنابراین مردم ناگزیرند برای بهدست آوردن قوت لایموت به استانهای شمالی مهاجرت کنند که این امر نیز باعث ایجاد مشکلاتی برای مردم این استانها شده است.
در زمینه مهاجرت مردم وزیر کشور آخوند روحانی هشدار داد و گفت: «مهاجرت به استانهای مرکزی و شمالی در حال افزایش است و دچار یک جابهجایی و مهاجرت جمعیتی بزرگ خواهیم شد».(خبرگزاری مهر ۹۷)
پروانه سلحشوری، نماینده مجلس ارتجاع نیز با بیان اینکه مشکلات زیستمحیطی که رژیم برای مردم بهوجود آورده و آنها را ناگزیر به مهاجرت کرده است گفت: «در چند سال اخیر ۴۰۰هزار نفر از خوزستان به سمت شمال کشور مهاجرت کردهاند».
این نماینده مجلس رژیم آب ناسالم، ریزگردها و هوای نامطبوع، گرمای زیاد و شرایط اقلیمی نامساعد و همچنین فقر و گرانی را علت مهاجرت مهاجرت مردم دانست.
سلحشوری در مورد مهاجرت مردم خوزستان به شمال کشور اضافه کرد: «جمعیت استان خوزستان حدود ۴میلیون و ۷۰۰هزار نفر است که با توجه به این میزان مهاجرت، میتوان گفت که حدود ۱۰درصد جمعیت این استان مهاجرت کردهاند».(خبرگزاری ایرنا ۱۴شهریور ۹۷)
تنها در خوزستان نیست که مردم بهدلیل فقر و بیآبی ناگزیر به مهاجرت شدهاند در مناطق دیگری هم از کشور وضعیت به همین منوال است.
نماینده مجلس ارتجاع از زابل با توجه به شرایط بحرانی در منطقه سیستان از آغاز مهاجرت نیممیلیونی جمعیت در این منطقه و هجوم به منطقه مازنداران خبر داد.(سایت سینا پرس ۱۴شهریور ۹۷)
در استان فارس هم نیمی از روستاها خالی از سکنه شدهاند آنچنانکه به گفته مدیر کل امور روستایی استان فارس: «از تعداد ۸هزار روستای استان ۴هزار روستا خالی از سکنه شده است و اشتراک چند روستا هم امکانپذیر نیست».
علت مهاجرت مردم از یک طرف فقر مفرط آنها در روستاها و از طرف دیگر بهدلیل سیاستهای ضدمردمی رژیم در زمینه غارت آب بسیاری از مناطق برای صنایع آببر، خصوصاً صنایع فولاد و ذوبآهن و سایر طرحهای چپاولگرانه است از جمله احداث بیرویه سدها و حفر چاههای عمیق جهت چپاول منابع آبی است.
چپاول آب توسط ایادی و نهادهای حکومتی در استانهایی نظیر خوزستان، اصفهان، یزد و چهالمحال بختیاری بیش از سایر مناطق کشور انجام گرفته است.
البته کمبود آب، فقر و تنگدستی یکی از عوامل مهاجرت به شمال است. دلیل دیگر آن وجود «خوشنشینها» و پولداران حکومتی است که بهقول مدیرکل حفاظت زیست استان مازنداران «بلای جان جنگلها و فشار مضاعف به شمال کشور» شدهاند.
به گفته این مقام حکومتی یکی از علتهایی که باعث تخریب جنگلها در سالهای اخیر شده، افزایش جمعیت در این مناطق است.
او به جنگلخواری برای ساختن ویلا و خوش شینی عناصر پولدار وابسته به حاکمیت اذعان میکند: «جنگلخواران برای ساختن ویلا و خوشنشینی اقدام به نابود کردن جنگل میکنند».
وی به تغییر کاربری زمینها برای ساختمانسازی و ویلاسازی برای افراد غیربومی یعنی برای سکونت همان مهاجران خوشنشین پولدار اذعان کرد.(خبرگزاری ایلنا ۲۳مهر ۹۷)
خبرگزاری حکومتی تسنیم ۵مهر ۹۶ به ساخت و ساز گسترده ویلا در شمال ایران توسط کارگزاران رژیم اعتراف کرد و با عنوان: «خانه خالی ۷هزار مدیر دولتی در یک روستای شمال!» نوشت: «خبر، شوکآور و ننگآور است؛ مدیران ارشد دولتی و از جمله مدیرانی که باید ناظر بر منابع طبیعی و زمینخواری باشند، متهم اصلی نابودی خطه شمال کشورند. آنان برای خودشان در بکرترین نقاط شمال زمین را میخرند و ویلا میسازند. پروندهیی که ۲سال پیش در مجلس باز شد و سربسته درباره آن صحبت به میان آمد، حالا با عدد و رقم بازتر شد. نماینده آمل میگوید در گردنه حیران ۳۸ویلا به ۵۰۰ویلا رسیده و در روستای زیارت گرگان که کلاً ۶خانه وجود داشته است ۷هزار ویلا ساختهاند! چه کسانی؟ مدیران ارشد کشور»!
مهاجرت معکوس از شهرها به مناطق خوش آب و هوا توسط افراد ثروتمند وابسته حاکمیت زمینخواری را به یکی از معضلات این مناطق تبدیل کرده است که لطمه جبرانناپذیری به محیطزیست شمال هم وارد میآورد.
وضعیت مهاجرت مردم فقیر و خانهخراب از استانهای کشور به استانهای شمالی و همچنین مهاجرت پولداران حکومتی به این مناطق دو روی سکه غارت و چپاول و سیاست ضدمردمی در نظام آخوندی است.
سیاستی که منابع کشور را به غارت برده و رفاه و آسایش از مردم را سلب کرده است تا حاکمیت ننگین خودش و رفاه و آسایش مزدورانش از جمله مهاجرین ثروتمند حکومتی به شمال کشور تأمین شود.
در این میان آنچه که برای این رژیم مهم نیست، گرسنگی و خانهخرابی مردم، تخریب محیطزیست و تخریب جنگلها و مزارع کشور است.