مهاجرت مغزها، رکود کشاورزی و اسارت صنعتگران؛
در تاریخ ایران این سه گزاره را در کنار آمار قتل و کشتار و غارت و تخریب، دربارهٔ حملهٔ مغول به ایران میخوانیم؛ اما نگاهی به کارنامهٔ حکومت ننگین آخوندی، نشان میدهد که مردم ایران دوباره با چپاول و جنایاتی از همان نوع روبهرو گشتهاند.
این روزها در حالی که در رسانههای اجتماعی هنوز بحث دربارهٔ تعداد صفرهای اختلاس ۹۲هزار میلیاردی در جریان است، دوباره موضوع عام «فرار مغزها» مطرح شده است. گزارهٔ دردآوری که این بار نه بهخاطر حملهٔ یک دشمن خارجی مانند قوم مغول، بلکه بهدلیل هجوم اندیشهٔ متجاوز و واپسگرای فاشیزم دینی به زندگی مردم، سالهاست که هر روز بیشازپیش به گوش میرسد!
البته تفاوت اینجا بود که مغولان برای صنعتگران جایگاه خاصی قائل بودند و آنان را برای رشد جامعهٔ خود به اسارت میبردند. اما نظام ولایت فقیه تنها صنعت وقاحت و جنایت را بهرسمیت میشناسد! از این روست که یا به تولید و تکثیر «آخوند» مشغولند و یا به تربیت «تروریست»؛ حالا چه از نوع پاسدار-بسیجی (مصارف داخلی) و چه از نوع مزدوران صادراتی سپاه قدس در فلسطین و لبنان و سوریه و یمن و... جایگاه علم و صنعت هم صرفاً در همین حد است که برایش بمب و موشک بسازد که بیشتر توان کشتار داشته باشد!
این بار جامعهٔ درمانی کشور!
اگر چه معضل دردناک «فرار مغزها» در درون خود به ترک خاک و دیار توسط متخصصان و نخبگان کشور، بهطور عام اشاره دارد، اما این بار مشخصاً سخن از مهاجرت قشری از متخصصان است که با سلامت و جان مردم ایران سر و کار دارند؛ پزشکان و پرستاران، اعضای جامعهٔ درمانی کشور!
وضعیت بهنحوی است که رئیس سازمان نظام پزشکی رژیم آخوندی چنین اعتراف کرده: «بهزودی بهدلیل کمبود پزشک مجبور به وارد کردن پزشک از هند، پاکستان و بنگلادش خواهیم بود».
روزنامهٔ حکومتی شرق که طی مقالهیی در روز دوشنبه ۷شهریور به این موضوع پرداخته است، در پی «پیشگویی!» نوسترآداموس گونهٔ این مهرهٔ نظام، وی را تلویحا به سخره گرفته است. زیرا معضل مهاجرت پزشکان اصلاً پدیدهٔ جدیدی نیست و هشدارهای نگران کننده دربارهٔ این بحران اجتماعی از مدتها پیش شنیده میشد. اما نکتهٔ قابل توجه در این میان، جهل مطلق این مقام حکومتی نسبت به اوضاع فعلی جهان است!
شاید محمد رئیسزاده خبر ندارد که اگر قرار بود پزشکی در ایران بهلحاظ اقتصادی و اجتماعی ثبات و سودآوری داشته باشد، دیگر نیازی نبود که پزشکان ایرانی فرار را بر قرار ترجیح دهند! همچنان که اگر کار درمانی در خارج از ایران سودمندتر است، پس دیگر همان پزشکان هندی و پاکستانی و بنگلادشی هم هرگز پایشان را در ایران آخوند زده نخواهند گذاشت!
مگر آنکه به گفتهٔ شرق خامنهای بخواهد اقدام به وارد کردن «درمانگران سنتی قبایل آفریقایی» و یا پزشکانی از «دانشگاههای نامعتبر» بکند!
آمار رو به افزایش
در همین روز دیگر نشریات حکومتی هم به همین سوژه خبری پرداخته بودند. آمارهای ارائه شده توسط این رسانهها خود اعترافی دیگر است به بحران فزایندهیی که در کمین مردم ایران و سلامت آنهاست. روزنامهٔ اعتماد روز دوشنبه ۷شهریور نوشت: «در بازه زمانی سال۹۰ تا ۹۷، سالانه ۳۰۰ الی ۳۵۰ پزشک عمومی و ۳۰۰ پزشک متخصص به خارج از کشور مهاجرت کردهاند».
همچنین روشن است که این آمار پس از دوران رکود اقتصادی و افزایش سرسامآور تورم، آن هم همزمان با افزایش سرکوب و ارعاب اجتماعی و قبضه شدن تمامی مناصب حکومتی توسط باند هار ولایت، بسا بیشازپیش شده است.
حراج سرمایههای ملی کشور برای حفظ حکومت!
روزنامهٔ ستارهٔ صبح که مانند دیگر رسانههای این روز به همین سوژه پرداخته است، مهاجرت پزشکان و پرستاران کشور را به «صادرات رایگان نفت» تشبیه کرده است. اما واقعیتی که هیچکدام از رسانههای حکومتی توان سخن گفتن از آن را ندارند، این است که هیچکدام از این «بحران» های فزایندهٔ اجتماعی برای خامنهای و باندهای حکومتی محلی از اعراب و نگرانی ندارد!
خامنهای تنها نگران حفظ کرسی ولایت خویش است و برای دستیابی به این مقصود، از چاه نفت و گاز گرفته تا دریای خزر و خلیجفارس را پیش از این به حراج گذاشته است. پس از این هم حاضر به صادرات رایگان جان و مال و ناموس ایران و ایرانی خواهد بود، تنها بهشرطی که «حفظ نظام» را برایش بیمه کند؛ فراتر از آنچه مغولان کردند!