موضوع تیتر اول اغلب صفحات اول روزنامههای حکومتی در اولین شماره سال ۹۷ خود، پرداختن به حرفهای خامنهای در اول سال و وعدههای روحانی است. در کنار این تیترها بحرانهای سیاسی نظام بیشترین عنوانها را به خود اختصاص دادهاند:
آرمان: فشرده شدن صفبندی بازها در کاخ سفید
آرمان: ترامپ – برجام؛ 22اردیبهشت؛ مذاکرات اروپا و آمریکا به مذاکرات ناشنوایان مبدل شده است
آفتاب یزد: چشم انتظار احیای دیپلماسی!
ابتکار: تکمیل حلقه تندروها در کاخ سفید
ابتکار: از فیلتر شکن تا کبوتر نامه بر! آیا فیلترینگ تلگرام واقعاً مردم را به سوی استفاده از پیامرسانهای داخلی سوق میدهد؟
افکار: اسماعیلیان: مذاکرات درباره قدرت موشکی به هیچ عنوان معنا و مفهوم ندارد
جمهوری اسلامی: تأکید سران قوا بر حفظ وحدت و انسجام داخلی و رسیدگی به حل مشکلات معیشتی مردم
سیاست روز: مسولان به جای کشتی انقلاب خودشان را اصلاح کنند
شرق: فیلترینگ تلگرام در کش و قوس
شرق: تکمیل ترکیب تندروها در کاخ سفید
فرهیختگان: تکرار نسخه شکست خورده مذاکره مستقیم با آمریکا
دعواهای باندی بر سر شعار حمایت از کالای ایرانی، موضوع تیترهای اول برخی روزنامههای هر دو باند است. روزنامههای باند علی خامنهای پیشاپیش شکست شعار سال خامنهای را به گردن دیگری انداخته است:
رسالت: جوادی آملی: تا وقتی ثروت در ساختمانهای خالی محبوس است شاهد تولید نیستیم
رسالت: حاجی دلیگانی: وقتی منافع مدیران در گرو واردات است حمایت از تولید ملی معنا ندارد
رسالت: انبارلویی: همانها که آن روز بر طبل اقتصادی دولتی میکوبیدند، امروز با شکست این تز میگویند باید مسائلمان را با دنیا حل کنیم تا سرمایه خارجی بیاید، تا تولید رونق بگیرد،
برای پایان دادن به این تز انحرافی در سال 1375 قانونی به نام «قانون حداکثر استفاده از توان فنی و مهندسی کشور»بهمنظور حمایت از تولید ملی به تصویب مجلس رسید و برای اجرا به دولت ابلاغ شد، اما به این قانون عمل نشد.
کیهان: تصمیم تکراری دولت برای حمایت از کالای ایرانی
اولین تصمیم دولت دوازدهم در جهت اجرای شعار سال جدید مبنی بر حمایت از کالای ایرانی، نشان از رویکرد اشتباه و تکراری دولت دارد.
وطن امروز: اهداف سال حمایت از کالای ایرانی چگونه محقق میشود؟ همت ملت شعور دولت
روزنامههای باند روحانی ورود سرمایه خارجی و مهیا کردن پیششرطهای سیاسی آن را شرط تحقق راهاندازی چرخ اقتصاد و کالای ایرانی توصیف کرده و ضمن حمله به باند علی خامنهای، غيرمستقیم توصیه به زهرخوران کرده است:
ایران: مفهوم حمایت از کالای ایرانی یک مفهوم صرفاً اقتصادی نیست بلکه مفهومی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، حقوقی است و عوامل تأثیرگذار در این طرح هم تولیدکننده، سرمایهگذار و مصرفکننده و نهادهای حاکمیتی هستند که هر یک شرح وظایفی دارند.
جهان صنعت: فعالیت تولیدی نیازمند سرمایهگذاری تدریجی و بازگشت سرمایه حداقل در میانمدت است و این مسأله با منطق حاکم بر اقتصاد ایران در این سالها- منطقی که مبتنی بوده است بر سودهای یک شبه- سازگار نیست؛ سودهایی که غالباً نتیجه ارتباط با تصمیمگیران و رانت اطلاعاتی هستند. وجود نوعی سرمایهداری مالیِ مبتنی بر رفیقسالاری و نهادینه شدن رویههای رانتجویی باعث شد که منابع مالی از بخش تولید به سمت سوداگریهای غالباً غیرقانونی در بازار میل پیدا کند، فعالیتهایی که با کمی دستکاری در بازار به سودهای کلان منجر میشد.
جهان صنعت: در گذشته چنین تصمیمهایی گرفته شده اما نتیجه مطلوبی در پی نداشته است. برای این کار باید رانتی که از محل واردات برای اشخاص اعم از آقازادهها و... و نیز برای برخی نهادها وجود دارد و به فربهتر شدن کسانی که کاسبان تحریم خوانده میشدند میانجامد، قطع شود. در واقع تا وقتی برای برادران قاچاقچی، خودیهای رانت خوار و کاسبان تحریم منافعی وجود دارد، ورود کالاهای خارجی قطع نمیشود و تولید ایرانی در متن قرار نمیگیرد.
در روزنامههای باند روحانی ابراز نگرانی نسبت به برجام و تحولات داخلی آمریکا موضوع مشترک است:
آرمان: مدیر سیاستگذاری منع گسترش جنگافزار هستهیی ایالات متحده نیز در این خصوص گفت: من فکر میکنم ورود بولتون به کاخ سفید یک میخ دیگر بر تابوت معامله هستهیی ایران است. ترامپ اصرار دارد که این توافق باید تغییر داده شده و یا برای همیشه از بین برود. ترامپ میخواهد برجام را نابود کند. وعدههای انتخاباتی دیگر او عملی شده و اکنون نوبت به برجام رسیده، مذاکرات بین اروپا و آمریکا عملاً به مذاکرات ناشنوایان مبدل شده است.
آرمان: علی خرم: چون همه اعضای کابینه و مشاوران (ترامپ) ضدایرانی انتخاب شدهاند، نباید از نظر دور داشت همانطور که خودش گفته میخواهد کاری به نتیجه رساند که چندین رئیسجمهور آمریکا قبلا نتوانستهاند در مورد ایران انجام دهند!
آرمان: با کمال تأسف جنگطلبان آمریکایی بهویژه مقامات جدید مسئول در وزارت امور خارجه و امنیت ملی آمریکا بهگونهیی در حال آماده کردن فضا برای مقاصد خود هستند. علاوه بر این مخالفان داخلی برجام مسأله را آن چنان که باید، جدی نمیگیرند و حتی از رویارویی هم حمایت میکنند.
در روزنامههای باند روحانی فیلترینگ تلگرام به گردن باند رقیب گذاشته شده و پیشاپیش شکست آن را اعلام کردهاند:
آرمان: صادق زیبا اگر فرض بگیریم که آقای روحانی مخالف فیلترینگ تلگرام باشد اما همه از راست و چپ، اصلاحطلب و اصولگرا دانشجو و کارمند، میدانند که رئیسجمهور بهلحاظ قانونی و قدرت تاثیرگذاری، توانایی کافی را ندارند که در مقابل این تصمیم ایستادگی کرده و جلوی فیلترینگ تلگرام را بگیرد. نه ایشان، نه مجلس شورای اسلامی نه مجمع تشخیص مصلحت نظام و نه هیچ نهاد دیگری در ساختار قدرت در جایگاهی نیست که بتواند مانع از بسته شدن و فیلترینگ تلگرام شود. حتی با این فرض که آن نهاد مخالف اصل فیلترینگ هم باشد... اما مساله اساسیتر و بنیادیتر آن است که آیا بستن تلگرام در عرصههای مختلف اثری دارد؟
جدا از بحث درباره امکان داشتن یا نداشتن آن، مانند زمان حوادث دی ماه با فیلترشکن میتوان از تلگرام استفاده کرد. ضمن اینکه تجربه چند ساله آن است که معمولاً رسانهیی را که به هر دلیلی مورد استفاده مردم قرار گرفته یا مورد اعتماد عمومی مردم قرار گرفته، بهراحتی قابل انسداد نیست و نمیتوان جلوی آن ایستاد. دقیقاً مانند آبی که جایی سرازیر شده و گیریم که جلوی آن سدی بسازند چند لحظه دیگری از نقطه دیگری خواهد جوشید و به مسیر خود ادامه خواهد داد... آنچه مخالفان تلگرام به آن توجه ندارند آن است که گیریم آنها در یک روز توانستند با قدرت خود تلگرام را بهطور کامل ببندند اما با فضایی که بهوجود آمده و با وجود جوانان و نسلهای بعد از انقلاب چه متاعی توسط اصولگرایان تهیه خواهد شد؟ گیریم که معجزهای اتفاق افتاد اساساً و بهطور کل فضای مجازی نابود شد ولی آنها از خود نمیپرسند که با مخاطبان میلیونی فضای مجازی چه میخواهند بکنند؟ با میلیونها متولد دهه 60، 70و حتی دهه هشتادیها چه میخواهند بکنند؟ آیا در عالم واقع این امکان وجود دارد که آب رفته را به جوی و سرچشمه خود بازگرداند. اصولگرایان همواره عادت دارند که به جای حل مسأله که چرا مردم هر روز به فضای مجازی اقبال بیشتری نشان میدهند مانند همیشه صورت مسأله را پاک کنند. به راستی آنها چرا نمیاندیشند که اگر این فضا را در فرض محال از جوانان بگیرند آثار اجتماعی و سیاسی آن در آینده نهچندان دور چه خواهد شد... این سؤال مطرح میشود که با مخاطبان تلگرام در صورت فیلترینگ آن، چه خواهید کرد؟
اعتماد: معنای فیلترینگ احتمالی
عباس عبدی: داستان امروز تلگرام در ایران، داستان دیروز رسانه در ایران است. امروز و پس از حدود دو قرن که از ورود اولین رسانه مدرن، یعنی روزنامه به این کشور میگذرد، داستان برخوردهای رسمی با روزنامه، همچنان با رسانههای بعدی نیز تکرار شده است و هنوز نیز عدهیی در سودای تکرار این برخورد با تلگرام هستند. ولی چنین سیاستی نه از روی اعتماد بهنفس و عقلانیت، بلکه از روی انفعال و ترس از آینده و بیاعتمادی به مردم و جامعه است... به نظر بنده فیلترینگ تلگرام فقط یک معنی دارد و آن اعلام ناتوانی سیاسی است. قبول دارم که کنار آمدن با تلگرام و کلاً رسانههای غیرانحصاری سخت و جانکاه است ولی چارهای نیست جز اینکه باید با این وضع خود را تطبیق دهند.
ایران: هر گونه ایجاد محدودیت، فیلترینگ و مسدود کردن شبکههای مجازی در تزاحم و تقابل با حقوق ملت و شهروندان بهشمار میآید. در حوادث دیماه گذشته، مقامات امنیتی بخشی از هماهنگی معترضان از طریق شبکههای اجتماعی خصوصاً تلگرام را عاملی برای فشار بیشتر جهت فیلترینگ شبکههای اجتماعی قرار دادند و این در گام اول بهمعنای فراموشی زمینههای اصلی این دست اتفاقات است. چیزی که جز پاک کردن صورت مسأله و تنظیم و تکرار مصرعی ناتمام به نام فیلترینگ تلگرام نیست.
یک روزنامه باند روحانی موضوع حمایت از کالای ایرانی را یک شعار و امری محقق ناشدنی بهخاطر فساد ساختاری اقتصاد توصیف کرده و به دزدیهای کلان و چپاولهای نجومی باندهای حاکم و نقش آنان در انهدام تولید اذعان کرده است:
جهان صنعت: آمارها از وضعیت اسفبار تولیدی در کشور میگویند. اقتصاد کماکان و بهشدت وابسته به نفت است؛ نفتی که بیش از 60درصد درآمدهای دولت و نزدیک به 20درصد از تولید ناخالص داخلی را تأمین میکند. مهمترین عامل در این میان احتمالاً این است که منابع مالی هیچگاه بهصورت واقعی به سمت تولید هدایت نشده است. چرا؟ به این خاطر که فعالیت تولیدی نیازمند سرمایهگذاری تدریجی و بازگشت سرمایه حداقل در میانمدت است و این مسأله با منطق حاکم بر اقتصاد ایران در این سالها- منطقی که مبتنی بوده است بر سودهای یک شبه- سازگار نیست؛ سودهایی که غالباً نتیجه ارتباط با تصمیمگیران و رانت اطلاعاتی هستند. وجود نوعی سرمایهداری مالیِ مبتنی بر رفیقسالاری و نهادینه شدن رویههای رانتجویی باعث شد که منابع مالی از بخش تولید به سمت سوداگریهای غالباً غیرقانونی در بازار میل پیدا کند، فعالیتهایی که با کمی دستکاری در بازار به سودهای کلان منجر میشد.
جهان صنعت: حمایت واقعی از تولید ملی چگونه؟
در گذشته چنین تصمیمهایی گرفته شده اما نتیجه مطلوبی در پی نداشته است. برای این کار باید رانتی که از محل واردات برای اشخاص اعم از آقازادهها و... و نیز برای برخی نهادها وجود دارد و به فربهتر شدن کسانی که کاسبان تحریم خوانده میشدند میانجامد، قطع شود. در واقع تا وقتی برای برادران قاچاقچی، خودیهای رانت خوار و کاسبان تحریم منافعی وجود دارد، ورود کالاهای خارجی قطع نمیشود و تولید ایرانی در متن قرار نمیگیرد... طی سال گذشته و به دفعات برخی کارخانههای قدیمی کشور دچار بحران یا نابودی شده است. در مقابل آن نابودیها، وزارت صنعت، معدن و تجارت تنها به اظهار تأسف اکتفا کرده و توضیح دادهاند که از این دست اتفاقات در همه جای دنیا رخ میدهد!