728 x 90

نان نسیه و وحشت از «دمپایی پوشها»

نان قسطی
نان قسطی

بیداد فقر و ناتوانی اکثریت مردم برای تهیه ضروری‌ترین نیازهای سفره خود هر روز گستره بیشتری از خاک کشور را درهم می‌پیچد.

اکنون شرایط فقر و تنگدستی مردم طوری است که توان خرید نان خالی را هم از دست داده‌اند، و مجبورند نان و اقلام دیگری را برای سفره‌های خود نسیه بخرند.

رسانه‌های حکومتی نوشتند در تهران هم پنیر و تخم‌مرغ را نسیه و قسطی می‌خرند، سایت خبر فوری ۲۴آذر۹۹ در تلگرام نوشت: «در پایین شهر تهران مردم قدرت خرید دیگر ندارند و حتی پنیر و تخم‌مرغ را نسیه می‌خرند».

روزنامه آرمان در مقاله‌یی با تیتر «یارانه‌ام رابگیر؛ نان قسطی بده» به گوشه‌یی دیگر از این فاجعه اعتراف کرده است: «در همین تهران و محلات پایین شهر، بسیاری نانوایی‌ها هستند که به مردم نان قرضی می‌دهند. در بررسی دفتر قرضی آنها یکی ۱۵هزار تومان بدهکار است و دیگری فقط ۳هزار تومان. بدهی یکی به ۷۰هزار تومان می‌رسد و نانوا را شاکی کرده است. مصیب بهرامی رئیس اتحادیه نانوایان استان قزوین نیز این موضوع را تأیید کرد و گفت: «فروش نسیه نان در برخی نواحی منفصل شهری استان قزوین مانند اسماعیل‌آباد، چوبیندر و اقبالیه وجود دارد». «مردم با گرو گذاشتن کارت ملی و یارانه‌شان، نان می‌خرند تا خانواده‌شان گرسنه نمانند و سر ماه که یارانه واریز شد حسابشان را با نانوایان تسویه می‌کنند» (آرمان ۲۴آذر۹۹).

تلویزیون رژیم خرید و فروش نان نسیه را تکذیب و بعضاً رسانه‌های حکومتی دیگر مانند سایت تابناک و خبرگزاری ایلنا هر کدام به‌نحوی تلاش کردند این وضعیت را تکذیب کنند.

اما با تکذیب این رسانه‌های دروغ‌پراکن درد مردم گم نمی‌شود، دردی که برآمده از سیاست‌های غارتگرانه حاکمیت آخوندی است و سایر کارگزاران حکومتی هم نمی‌توانند آن‌را بپوشانند یا انکار کنند.

پاسدار محمد باقر قالیباف رئیس مجلس آخوندی در جریان جنگ قدرت و غارت بیشتر، به این وضعیت اعتراف کرد؛ او که خود از خرمهره‌های باند خامنه‌ای و سارق میلیونها دلار زمین و امکانات مختلف از شهرداری تهران است، به خرید نان نسیه توسط مردم اعتراف کرد: «این جای تعجب نیست که من در یکی از همین بازدیدها دیدم که پشت نانوایی نوشته بود نان نسیه نمی‌دهیم، من واقعاً تعجب کردم که چطور مثلا پشت نانوایی زده نان نسیه رفتم توی نانوایی صحبت کردم و دیدم بله هستند افرادی که کارگر هستند که با شرایط سخت روز مزد هستند فرصت کارکردن پیدا نمی‌کنند بعضی اوقات دو روز سه روز بعضاً یک هفته بکار نمی‌گیرند حتی برای خرید نان دچار مشکل هستند» (تلویزیون شبکه یک ۱۴آذر۹۹).

سایت عصر ایران در تشریح چگونگی امرار معاش این هموطنان نوشت: «اینجا خانواده‌های زیادی هستند که تنها منبع درآمدشان یارانه است. خانواده‌های ۸-۹ نفره که آنها هر ماه منتظر واریز یارانه‌هایی هستند که با آن بدهی نان‌شان را می‌دهند. البته گهگدار، خیریه‌ای پیدا می‌شود که سراغ نانوایی‌ها می‌آید و بدهی بدهکاران نانوایی‌ها را صاف می‌کند اما این کارها چه فایده‌ای دارد؟» (عصر ایران ۱۷آذر۹۹) .

در زمینه گسترش فقر و بحرانهای اجتماعی در میان مردم روزنامه جهان صنعت ۲۵آذر۹۹ نوشت: «بر اساس آمارها افراد بیکار و ساکنان سکونت‌گاههای غیررسمی ۱۱میلیون نفر و هم‌چنین جمعیت ساکن در محله‌های ناکارآمد شهری ۲۱میلیون نفر را تشکیل می‌دهند که از حداقل خدمات عمومی برخوردار نیستند. خانواده‌های دارای بیمار خاص و نادر و معلول نسبت به سایرین شرایط‌شان چندین برابر بدتر است و نگرانی کارشناسان از این است که با این روند شاهد افزایش فقر و بالا رفتن خط فقر به‌صورت افسارگسیخته و پوشش بیشتر جمعیت کشورمان به زیر خط فقر باشیم.

از طرفی تعداد زیادی از بازنشستگان و افراد دیگر با حقوق سه میلیون تومان که اعلام شده خود به خود زیر خط فقر قرار می‌گیرند… حدود ۵میلیون نفر از جمعیت کشور در سه دهک پایین از هر گونه چتر حمایتی اجتماعی و بیمه‌های اجتماعی محرومند که دو میلیون و ۶۰۰هزار نفر از آنها را سالمندان تشکیل می‌دهند. فراموش نکنیم گسترش فقر رابطه مستقیمی با افزایش جرم و آسیب‌های اجتماعی دارد».

با وجود این مشکلات برای اکثریت ۹۶درصدی مردم ایران، یارانه‌یی که دولت آخوند حسن روحانی برای یک خانواده ۴نفره در ماه می‌پردازد به ۲۰۰هزار تومان هم نمی‌رسد که مطلقاً هیچ مشکلی از مردم فقر زده و گرسنگانی که نان خالی هم برای خوردن ندارند حل نمی‌کند.

این وضعیت زندگی مردم ایران است؛ اما سران حکومت آخوندی و فرزندان‌شان در چه شرایطی زندگی می‌کنند؟ چند نفر از سران این حاکمیت به هزینه معیشت فکر می‌کنند؟ کدام درد و رنج مردم را تجربه کرده و با کدام مشکل معیشت دست و پنجه نرم کرده‌اند؟

آنانی که با عنوان «آقا»، «مسئول» و «پاسدار» به جان و مال و ناموس مردم تجاوز کرده و هیچ حریم و حرمتی را به‌جا نیاوردند. همان «سردار»ان و نورچشمی‌ها و سرپاسدارانی که نان و جان مردم را به گروگان گرفته‌اند.

روزنامه جام جم در تشریح تفاوت و سطح زندگی این دزدان اموال مردم ایران و توده مردم فقر زده نوشت: «از پنیر نسیه تا قهوه اصل برزیل»

این روزنامه در توصیف وضعیت فقر در میان مردم تهران اضافه کرد «[در] تهران هم پنیر و تخم‌مرغ را نسیه می‌خرند» (جام جم ۲۴آذر۹۹).

پاسدار سعید قاسمی یکی از سرکردگان چماقداران خامنه‌ای در هراس از خشم مردم به سردمداران و مهره‌های نظام هشدار داد: «از اون روزی باید بترسیم که دمپایی پوش‌های شوش و شاه‌عبدالعظیم و خیابون پیروزی اون روز اگه قاط زدن و پشت ولایت نبودن اون روز فرار کن برو خارج». (سایت آفتاب نیوز ۹آذر۹۸)

اما به‌رغم نگرانی این سردسته چماقداران بیت خامنه‌ای، مردم فقیر و شورشگری که به‌قول او دمپایی پوش‌ هستند و حتی توان خرید کفش ندارند، به‌زودی نظام را سرنگون می‌کنند و قطعاً در آن روز سردمداران و مهره‌های نظام به فکر فرار و گریز از خشم مردمی هستند که در حال حاضر مجبور به خرید نان نسیه هستند.

بی‌دلیل نیست که بسیاری از رسانه‌ها و مهره‌های حکومتی نگران شورش مردم در اقصی نقاط کشور هستند. در این رابطه چند روز قبل یکی از این مهره‌های حکومتی به نام عماد افروغ با اشاره به تقابل مردم با حاکمیت گفت: «در تقابل با این سیاست‌ها، ما شورشهایی داشتیم، ما شورش مشهد را داشتیم، اراک را داشتیم، شیراز را داشتیم، خیلی شبیه شورشهایی که به‌هرحال در آبان ماه۹۸ شاهدش بودیم، ... خب این طبیعی بود یعنی اتخاذ اون سیاست‌ها با همان مؤلفه‌ها و بعضاً با همان اشخاص خب مشخص است که به یک هم‌چنین نتیجه‌یی در واقع می‌انجامد» (تلویزیون شبکه چهار ۲۳آذر۹۹).

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/a0bf8461-5fb3-4676-824a-583a36b838a9"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات