یکی از رویکردهای متوالیِ کارگزاران حاکمیت در روزهای پساجنگ، کوبیدن بر طبل «حمایت حداکثریِ مردم از نظام در مقابل حملهی خارجی»[۱] است. در ادامهی این هیاهوفکنیها، روزنامه هممیهن در سرمقالهی شمارهی ۲۳ تیر ۱۴۰۴ از قول قالیباف نوشت: «هسته سخت نظام، ۹۰ میلیون نفر مردم ایران هستند». این روزنامه در شمارهی ۲۴ تیر هم در یادداشتی که در حمایت از پزشکیان در مقابل حملهی رقیب به وی نوشته، به این عبارت قالیباف اشاره کرده و آن را تکرار نموده است.
قبل از اینکه به رو کردن دست قالیباف و ادعای او توسط یک رسانهی رقیب بپردازیم، لازم است به یک دجالگرایی دیرینه و مزمن در سامانهی تبلیغاتی نظام ملایان، اشارهیی روشنگر شود.
کارگزاران این نظام از خمینی تا خامنهای و قسمخوردگان به ولی فقیه، ۴۶ سال است که واژهی «مردم» را سپر ادبیات مردمگرایی مبتذل و نیز سنگر مکافات توسعهطلبیهای نظامی و انزوای بینالمللیشان کردهاند. مثلاً بسیار میگویند و مینویسند که «تحریم مردم ایران» توسط آمریکا و اروپا، «حمله به مردم ایران بهدلیل حمایت از نظام»، «تحت فشار گذاشتن مردم ایران بهخاطر فعالیت صلحآمیز هستهیی»، «خواستهی مردم ایران برای مجازات دشمنان نظام»، «درخواست مردم ایران برای مقابله با بدحجابی»، «اتحاد سراسری مردم ایران با نظام اسلامی در مقابل حملهی دشمنان ایران» و...
حالا واقعیتها چیستاند؟
ــ واقعیت این است که آمریکا و اروپا رژیم آخوندی را بهخاطر فعالیتهای مخفی هستهیی و موشکسازی تحریم کردهاند، ولی ادبیات مبتذل و دجالگرانهی آخوندی، مردم را سپر تحریم نظام میگذارد!
ــ واقعیت این است که اکثریت مردم ایران از گشت ضد مردمی ارشاد متنفر هستند و آن را فاسد و جانی میدانند، ولی رادیو و تلویزیون منفور نظام، مردم را سپر مدافع گشت ارشاد معرفی میکند!
ــ واقعیت این است که مردم عاشق کشور و میهنشاناند و در مقابل حملهی خارجی، مدافع مرز و بومشان هستند و این هیچ ربطی به حاکمیت سیاسیِ مستقر ندارد. این مردم، همانهایی هستند که در مقابل جنایات و غارتگری حاکمیت ولایت فقیه، صدها بار فریاد زدهاند: «دشمن ما همینجاست ــ دروغ میگن آمریکاست».
ــ واقعیت این است که در زمینهی دجالگریهای مذهبی و دزدیهای تاریخی و اقتصادیِ نظام ملایان، مردم ایران بارها فریاد زدهاند: «حسین حسین شعارشون ــ دزدی و غارت کارشون».
ــ واقعیت این است که مردم ایران در مقابل توسعهطلبیهای تجاوزکارانه و صدور ارتجاع و تروریسم به کشورهای دیگر و نیز زمینهسازیهای جنگافروزانهی حاکمیت اشغالگر ولایت فقیه، بارها و بارها فریاد زدهاند: «نه غزه، نه لبنان ــ جانم فدای ایران».
ــ واقعیت این است که حاکمیت ولایت فقیه خاک ایران را بهعنوان سرزمین اشغالشده برای سلطهگریِ مذهبی ــ سیاسی و چپاول اقتصادی در جهت حفظ نظام میخواهد؛ از همین رو، رودخانههای تاریخی ایران را خشکانده، دریاچه ارومیه را خشکانده، محیط زیست ایران را غارت و تخریب کرده، آبهای زیرزمینی را مکش کرده، هیولای فرونشست زمین را به جان مردم ایران انداخته و فقر و گرانی و بحران معیشت را بر سر مردم آوار کرده است. پاسخ مردم ایران به این اشغالگری، بارها و بارها در این فریاد تکرار شده است که: «میجنگیم، میرزمیم ــ ایرانو پس میگیریم».
ــ واقعیت این است در مقابل ادعای تبلیغاتی حاکمیت که «آلترناتیو ندارد» و اپوزیسیون هم ــ مشخصاً سازمان مجاهدین خلق ایران ــ در ایران پایگاهی ندارند، خانم مریم رجوی به خامنهای پیشنهاد کرد اگر جرأت میکنید، تحت نظارت سازمان ملل، یک تظاهرات مسالمتآمیز را تضمین کنید تا ببینید که هواداران مجاهدین، جوانان قیامآفرین، زنان و اقشار مردم ایران، چطور نظام شما را کمتر از یک هفته جارو خواهند کرد.
آری، مردم ایران که هرگز از حملهی خارجی استقبال نکرده و در مقابل آن ایستادهاند، بارها و بارها خواستار نفی و سرنگونی حاکمیت ولایت فقیه شدهاند. این دو رویکرد، هر دو مبین ارادهیی ملی در مقابل هرگونه اشغالگریِ خارجی و حاکمیت داخلی هستند. این رویکرد از قضا حاکمیت ارتجاع بحرانزا و جنگافروز ولایی را، زمینهساز حملهی خارجی میداند.
در پایان لازم است به اعتراف یک رسانهی حکومتی دربارهی ادعای دروغین پاسدار قالیباف در مورد حمایت «۹۰ میلیون نفری از نظام» اشاره شود. اعترافی که گویای سطح و عمق نفرت مردم ایران از حاکمیت ملایان و طرد آن است:
«قريب به يك سال پيش، در انتخابات رياستجمهوری چهاردهم، مسعود پزشكيان برگزيده شد. انتخاباتی كه بهواسطه مشاركت اندك رأی دهندگان، زنگ خطری جدی را برای نظام سياسی ايران به صدا درآورد. البته كليت حاكميت نيز اين پيام را شنيد.»[۲]
پینوشت:
[۱] پاسدار قالیباف، تلویزیون رژیم، ۲۲ تیر ۱۴۰۴ (نقل به مضمون)
[۲] روزنامه اعتماد، ۲۴ تیر ۱۴۰۴