روز جمعه ۵خرداد ۱۴۰۲، دیپلمات تروریست رژیم در بلژیک در یک بند و بست رسوا با دولت بلژیک به ایران بازگردانده شد. اگر تاکنون جهان فقط با چند عکس از مشخصات این تروریست آگاهی داشت ناگهان در برابر خود فردی را دید که نه از دیپلماسی نشانی داشت و نه از هیأتهای سیاسی؛ نه به مسئولان متمدن روابط بینالملل شباهت داشت و نه به مقامات سفارتخانهها و کنسولگریها میخورد بلکه یک پاسدار ریشوی چفیه بر گردن شبیه به قاسم سلیمانی یا ابومهندس بود که با حلقههای گل بر گردن در بین سایر عوامل تروریست رژیم نشسته بود. با همان تصاویر مفتضح اولیه، یک بار دیگر حقانیت حرفهای مقاومت ایران در سوءاستفادهٔ رژیم از امکانات سفارتخانههای رژیم ثابت شد و دجالیت دنیای مماشات در توجیه «معاهدهٔ مبادلهی زندانیان» رنگ باخت.
با انتشار این خبر از دنیای متعفن مماشات، بلافاصله هموطنان آزاده در شهرهای مختلف اروپا از جمله استکهلم، برن، هامبورگ، پاریس، برلین، هاله، لاهه و لندن در برابر سفارت بلژیک تجمع کرده و با شعارهای «شرم به این مماشات» و «آزادی تروریست، همدستی با آخونداست» و «آزادی دیپلمات تروریست محکوم است» و «ننگ بر این بند و بست» رد و بدل ننگین این کشور با رژیم آخوندی و بازگردندان اسدی تروریست را به ایران محکوم کردند.
چند ساعت بعد هم شورای ملی مقاومت طی اطلاعیهیی اعلام کرد: «آزادی اسدی؛ ۱۵سال قبل از پایان محکومیت تشویق تروریسم و خیانت به حقوقبشر با نقض حکم دادگاه قانون اساسی بلژیک است. دادگاه قانون اساسی در حکم خود به صراحت اعلام کرده بود دولت بلژیک باید قبل از انتقال محکومان به قربانیان اطلاع بدهد تا فرصت مراجعه مجدد به دادگاه داشته باشند».
کارزارهای قانونی همگام با قیام ادامه دارد
بدیهی است که این باجدهی شرمآور به دیکتاتوری رو به زوال آخوندی از هر زاویه محکوم است اما مقاومت ایران بیدی نیست که با این بادهای سمی بلرزد. این سیاهبادها همیشه بوده و هست. سیاست مماشات هم چیز جدیدی نیست و از روز اول حیات رژیم آخوندی بوده و هست.
تا جایی که به استعمار و ارتجاع برمیگردد اسدی هم باید مثل همه قاتلان دکتر کاظم رجوی و نقدی و قاسملو و شرفکندی و... همان روزها و هفتههای اول به رژیم مسترد میشد ولی این بوالعجب مقاومت ایران بود که در برابر همه زد و بندهای پشتپرده ایستاد و با افشاگری و ایستادگی و بسیج دهها حقوقدان و وکیل و برگزاری بسیاری از آکسیونها و تجمعها و اعتراضها و برانگیختن وجدانهای آگاه و بیدار در سراسر جهان موفق شد این معامله را ۵سال به عقب بیندازد و دیپلمات رسمی رژیم را این مدت برای خوردن آب خنک به پشت میلههای زندان بفرستد. موضوع را از پشتپرده به اتاق خبر رسانهها و استودیوی تلویزیونها بکشاند. رسوایی بینالمللی برای رژیم ایجاد کند و این واقعیت را مقابل دید همه جهانیان قرار دهد که رژیم ایران تنها دیکتاتوری وحشی معاصر است که دیپلماتهایش بهجای اسناد و مدارک در کیف و کلاسورهایشان بمب شدیدالانفجار منتقل میکنند. از هواپیمای مسافربری با دهها مسافر و شهروند از فضای اروپا برای حمل بمب استفاده میکنند و شبکهیی از مزدوران را برای اقدامات تروریستی سازماندهی کردهاند.
تا همین جا هم مقاومت ایران و هموطنان آزاده در خارج کشور کاری کردهاند که حکومت مستاصل بلژیک مجبور شده است با خرید بیآبرویی برای خود، برخلاف حکم دادگاه قانون اساسی عمل کند و غافلگیرانه بمبگذار ولایت را به رژیم تحویل دهد و از ترس عواقب حقوقی و قانونی این معامله بگوید که شاه بلژیک از اختیارات ویژهٔ خودش در سیاست خارجی استفاده کرده است.
بیانیه شورای ملی مقاومت چه خوب گفته است که «مقاومت ایران باز هم تا هر کجا که میسر باشد به دادخواهی در بلژیک و در عرصهٔ بینالمللی ادامه خواهد داد». بنابراین طنین فریادهای «بجنگ تا بجنگیم» ِجوانان ایران، در کارزار حقوقی مقاومت ایران نیز انعکاس و امتداد دارد. جنگ سیاسی در خارج کشور هم تا زمان تعیینتکلیف رژیم و سپاه پاسداران در داخل ادامه دارد. با تداوم قیام پرطنین مردم ایران، دوران تأثیرگذاری استعماری و امدادهای غیبی برای نجات دیکتاتوری در ایران گذشته است و اسدالله اسدی هرگز نباید از فرار موقت خودش از چنگال عدالت خوشحال باشد؛ مردم ایران بهزودی او و رؤسایش را در دادگاههایی محاکمه خواهند کرد که دست هیچ مماشاتگری به آنها نخواهد رسید.