جمعیت کارگری کشور چقدر است؟
کارگران و خانوادههایشان چنددرصد جمعیت کل کشور را تشکیل میدهند؟
وزن اجتماعی جامعه کارگری ایران چقدر است؟
وضعیت معیشتی و مختصات سیاسی کارگران چگونه است؟
اهمیت و کارآیی آنان برای ایجاد تغییر در وضعیت سیاسی مملکت چه اندازه است؟
از انقلاب مشروطه به این سو هرگز شرایط تا این حد برای یک انقلاب تمامعیار اجتماعی آماده نبوده است.
پاسخ به این سؤالها میتواند برای ایجاد تغییر در ایران کمککننده باشد.
همانطور که میتواند حساسیت لازم را در انقلابیون و کانونهای شورشی نسبت به انجام وظایف خطیرشان برانگیزد.
آمار کارگران ایران
سایت حکومتی اقتصاد آنلاین روز ۹اسفند ۹۷ با بازنشر آمار ۱۱آذر ۹۶ جمعیت کارگری تحتپوشش بیمه تأمین اجتماعی را ۱۳میلیون و ۷۷۹هزار نفر اعلام کرد.
از سوی دیگر سایت حکومتی دیگری به اسم «ایران استخدام» آمار کارگران قرارداد موقت کشور را ۱۱میلیون نفر اعلام کرد.
در حالیکه باشگاه فاشیستی خبرنگاران جوان در ۳۱اردیبهشت ۹۵ از قول دبیرکل کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران(یک نهاد حکومتی ضدکارگری) اعلام کرده بود با اینکه نیمی از جمعیت کشور را کارگران تشکیل میدهند اما آمار دقیقی از جمعیت کارگری در کشور وجود ندارد.
جهان صنعت روز ۹اسفند ۹۷ آمار کارگران را ۱۴میلیون نفر اعلام کرد.
کارگران و خانوادههایشان چند درصد جمعیت کشور هستند؟
اگر معدل تعداد اعضای خانوار در ایران را طبق معیارهای اعلام شده در آخرین سرشماری کشور ۴نفر بدانیم و آمار کارگران را هم همان تعداد کارگران تحت پوشش بیمه تأمین اجتماعی یعنی ۱۳میلیون و ۷۰۰هزار نفر بدانیم، در نتیجه:
آمار کارگران با خانوادههایشان عددی نزدیک به ۵۵میلیون نفر خواهد شد.
اما اگر متوسط تعداد اعضای خانوار در کشور را ۳.۳نفر بدانیم، جمعیت کارگران با خانوادههایشان چیزی بیشتر از ۴۵میلیون نفر خواهد شد. یعنی بیشتر از نیمی از جمعیت کل کشور.
جهان صنعت ۹اسفند ۹۷ این گروه اجتماعی را با احتساب اعضای خانوادههایشان حدود ۵۰درصد جامعه دانست.
در هر حال جامعه کارگری کشور را با قطعیت میتوان بین ۴۵تا ۵۵میلیون نفر بهشمار آورد. به این ترتیب بهسادگی روشن میشود که بزرگترین گروه اجتماعی کشور و انبوهترین طبقه اجتماعی ایران را کارگران تشکیل میدهند.
وضعیت معیشتی و مختصات سیاسی کارگران ایران
بر اساس آمارهایی که نمایندگان کارگران و روزنامههای حکومتی اعلام کرده و میکنند، اکثریت نزدیک به اتفاق کارگران ایران فقیر بوده و بنا به آماری که مسئول کمیسیون کار شورای ملی مقاومت برادر مجاهد عباس داوری در سال ۹۶ اعلام کرده است، نزدیک به ۸۰درصد کارگران ایران زیر خط فقر زندگی میکنند و بقیه نیز «فقیر» محسوب میشوند.
روزنامه حکومتی جهان صنعت روز ۹اسفند ۹۷ نوشت: «امروز نرخ دستمزد کارگران به بزرگترین مشکل سال ۹۸ تبدیل شده است».
از سوی دیگر علی خدایی، نماینده کارگران در شورایعالی کار، به همین روزنامه گفت: «با توجه به وضعیت معیشت مردم و رکود حاکم بر اقتصاد بهویژه تولید باید در خصوص تعیین دستمزدها تصمیم سختی گرفته شود. امسال سقوط وضعیت معیشت مردم بیسابقه و تاریخی است تا جایی که قدرت خرید کوچکترین و جزئیترین امکانات را از مردم بهویژه کارگران گرفته است.
فاصله حداقل دستمزد کارگران با حداقل معیشت
همین شخص(خدایی) با تأکید بر اینکه امسال علاوه بر کارگران، بخش بزرگ تولید کشور نیز آسیب جدی دیده است گفت: «...در حالیکه حداقل دستمزد یک کارگر متأهل با احتساب حق مسکن و حق اولاد در سال جاری حدود یک میلیون و ۴۵۰هزار تومان است... با مطرح کردن این موضوع که بر شکاف یک میلیون و ۴۵۰هزار تومانی حداقل دستمزد کارگران تا هزینه ۳میلیون و ۷۶۰هزار تومانی معیشت ماهیانه، شکاف عظیمی است».
از سوی دیگر فتحالله بیات، رئیس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی، در همین رابطه به «جهان صنعت» گفت: «سفره کارگر خالی است. معیشت آنان در تنگناست. با این وجود مشکلات هر روز افزونتر میشود و دولت در این باره سکوت اختیار کرده است».
وی اضافه کرد: «هنگامی که افزایش ۳۰ تا ۴۰درصدی حقوق کارگران را مطرح میکنیم کارفرمایان آشفته میشوند».
رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس(سلمان خدادادی) نیز اظهار داشت: «قدرت خرید جامعه کارگری در سال جاری نسبت به سال گذشته یک میلیون و ۸۹هزار تومان کاهش یافته است». وی افزود: «حاکمیت (باید) بپذیرد دستمزد کارگران فاصله زیادی با تأمین حداقلی معیشت ماهیانه دارد».
معضل اصلی کارگران در سال ۹۸
این اعداد و ارقام نشان میدهند کارگران ایران و خانوادههایشان در سال آتی با بحرانی روبهرو هستند که در واقع «زنده ماندن» آنها را به چالش میکشد!
با توجه به آنچه که نمایندگان حکومتی کارگران و عوامل مجلسنشین آنها گفتهاند، در سال آینده، جامعه کارگری ایران(یعنی بیش از نیمی از جمعیت ایران) مشکل مقدمشان، تلاش برای زنده ماندن خواهد بود! امری که موتور محرک بزرگ «انقلاب» بهمعنی واقعی آن است.
وضعیت دیگر دستمزدبگیران؟
هنگامی که از «انقلاب» یا «شورش» یا «عصیان اجتماعی» محتوم نیمی از جمعیت کشور صحبت میشود باید در نظر داشت که وضعیت معلمان، بازنشستگان، کادر درمانی کشور و دیگر دستمزدبگیران هم مشابه کارگران است و این، همان تابلویی است که خامنهای خود پیش از همه نسبت به آن ابراز وحشت کرده و نسبت به آن هشدار داده است.
وضعیت معیشتی جامعه به گزارش روزنامههای حکومتی
به گزارش روزنامه فاشیستی وطنامروز: «امکان ندارد این روزها لابهلای دیالوگهای معمولی مردم ردپایی از انتقاد به گرانیهای لحظهای و وضعیت اسفناک اقتصادی نباشد... صفهای گوشت، صف خرید ارز، افزایش نجومی قیمت ارز و کاهش شدید ارزش پول ملی، افزایش قیمت روزانه خودرو، گرانی نفسگیر مسکن، تأخیر در پرداخت حقوق کارگران شرکتهای متعدد، تعطیلیهای متعدد بنگاههای اقتصادی، تعطیلی سریالی دامداریها و مرغداریها و افزایش لحظهای نقدینگی و متورم شدن حجم پول، تورم غیرقابل انکار حتی با آمارهای خندهدار دولتی و... وضعیت آشفتهای در کشور به وجود آورده و خوراک رسانهای برای دشمنان ایران فراهم کرده است».
سالی توفانی در پیش است
به این ترتیب و با توجه به ناتوانی نظام در حل مسأله معیشت کارگران و دیگر دستمزدبگیران، سال ۹۸ سالی توفانی برای حکومت آخوندها خواهد بود.
به همین علت با قاطعیت میتوان گفت:
در تمامی طول تاریخ یکصدوبیست ساله اخیر ایران، هرگز طبقات فرودست جامعه تا این اندازه به یک انقلاب واقعی و یک تغییر اساسی و تمامعیار در جامعه و در هرم قدرت سیاسی کشور نزدیک نشدهاند.
این وضعیت، همچنین فرصتی نادر برای نیروهای پیشتاز و جوانان انقلابی است که مسأله اصلی انقلاب یعنی ایجاد پیوند فیزیکی کارگران و ستمدیدگان را به نیروی انقلابی پیشتاز محقق کنند.
باید که لحظه زیبای انقلاب را دریافت و با تمام وجود به بالغ کردن آن پرداخت.
انقلاب برآیند هموندی شرایط عینی مساعد و شرایط ذهنی مستعدی است که اکنون هر دو، حی و حاضر در صحنه سیاسی اجتماعی ایران وجود دارند. آرزوی تاریخی وصل تودههای انقلابی و نیروی پیشتاز اکنون دستیافتنیتر از هر زمان دیگر است.