تغییرات در دولت آمریکا و زایل شدن بازماندههای سیاست مماشات باعث هراس و ولوله در نظام آخوندی شده است.
این ابراز نگرانی با عباراتی نظیر «احتمال خروج آمريکا از برجام افزایش مییابد»، باید «بهطور گام به گام حرکت کنیم»، و... بیان شده است.
علاءالدین بروجردی با اشاره به انتصاب جان بولتون بهعنوان مشاور امنیت ملی آمریکا میگوید: «آمریکاییها بنا دارند سیاستهای تندتری را نسبت به جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کنند».
نگرانی رئیس کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع، تنها نسبت به تندتر شدن سیاست آمریکا و خروج این کشور از برجام نیست. بلکه وی رابطه آن کشور با عربستان سعودی را در پی «سفر ترامپ به عربستان» و سفر ولیعهد عربستان به آمریکا، در راستای اتخاذ سیاست تندتر آن کشور میداند. (خبرگزاری حکومتی ایسنا فروردین 97)
جلال میرزایی از نمایندگان باند موسوم به فراکسیون امید در مجلس ارتجاع نیز با بیان اینکه انتظار میرفت آمریکاییها به تعهداتشان عمل کنند، از این که «آمریکا از روز اول اجازه بهرهمندی از مزایای برنامه جامع اقدام مشترک» را به رژیم را نداده، شاکی است بهخصوص اینکه «با روی کار آمدن ترامپ نیز پیگیری این سیاست دوچندان شده است».
این نماینده مجلس آخوندی با اشاره به تغییرات در دولت آمریکا و احتمال خروج این کشور از برجام، به نظام آخوندی هشدار میدهد که در این رابطه محتاط باشد: «اما باید اذعان کرد که قرار نیست ایران اسلامی به پیشواز چنین اقدامی برود» (سایت پاسدار رضایی موسوم به تابناک 4فروردین97)
علی خرم مهره وابسته به باند روحانی نیز با بیان اینکه «دعوا در کاخ سفید به سود تندروها تمام شد، ترامپ یک تیم جنگطلب ایجاد کرده است»، احتمال خروج آمریکا از برجام را زیاد میداند.
این مهره وابسته به باند روحانی نسبت به ورود جان بولتن به دولت آمریکا نیز ابراز نگرانی میکند: «مخالفتهای جان بولتون با ایران تازه نیست و او از 15سال قبل هم دشمنی آشکاری با جمهوری اسلامی داشت و قرار گرفتن او در مقام دستیار امنیت ملی ترامپ، حلقه مایک پمپئو و نیکی هیلی را تکمیل میکند و احتمالاً ما در سال 2018 شاهد افزایش تحریمها و تشدید ادعاهایی علیه ایران خواهیم بود».(سایت حکومتی دنیای اقتصاد 3فروردین97)
آنچه که از اظهارات بسیاری از مهره و رسانههای حکومتی برمیآید، این است که با سختتر شدن سیاست آمریکا و خروج این کشور از برجام، نظام آخوندی با انزوای بیش از پیشبینالمللی مواجه خواهد شد.
در شرایط کنونی برای گریز از تبعات سیاست آمریکا، در بین تعدادی از سردمداران و مهرههای رژیم این موضوع مطرح است که نظام باید سیاست نزدیکی به چین و روسیه و « نگاه به شرق» را اتخاد کند.
علی خامنهای در دیدار با مزدوران رژیم از تبریز گفت: «در سیاست خارجی، ترجیح شرق بر غرب، ترجیح همسایه بر دور، ترجیح ملّتها و کشورهایی که با ما وجه مشترکی دارند بر دیگران، یکی از اولویتهای امروز ماست». (سایت خامنهای 29بهمن 96)
علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت مجلس با بیان اینکه «باید نگاه به چین و روسیه را تقویت کنیم»، میگوید: «ما باید ارتباط با کشورهای مهمی مثل چین و روسیه را که آنها هم مورد تحریم آمریکا قرار گرفتهاند و چالشهای جدی با این کشور دارند، تقویت کنیم».
واقعیت این است که رابطه نزدیک سالیان با روسیه و چین بهخصوص زمان پاسدار احمدینژاد که صدها میلیارد دلار هم از فروش نفت در اختیار داشت، دردی از رژیم حل نکرد و بنبستی گشوده نشد که حالا چنین نسخهیی پیچیده میشود.
در زمینه رابطه با چین و«نگاه به شرق» سایت حکومتی« فصلنامه مطالعات بینالملل» مینویسد: «در چارچوب توجه سیاست خارجی دولت احمدینژاد به گسترش روابط با کشورهای آسیایی در راستای سیاست نگاه به شرق، روابط با جمهوری خلق چین جایگاه ویژهیی پیدا کرد؛ اما برخلاف انتظار ایران، این روابط هیچگاه به همکاریهای فراگیر منجر نشد». (فصلنامه مطالعات بینالملل زمستان 94)
بنابراین برای رژیم غرقه در بحران و بنبست، این حرفها و نسخهها مسالهای حل نمیکند و بیشتر به مثابه از این ستون به آن ستون فرج است، در پی دلداری به نیروهای وارفته نظام و ممانعت از ریزش آنها بیان میشود.